دنيا حيدري
چيزي حدود 500 سال قبل، كردهاي خراسان براي دفاع از مرزها و حفظ آمادگي بدني براي مقابله با روسها به كشتي روي آوردند. كشتياي كه با توجه به پوشش آن كه جامه پشمين چوپانان و در واقع لباس قديمي كردهاي خراسان بود و با شالي به دور كمر بسته ميشد، چوخه ناميده شد. اين كشتي بهسرعت به يكي از علايق مردم خراسان تبديل شد كه حتي در عروسيها و مراسم مهم نيز برگزار ميشد. ورزش پهلواني كه همچنان توانسته جايگاه خود را در بين مردم خراسان حفظ كند اما به شكلي رسميتر در قالب مسابقاتي كه مهمترين آن 14 فروردين هر سال با حضور هزاران هزار نفر در گود چشمه زينلخان اسفراين برگزار ميشود؛ مسابقاتي كه به گفته حسين اكبري، يكي از پهلوانان سابق اين رشته، ميتواند به شكلي گستردهتر برگزار و بينالمللي شود. مسئولان بايد توجه بيشتري به آن داشته باشند خصوصاً كه طي سالهاي اخير مورد توجه گردشگران قرار گرفته و سال 88 به عنوان نخستين ميراث ناملموس خراسان در فهرست ميراث ناملموس فرهنگي كشور به ثبت رسيده است.
كشتي باچوخه، يكي از معروفترين ورزشهاي محلي ايران است كه طي سالهاي اخير مورد توجه قرار گرفته است. فكر ميكنيد چه دليلي باعث شده اين ورزش محلي تا اين اندازه مورد توجه مردم قرار گيرد؟
كشتي باچوخه براي مردم خراسان چيزي فراتر از يك ورزش است. جدا از جذابيتها، باچوخه بر اصل پهلواني، مرام و جوانمردي بنا نهاده شده است. اين مهمترين مسئلهاي است كه نظر مردم را به اين ورزش جلب كرده است. مرام و اخلاق پهلواني براي مردم بسيار مهم است. به طوري كه قديمترها، مردهاي روستا وقتي ميخواستند براي شكار، كشاورزي و... هفتهها و ماهها از خانه و زندگي خود دور باشند، خانواده خود را به پهلوان روستا ميسپردند. باچوخهكاراني كه عنوان پهلواني گرفته بودند نشانگر اهميت مرام و معرفت و پهلواني چوخه است. اما وقتي چوخه پا از خراسان بيرون گذاشت و دوربينها براي تصويربرداري آمدند، مردم شهرها و استانهاي ديگر هم به تماشا نشستند و به همان اندازه از كشتي باچوخهاي كه بر اصول جوانمردي بنا نهاده شده بود لذت بردند. ضمن اينكه ديدن جمعيتي كه 14 فروردين براي تماشاي كشتي راهي گود چشمه زينلخان ميشود، ديدن زن و مرد، كودك و بزرگ، پير و جوان، همه را به چوخه جذب كرد.
طي سالهاي اخير اما چوخه با تغييرات زيادي مواجه شده است.
قاعدتاً نميتوانست همه چيز به سبك قبل پيش برود. قديم، پهلواني وارد ميدان ميشد و حريف ميطلبيد. ميگفت از جايي كه خورشيد طلوع كرده تا جايي كه خورشيد غروب كرده، هر كس بخواهد ميتواند به ميدان بيايد براي كشتي گرفتن. وزن هم مهم نبود. برنده هم كسي بود كه سه مرتبه پشت حريفان را به خاك ميماليد. الان اما امكان آن نيست كه در چنين شرايطي كشتي باچوخه برگزار شود و براساس وزن انجام ميشود. آن هم در زماني معين. چون تعداد نفرات بسيار زياد است و اگر نخواهيم به اين شكل برگزار كنيم، بايد روزها زمان بگذاريم كه خب شدني نيست. اما هنوز هم در بسياري از مسابقات و مراسم كشتي چوخه با نام كشتي قندي به اين شكل برگزار ميشود كه هديه چوخهكار برنده قند است و مردم لذت زيادي از تماشاي آن ميبرند.
دوستداران كشتي چوخه را ميتوان منحصربهفردترين تماشاگران دنيا خواند. تماشاگراني كه برايشان شخص و شهر مهم نيست و فقط خواهان تماشاي يك كشتي زيبا هستند و هر چوخهكاري را كه خوب فن بزند تشويق ميكنند.
