1- دكتر فاضلي، جامعهشناس كه اين روزها بر حوزه اقتصادي و ميانرشتهاي جامعهشناسي - اقتصادي بيشتر متمركز شده است، بر اين باور است كه رمز توسعه بر موفقيتهاي كوچك است و اتفاقاً به تكرار با هشتكسازي «موفقيتهاي كوچك» و مصاديق مختلف در اينباره بر فرهنگسازي تأكيد ميكند. در اين باره او بر اين باور است که دولت در ايران تا اطلاع ثانوي، بايد دولت «موفقيتهاي كوچك» باشد. موفقيتهاي كوچكي كه چند ويژگي داشته باشند. 1- درستي آنها به قدري بديهي باشد كه اكثريت قاطع جامعه از آنها حمايت كند. 2- نتيجه مثبت هر دستاورد براي جامعه معنادار باشد، اما به اندازهاي نباشد كه منافع اصليترين قدرتمندان را به نحوي به خطر اندازد كه تمام نيروي خود را براي نابودي دستاورد بسيج كنند. 3- اثر فزاينده داشته باشد. 4- موفقيتهاي كوچك در عرصههاي متعدد به دست آيد. 5- اميدافزا باشد.
2- وزير كار در يادداشتي تأكيد كرد: پشتيباني از توليد ملي و كالاي ايراني به منزله حمايت از اشتغال، سرمايه، كار و كارگر ايراني است. ارج و كرامت كارگر ايراني در يك جامعه توليد محور نه مصرفي معنا و مفهوم پيدا ميكند. لازمه رونق بازار فروش مبتني بر اين است كه كالا از مطلوبيت لازم به جهت استاندارد، كيفيت، مرغوبيت، قيمت و خدمات پس از فروش مناسب برخوردار باشد. از سوي ديگر جدا از ترويج مصرف كالاهاي داخلي و پرهيز از مصرف كالاهاي مشابه خارجي، افزايش قدرت خريد مردم با ارائه كارتهاي مصرف كالاهاي ايراني، جلوگيري از قاچاق و واردات بيرويه، همه و همه در تحقق بخشي شعار سال مؤثر هستند. همين جا بايد متذكر شوم سبقت مزد از تورم، جزو سياستهاي راهبردي دولت و وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي در جهت حمايت از كارگران و بازنشستگان است كه در پنج سال گذشته با حمايتهاي ويژه رئيسجمهوري محترم محقق شده است.
3- سيف رئيس كل بانك مركزي در مطلبي تلگرامي در كانال خود نوشته است: ارتقاي نقش بازار سرمايه در تأمين مالي بنگاههاي بزرگ و اصلاح نظام بانكي از مؤلفههاي لازم جهت امكان حمايت از توليد كالاي ايراني است. وي نيز مانند وزير كار حمايت از كالاي ايراني را حمايت از اشتغال دانسته و بر نقش كاهش قاچاق، برندسازي و مفاهيم اوليه اقتصادي درباره موفقيت يك بنگاه در فروش محصولات تأكيد كرده است. اگر سه موضوع بالا را با دقت بنگريم به خوبي ميتوان دريافت كه حتي مردان اقتصادي دولت به دنبال موفقيتهاي كوچك در مسير تحقق شعار امسال نيستند، در حالي كه شعار امسال نقش مهمي در روند توسعه كشور، ايجاد اشتغال و رفاه دارد.
متأسفانه رويهاي در ميان مسئولان وجود دارد كه نه تنها در چارچوب وظايف محوله خود برنامهريزي نميكنند، بلكه بيشتر راهكارهاي كلي را براي ساير همكاران كابينه و مسئولان رده بالا گوشزد ميكنند.
اين راهكارها كه برخاسته از كتاب اقتصاد خرد (1) يا مباني اقتصاد است و در هر دانشگاهي و هر رشتهاي از علوم انساني به آن اشاره دارد، كلياتي است كه تحقق آن وضع را بهتر ميكند اما مشكل عمده ما در چند دهه اخير اجراي همين كليگوييهاست.
به نظر ميرسد، مسئولان اقتصادي براي تحقق شعار امسال به جاي يادداشتنويسي و تكرار مباني علم اقتصاد در يادداشتهاي تلگرامي و غيرتلگرامي خود بايد به فكر موفقيتهاي كوچك در مسير شعار امسال يعني حمايت از كالاي ايراني باشند و به جاي يادآوري وظايف ديگران كه در اينجا رئيس كل بانك مركزي و وزير كار و رفاه اجتماعي بر مقابل با قاچاق تأكيد كردهاند، به فكر چارهانديشي و كمكرساني در حيطه وظايف خود باشند. به عنوان مثال، وقتي رئيس كل بانك مركزي بر لزوم اصلاح نظام بانكي براي حمايت از توليد كالاي ايراني تأكيد دارد و اين موضوع نيز بارها از اين رسانه و رسانههاي ديگر تأكيد شده، ديگر نبايد آقاي سيف با تكرار اين موارد فضاي رسانهها را اشغال كند، بلكه در اين چارچوب بايد به ارائه برنامه مدتدار در بانك مركزي اشاره كند و از خود اين سؤال را بپرسد، يادداشتها و راهكارهايي كه در حمايت از كالاي ايراني مينويسد، خطابش كيست؟
آيا كسي به غير از سيف ميتواند نقش پررنگتري در اصلاح نظام بانكي ايفا كند؟ اگر جواب منفي است كه بايد راهكارهاي خود را برمبناي برنامهاي زمانبندي شده ارائه كند و اگر شخص حقيقي يا حقوقي ديگري را مؤثرتر ميداند بايد از سمت خود استعفا داده و اجازه بدهد آن شخص در تحقق مأموريت حمايت از كالاي ايراني نقش خود را ايفا كند!