احمد محمدتبريزي
حضرت امام خميني در روزهايي كه ارتش جمهوري اسلامي با كارشكنيهاي مختلف داخلي و خارجي روبهرو بود، با صدور پيامي تاريخي در تاريخ 29 فروردين 1358 خطاب به ملت ايران، سنگ بناي روز ارتش را گذاشتند. در بخشي از پيام ايشان آمده است: «روز چهارشنبه 29 فروردين روز ارتش اعلام مىشود. ارتش محترم در اين روز در شهرستانهاى بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتيبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ايران و حضور خود را براى فداكارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى كشور اعلام نمايند.» به مناسبت اين روز، با يكي از نيروهاي پيشكسوت ارتش كه در حوزه دفاع مقدس نيز پژوهش ميكند، به گفتوگو نشستيم تا نقش ارتش را در طول تاريخ انقلاب به ويژه نخستين ماههاي شروع جنگ مورد بررسي قرار دهيم. امير «جعفر حسنلو» در گفتوگو با «جوان» از رشادت و توانمندي ارتش در طول تاريخ 40 ساله انقلاب اسلامي ايران ميگويد.
تابع محض ولي فقيه
ارتش جمهوري اسلامي ايران در ميان نيروهاي مسلح، يك نيروي متدين، سرفراز، بيادعا و قدرتمند است. اين نيرو به هيچ حزب و گروهي بستگي ندارد و فقط از مرجعيت و ولايت فقيه تبعيت ميكند. نكته مهم ديگر هوشياري در برابر توطئههاي داخلي و استكبار جهاني است. در هر زماني ارتش با تمام امكانات آماده فرمان رهبر انقلاب است. در زلزله كرمانشاه ارتش به فرمان رهبر، جوانمردانه وارد شد و به مردم كمكهاي فراواني كرد.
حماسه شهيد سلامتبخش
جوانان ارتشي در زمان انقلاب با هوشياري ريشه طاغوت را درهم شكستند و يكي از عوامل تسريعكننده و تعيينكننده در فروپاشي نظام پهلوي و پيروزي انقلاب اسلامي بودند. وجود چنين ارتشي ستودني است. در زماني كه حضرت امام فرمودند پادگانها را ترك كنيد بسياري از نيروهاي مسلح پادگانها را ترك كردند كه باعث شد تصورات شاه جهت دفاع ارتش از او را از بين برد و نهايتاً ايران را ترك كند. همين ارتشيها در اسلحهخانهها را به روي مردم باز گذاشتند و اين همراهيشان با مردم روند پيروزي انقلاب را تسريع كرد.
مبارزه مسلحانه تعدادي از كاركنان ارتش با سردمداران و كساني كه نميخواستند همراه مردم باشند يكي ديگر از اين موارد است. شهيد سلامتبخش و عابدي دو ماه به پيروزي انقلاب مانده به گارد شاهنشاهي حمله ميكنند و 14 نفر از فرماندهان گارد را ميكشند و 27 نفر را زخمي ميكنند. اين در تاريخ كشور ماندگار است. اين حركت باعث ميشود ديگر كسي جرأت نكند مقابل حركت مردم بايستد. تحصن و اعتصاب غذايي كه اين نيروها در پايگاههاي شاهرخي و وحدتي داشتند در آن برهه خيلي تأثيرگذار بود. از همه مهمتر 19 بهمن 1357 افسران ارتش، همافران و خلبانان در مقابل امام با لباس نظامي رژه رفتند و مجموع اين كارها نشان ميدهد كه امام به درستي فرمود بدنه ارتش متدين، مذهبي و مردمي است.
كارشكني دولت موقت
بعد از پيروزي انقلاب و در 19 ماهه اول انقلاب كارهاي بزرگي توسط نيروهاي ارتش انجام شد. گردان 174 لشكر 21 حمزه غائله كمونيستها در تركمنصحرا و آمل را درهم ميشكند و عوامل آشوب را به دادگاههاي انقلاب معرفي ميكند. نيروهاي ارتش دقيقاً يك هفته بعد از پيروزي انقلاب اينگونه به حمايت از كشور آمدند. در كردستان هم شجاعانه با ضدانقلاب جنگيدند.