بله. همين طور است. شما كافي است 14 فروردين در گود چشمه زينلخان ميان خيل جمعيت نشسته باشيد. يا نه، در هر مسابقه ديگري در شهرها و روستاهاي ديگر خراسان. كسي كه به تماشا آمده، خواهان ديدن يك كشتي زيباست. بسياري از اوقات چوخهكاري كه برنده ميشود يا كشتي زيبايي ميگيرد و فن قشنگي ميزند، همشهري تماشاگران نيست اما به شدت تشويق ميشود. چون مردم برايشان كشتي زيبا و جوانمردانه گرفتن و فن زدن مهم است نه شخص. همين مسئله است كه باعث جذابيت چوخه ميشود.
اما بعضي سنتها كم كم دارد از بين ميرود. مثلاً چوخه همراه سرنا و دهل و قشمه برگزار ميشد اما حالا شاهد آن هستيم كه قشمه دارد از چوخه جدا ميشود و مردم نيز از اين مسئله راضي نيستند.
متأسفانه گاهي اوضاع آنطور كه ميخواهيم پيش نميرود. ما هم چنين چيزي را نميخواهيم درست مثل مردم. قشمه يكي از اصول كشتي باچوخه است. زماني كه كشتي ميگرفتم، آهنگ قشمه و ريتم آن باعث ميشد بهتر كشتي بگيرم و تأثير زيادي روي آن داشت. علاوه بر آن، بزرگان كشتي باچوخه نظير حسين جان پهلوان، پهلوان بردبار، احمد سديدي، پورحسين، بدافشان و بسياري ديگر از پهلوانان نامي اين رشته پهلواني با قشمه كشتي گرفتند و نبايد آن را از چوخه حذف كرد.
به نظر ميرسد زمان آن رسيده كه كشتي باچوخه پا فراتر از استان گذاشته و به شكلي جديتر در ساير شهرها نيز دنبال شود. براي فراگير كردن اين رشته پهلواني در ساير استانها چه بايد كرد؟
البته در بسياري استانهاي ديگر هم كشتي باچوخه برگزار ميشود اما ما بايد اين كشتي را جهاني كنيم. شما نگاه كنيد، ازبكها چند سال قبل ما را براي مسابقات كوراش دعوت كردند. گرمكن و لباسهاي خوبي دادند، مسابقات آنها مثل مسابقات 14 فروردين گود چشمه زينلخان برگزار ميشد اما توانستند كوراش را بين كشورهاي جهان جا انداخته و بينالمللي كنند و حالا ما براي هر دست لباس كوراش بايد400 دلار بپردازيم. چرا نبايد كشتي باچوخه را جهاني كنيم. ميشود، اما بايد همت كنيم و دست به دست هم دهيم. بايد قوانين رسمي بنويسيم و چوخه را به حال خود رها نكنيم و تنها به تماشاي كشتي 14 فروردين اسفراين ننشينيم. چراكه چوخه قابليت جهاني شدن را دارد و نبايد اين فرصت را از خودمان بگيريم.
مهمترين اصل كشتي باچوخه همانطور كه گفته شد، جوانمردي است و پهلواني. فكر ميكنيد با توجه به اينكه طي سالهاي اخير ورزش از مسائل اخلاقي فاصله زيادي گرفته، كشتي چوخه ميتواند بار اين مسئله را به دوش بكشد و گامي باشد براي بازگشت ورزش به سوي اخلاقمداري؟
بدون شك كشتي باچوخه ميتواند سهم بزرگي در اين زمينه داشته باشد. جوانمردي مهمترين فن كشتي باچوخه است و بعد از آن ميتوان به فن لنگ كه زيباترين فن اين كشتي پهلواني است اشاره كرد. ترتيب اهميت فنون چوخه يادآور اهميت اخلاقيات در اين كشتي سنتي و پهلواني است. در چوخه كشتيگير اولين چيزي كه ياد ميگيرد مرام و معرفت است. شما نميتوانيد حريف را وقتي خاك است بزنيد. بايد پشت او را حداقل دو مرتبه به خاك بماليد. يعني هيچ جايي براي ناجوانمردي نيست. پس چوخه ميتواند معلم خوبي براي آموزش اخلاقيات و مرام پهلواني باشد اگر به آن توجه شود.