«محاسبات اشتباه مبناي تصميمات غلط هستند» اين اصلي مهم و شناخته شده در تصميم گيريهاي بينالمللي است و همه ميدانند كه چگونه مسير تاريخ با اين تصميمات غلط به كلي تغيير كرده است. شايد يكي از مهمترين مباحث در خصوص تعيين تصميمات بينالمللي چارچوبي است كه محاسبات فوق را شكل ميدهد.
در صورتي كه يك طرف محاسبات دقيقي در خصوص تأثير تصميمات خود بر طرف مقابل نداشته باشد، ميتواند تصميماتي بگيرد كه به شدت تنش زا بوده و محاسبات را در هم بريزد.
شايد برجام يكي از مهمترين نمونههاي چارچوبهاي محاسباتي غلط و تأثير آن بر محاسبات طرفين باشد. در طول پرونده 12 ساله برنامه هستهاي ايران كه به برجام ختم شد ميتوان دهها تصميم غلط به خصوص از طرف امريكاييها در سنجيدن اراده ايرانيها مشاهده كرد.
اگرچه اين تصميمات ممكن بود با شرايط ديگري نيز اتفاق بيفتد، اما بازي خواني طرف ايراني و نشان دادن واكنش هايي كه محاسبات طرف امريكايي را به گونه ديگري شكل دهد، ميتوانست مسير پرونده هستهاي ايران را تغيير دهد.
حالا امريكاييها در آستانه تصميم ديگري هستند كه به نظر ميرسد باز هم محاسبات آنها بر مبناي ديگري بنيان گذاشته شده است.
اطمینان امریکا از ماندن ایران در برجام
شايد مهمترين نشانه چنين تصميم غلطي را بتوان در سخنان نيكي هيلي نماينده امريكا در سازمان ملل متحد مشاهد كرد. هيلي در سخنراني خود در دانشگاه دوك با اشاره به اينكه اساساً برجام بر اساس يك فرض غلط بنيان گذاشته شده است، گفت: معماران توافق مدعي هستند كه انتخاب ما از بين اين دو تا گزينه است: يا توافق بد را بپذيريد يا با ايران وارد جنگ شويد... ما در حال كار با متحدان اروپايي خود براي تقويت توافق (برجام) و پاسخگو كردن اين رژيم [ايران] بابت حمايت منطقهاياش از تروريسم هستيم.
وي در بخشي ديگر از سخنان خود نيز با اشاره به بحث خروج امريكا از برجام و تبعات آن گفت: فرض كنيد كه ما از (برجام) خارج شويم، چه چيزي تغيير خواهد كرد؟ ما مطابق ارزشهاي خودمان عمل میکنیم و از بازيگري كه از تروريسم حمايت ميكند، حمايت نخواهيم كرد. اروپاييها در توافق باقي ميمانند، بسيار خب ميتوانند اين توافق را براي خود نگه دارند. ما ميتوانيم تحريمهايمان را دوباره برگردانيم. ايران قرار نيست از اين توافق خارج شود. آنها خواهان تجارت و تعامل با اروپا هستند، آنها خواهان حفظ 100 ميليارد دلاري كه دارند، هستند، آنها قرار نيست از توافق خارج شوند.
اين سخنان هيلي به خوبي نشان ميدهد فرض امريكاييها بر اين است كه اگر ترامپ در 22 ارديبهشت ماه سال جاري از برجام خارج شود، تنها واكنش ايرانيها احتمالاً چند اعتراض ديپلماتيك خواهد بود و ايران براي حفظ توافق برجام با اروپاييها كوچكترين تغييري در سياستهاي خود در قبال برجام نخواهد داد و اين به معناي حفظ محدوديت هايي است كه ايران در چارچوب برجام آن را پذيرفته است. اين در حالي است كه حتي سختترين مدافعان برجام نيز چنين رويكردي را در قبال امريكاييها تأييد نميكنند.
مبنای محاسبات غلط امریکایی ها چیست
در طول چند ماه گذشته مقامات ايراني بر خروج ايران از برجام در صورت خروج امريكا از اين توافق تأکيد كردهاند، به عنوان مثال عباس عراقچي معان سياسي وزارت امورخارجه در كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي با اشاره به تبعات خروج امريكا از برجام تصريح كرده است كه اگر امريكا خارج شود، ما هم از توافق خارج ميشويم. اين سخنان به وضوح از سوي ساير مقامات سياسي كشورمان و همچنين وزير امورخارجه نيز تكرار شده است، اما به نظر ميرسد چيزي در اين ميان امریکا را به این محاسبه رسانده است و آن احتمال حضور ايران در برجام بدون حضور امريكاييها و تنها با مشاركت اروپاييها بوده است.
نگاهي به چند ماه گذشته و اظهارنظرهاي گوناگون در اين باره نشان ميدهد كه اين خط چندين بار از سوي مقامات دولتي به صراحت بيان شده است.