سپهبد قرني رئيس ستاد مشترك ارتش، غائله كردستان را به خوبي مديريت كرد ولي دولت موقت ايشان را مجبور به استعفا كرد. دولت موقت از شروع كارش نگاهي تخريبي به ارتش داشت و همين نگاه موجب استعفاي سپهبد قرني شد و فضايي را ايجاد كرد تا گروهك فرقان در اولين ترورش ايشان را به شهادت برساند. دولت موقت در اقدام ديگري تعداد نيروهاي نظامي را كاهش داد و از 280 هزار نفر به 150 هزار نفر رساند. قراردادهاي نظامي را لغو كرد و باعث شد هواپيماهاي نظامي به ارتش نرسد. دولت عراق در مقابل سلاح و تجهيزات زيادي مثل هواپيماهاي سوخو و موشكهاي اسكات از كشورهاي پيشرفته نظامي خريده و توان رزميشان را بالا برده بود.
وقتي كه ارتش عراق احساس قدرتمنديكرد فعاليتهاي خرابكارانهاش را علیه حكومت ايران شروع كرد. عراق پيش از شروع جنگ 397 مورد تجاوز زميني، هوايي و دريايي به ايران دارد. پايگاههاي سومار، زينالقوس، انجير و فكه را به تصرف درميآورد. صدام در اولين روز سال 1359 رسماً اعلام ميكند آماده جنگ تمامعيار با ايران است. از ايران طلب جزاير سهگانه ميكند و دموكراتها را در كردستان عليه انقلاب نوپاي اسلامي ميشوراند. كارهايي انجام ميدهد تا در جهان عرب محبوبيت كسب كند تا در صورت حمله و آغاز جنگ بين كشورهاي منطقه جايگاهي داشته باشد.
عمليات كمان 99
سالهاي جنگ را به لحاظ فرماندهي بايد به سه دوره تقسيم كرد. در دوره اول فرماندهي جنگ به عهده ارتش است. يعني سپاه پاسداران تازه در حال شكلگيري است و در مناطق عملياتي فرماندهي فقط به دست ارتش است. در دوره دوم جنگ فرماندهي به صورت مشترك است. در دوره سوم فرماندهي جدا ميشود و هر ارگان نظامي براي خودش عمليات انجام ميدهد.
در اولين روزهاي جنگ كه براي كشورمان بسيار مهم و حياتي است ارتش بسيار توانمند و پرقدرت و بيادعا با تمام وجود در مقابل دشمن ايستادگي ميكند. عمليات غرورآفرين ارتش به نام «كمان99» در اولين روز مهر فضاي بغداد را ناامن ميكند.
در اين عمليات 200 هواپيماي ايراني شركت داشتند كه 140 فروند آنها از مرز عبور كرده و 60 فروند هم به پشتيباني مشغول بودند و خلبانان ايراني اهداف نظامي ارتش عراق، فرودگاهها و آشيانههاي نظامي ارتش عراق در مناطق كركوك، موصل، رشيد، حبانيه، ناصريه، شعيبيه، كوت و المثني را مورد هدف قرار دادند.
در اين عمليات از جنگنده- بمبافكنهاي اف۵ و اف۴ براي بمباران و شكاري- رهگيرهاي اف۱۴ براي محافظت از هواپيماها و بوئينگ ۷۴۷ و بوئينگ ۷۰۷ براي سوخترساني و سي۱۳۰ هركولس براي جمعآوري اطلاعات الكترونيكي براي مشخص كردن محل پايگاههاي موشكي استفاده شد. كمان ۹۹ بزرگترين عمليات تاريخ نيروي هوايي ايران و عملياتي موفق بود و باعث برتري هوايي ارتش ايران در ماههاي آغازين جنگ شد.
