حسن روانشيد*
فرق است بين كسي كه ميتواند، اما انجام نميدهد با ديگري كه ضعيف و كمتوان و بعضي وقتها ناتوان است، اما با آخرين نيرو، سعي بر انجام كاري نيك دارد. بين اين دو لغت بهترين متعلق به كسي است كه سعي ميكند قبل انجام هر كاري درست فكر كند و به نتيجه بهتر برسد. گروه سومي هم هستند كه همه تلاش خود را بر انجام اعمال پسنديده پياده ميكنند كه براي ديگران رجحان دارند. چه خوب بود ما هم ضمن كنار گذاشتن كلمه بيتفاوتي كه ميتواند از خصايص گروه اول اين مجموعه باشد، ميتوانستيم از فرصتهاي ناب براي منزه كردن وجود خود از خصلتهاي ناپسند بهرهمند شويم، اما نه اينكه تنها مرغ مقلدشده و از رفتار ديگران كپيبرداري كنيم، بلكه توانايي خود را محك بزنيم و بدانيم همانگونه كه شعار ضربالمثل است خدمتمان ميتواند قدمي باشد يا قلمي يا رقمي! رقم زدن اين فرمول در وجود يك انسان كار سادهاياست كه البته هركس بهنوبه خود ميتواند صاحب و مالك يكي از اين خصايص قابلتوزيع بين ديگران باشد، اگر نيت تظاهر و تفاخر در بين نباشد يا قصد چشم و همچشمي و آتش مسابقهاي بيفرجام در ما شعلهور نشده باشد. آنچه بيش از همه ميتواند يكي از اعضاي اين گروه را به انحراف بكشد، خارج شدن از اصل فلسفه مساعدت و همدلي با ديگر ابناي بشر است. هماكنون بيش از 16 ميليون از مردم مسلمان يمن در فقر مطلق به سر ميبرند كه رنج و درد آنها براي هيچيك از ما قابل تفسير و تحمل نيست، زيرا گرسنگي مفرط همراه با بيماريهاي متعدد و مسري همچون وبا و طاعون و ناامني از بمبارانهاي متعدد و تجاوزات مرزي و ورود داعشيان فراري از مثلث تركيه، عراق و سوريه كه در بين كشورهاي يمن، افغانستان، پاكستان و تعدادي نيز در ليبي پراكندهشدهاند ميتواند عظيمترين هجمه فقر عمومي و سقوط را براي انحطاط يك كشور رقم بزند و امروز اين اتفاق تأسفآور در يمن حادثشده است! بگذريم از اينكه در محدوده كره خاكي كشورهاي زيادي هستند كه بهجز فقر اقتصادي از بيماريهاي اجتماعي هم رنج ميبرند، بنابراين كمك به رفع مشكلات و معضلات آنها تنها اجماع جهاني را ميطلبد كه بهتنهايي از حيطه توان يك كشور خارج است. سازمان ملل متحد نيز آنقدر درگير بنبستهاي سياسي درونگروهي است كه اصل وظيفهاش را به حاشيه برده، بنابراين آنچه باقي ميماند حضور خودجوش جوامع است تا جدا از سياستبازيهاي يكطرفه زكات جان و مال و آرامش و آسايش خود را به تفكيك محاسبه و براي نجات اين ملتها هزينه كنند.
براي رسيدن به اين منظور نهايي بايد از صفر شروع و پايلوتهايي را انتخاب كرد، آنگاه بهسوي گسترش آن در سطح دنيا رفت. در دهه اول ماه محرم و بخصوص در روزهاي تاسوعا و عاشورا صدها تن مواد غذايي از جمله برنج، روغن، گوشت، حبوبات و ترهبار صرف تهيه غذاي نذري ميشود كه معادل ماهها سهم تغذيه كشور است. اگر دستگاهي مسئول براي رسيدگي و نظارت به اين قدم اسلامي- انساني حضور داشت و نيمههاي شب گشتي و گذري در شهرهاي كوچك و بزرگ انجام ميداد، متوجه ميشد چه حجم عظيم مواد غذايي از سطح كوچه و خيابان و كيسههاي زباله اماكن عمومي و منازل به ماشينهاي حمل پسماند سپرده ميشود! اين نتيجه بيبرنامگي در يك عمل نيكو و پسنديده است كه در باطن به نوعي كفران نعمت ختم ميشود، در حاليكه ميتواند مديريت شده تا سنت پسنديده نذر طي يك پروسه زماني در طول سال انجام و در صورت امكان قسمت اعظمي از آن صرف تغذيه در كشورهايي همچون يمن شود كه اقدام عاجل در اينباره آثار زيانبار كفران نعمت را به صفر خواهد رساند.
*روزنامهنگار پيشكسوت