سخنان روحاني در ديدار با مقامات امريكايي و خارجي درباره تمام تلاش ايران بر حفظ تعهدات خود و همچنين تلاش براي حفظ برخي منافع اقتصادي ميتواند اين ذهنيت را به مقامات امريكايي تزريق كند كه ايران در صورت خروج امريكا از برجام باز هم به آن پايبند ميماند.
برگ برنده ایران در مقابل امریکایی ها چیست
با مطرحشدن اين سؤال اصليترين دغدغه اين است كه ايران چگونه ميتواند مبناي غلط چنين محاسباتي را تغيير دهد، گام اول در اين باره میتواند تشريح اقدامات ايران در خصوص خروج امريكا از برجام باشد.
به صورت طبيعي اولين نگراني امريكاييها در اين باره میتواند توانمنديهاي غير هستهای ايران باشد. ايران بارها و بارها بر اين نكته تأكيد كرده است كه آماده بازگشت سريع به فعاليتهاي خود در خصوص برجام است. حال به نظر ميرسد ايران بايد اين بار با قاطعيت بيشتري اين مسئله را نشان دهد و آن را براي طرف مقابل تشريح كند، حتي رئيس سازمان انرژي اتمي ميتواند گزارشي دقيق درباره توانمنديها ايران در اين باره به صورت علني به مجلس شوراي اسلامي بدهد، البته توانمنديهای ايران در اين باره بسيار گسترده است.
«هم اكنون در سايت غنيسازي فردو هزارو44 سانتريفيوژ نسل اول قرار گرفته كه همگي آماده تزريق گاز UF6 با غناي طبيعي هستند، حتي دو آبشار از اين تعداد در دو سال گذشته به چرخش خود بدون تزريق گاز اورانيوم ادامه ميدادند.» موضوع رسيدن فردو به غنيسازي 20درصد جزو آن دسته فعاليتهاي بازگشت پذيري سريع به حساب ميآيد، حتي رئيس سازمان انرژي اتمي نيز قول بازگشت به آن را در كمتر از سه روز داده است. از سوي ديگر موقعيت فردو به گونهاي است كه تخريب آن با حملات متعارف امكانپذير نخواهد بود. با اين حال به دلايل مختلف اين سايت نطنز است كه در صورت بدعهديهاي امريكا قرار است، به سرعت به برنامه غنيسازي ايران شتاب دوباره بدهد كه در كمتر از شش ماه در حوزه راهبردي ايران به شرايط قبل از آغاز برجام بازگردد.
«بر اساس محدوديتهاي مندرج در برجام، در سايت غنيسازي نطنز 5هزارو60 ماشين غنيسازي تا 3/67 درصد غنيسازي ميكنند اما همان طور كه در گذشته نيز مقامات كشورمان به ويژه صاحبنظران سازمان انرژي اتمي تأكيد كردهاند، برگشتپذيري در نطنز با ماشينهاي قديمي نخواهد بود.
هم اكنون حدود هزار ماشين از نوع IR2M در سالن B نطنز انبار شده كه اين ماشينها مراحل تست خود را نيز پيمودهاند و ميتوانند پس از نصب، پنج برابر ماشينهاي فعلي غنيسازي كنند، يعني با نصب هزار ماشين نسل دوم عملاً ظرفيت غنيسازي ايران در نطنز دو برابر و بيشتر از ميزان قبل از برجام خواهد شد اما اين پايان داستان نيست زيرا ما حداقل يك زنجيره تست شده از ماشينهايIR4 داريم و آماده توليد انبوه اين ماشين نيز هستيم.
اين سانتريفيوژها پنج برابر ماشين نسل اول توان غنيسازي دارند و نصبشان ميتواند ايران را به حدود 11هزار سو ظرفيت غنيسازي در نطنز برساند كه حدود 2هزار سو بيش از بهار94 خواهد بود.» شايد افزايش سطح غنيسازي در ايران نيز مسئله ديگري است كه بايد مورد توجه قرار بگيرد.
با اين حال در صورتي كه امريكاييها متوجه اين مسئله نشوند كه ايران حاضر به استفاده از اين توانمنديها نيست، محاسبات خود را تغيير نخواهند داد. امريكاييها بايد متوجه باشند همان گونه كه رهبر معظم انقلاب اسلامي بارها فرمودهاند در صورت پاره كردن برجام، ايران آن را آتش خواهد زد، حتي ايران ميتواند برخي آمادگيهاي امنيتي خود در قبال تهديدهاي نظامي امريكا به خصوص در خليج فارس را به رخ بكشد.
در صورتي كه ايران نتواند در اين باره چارچوب محاسباتي امريكاييها را در قبال برجام تغيير دهد، به صورت حتم اقدامات تهاجمي امريكاييها در ساير حوزهها از جمله بحث منطقه و حتي برنامههاي موشكي ايران نيز ادامه پيدا میكند.
عدم تحرك جدي در اين باره صدمات فراواني را متوجه منافع ملي كشور خواهد کرد كه در درجه اول دولت مسئول آن است.