اين عمليات در زمان جنگ برايمان بسيار افتخارآميز بود. ارتش بعث كه ادعا ميكرد مثل جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل، منابع مادر و صنايع اقتصادي و نظامي ايران را نابود ميكند، درست يك روز بعد از تهاجم عراق، هواپيماهاي ايراني، بالاي سر كشورشان ظاهر ميشوند و آنها را متوجه اشتباهشان ميكنند. سردمداران رژيم بعث در جنگي كه فكر ميكردند يك هفتهاي تمام شود با حضور و شجاعت نيروهاي تكاور و خلبانان نيروي هوايي ارتش آنها را متوجه فكر اشتباهشان ميكند.
شكست حصر آبادان
لشكر 21 حمزه در 23 مهر 59 يك عمليات آفندي انجام ميدهد. اين لشكر با عبور از رودخانه، ايستادگي سختي مقابل دشمن ميكند. با اينكه اين لشكر به تمام اهدافش دست پيدا نميكند ولي سبب ميشود تا سرپلي برايمان به وجود بيايد. سرپلي كه به دست تواناي 122 شهيد اين لشكر در همان اولين روزهاي جنگ انجام شد و رزمندگان بعدها انتقام خون اين شهيدان را در عمليات فتحالمبين از عراقيها گرفتند.
در اولين سال جنگ عمليات برونمرزي در اول آبان 59 توسط شهيد علي اقبالي انجام ميشود و تأسيسات نفتي عراق در موصل مورد هدف قرار ميگيرد و صدمات زيادي به صنايع اين كشور وارد ميشود. در پي اين عمليات، صدام دستور ميدهد بعد از اينكه هواپيماي شهيد اقبالي را ساقط و ايشان را دستگير ميكنند جنازهاش را در دم نصف ميكنند. يك قسمت را در موصل و قسمتي را در نينوا دفن ميكنند و پس از سالها پيكر ايشان به كشور بازميگردد.
26 آبان 59 لشكر 92 با فرمان امام خميني و توجه آيتالله خامنهاي، سوسنگرد را از دست عراقيها نجات ميدهد. وقتي كه عراقيها خرمشهر را در چهارم آبان اشغال كردند، روحيه و نشاط زيادي پيدا كرده بودند و چهار روز بعد ميخواستند آبادان را هم بگيرند و حلقه محاصره ايجاد شده را كامل كنند. به دنبال اين بودند محاصره 330 درجهاي آبادان را كامل كنند و شهر را به طور كامل اشغال كنند ولي شخصيت بزرگي به نام سرلشكر كهتري كه به نام ناجي آبادان شناخته ميشود در كوي ذوالفقاريه در مقابل عراقيها به سختي مقاومت نشان داد و آنها را مجبور به عقبنشيني كرد.
مرواريد در خليج فارس
در تاريخ 7 آذر همان سال عمليات مرواريد توسط ناخدا همتي كه زندگي ايشان با ناوچه پيكان گره خورده بود، انجام ميشود. ايشان نفر اول آموزشهاي نظامي در امريكا بود و زمان اقامتش در فرانسه ناوچه پيكان خريداري ميشود و او با همان ناوچه به كشور برميگردد و فرمانده همان ناوچه ميشود. شهيد همتي در هفتم آذرماه دو اسكله بسيار مهم عراق كه مركز صادرات نفت عراق بود را ويران ميكند و بعد توسط هواپيماهاي دشمن مورد هدف قرار ميگيرد و به شهادت ميرسد.
در اولين سال دفاع مقدس ارتش فداكاريهاي زيادي نشان ميدهد. شهيد چهاروند در 12 مهر حين شناسايي مرز موسيان و عينخوش هليكوپترش سقوط ميكند و بعثيها خودش را دستگير ميكنند. سرگرد عراقي ايشان را در يك وضعيت بدي جلوي دوربينهاي تلويزيوني قرار ميدهد و از او ميخواهد به امام خميني توهين كند اما شهيد چهاروند آب دهان به صورت سرگرد عراقي مياندازد و همين كار باعث ميشود سر ايشان از تنش جدا شود. بعد از عمليات محرم پيكر مطهرش را به خانوادهاش تحويل ميدهند.
در عمليات اچ3 يا الوليد، امير سرفراز ارتش فرجالله براتپور فرماندهي هشت فروند هواپيما را برعهده داشت. او در الوليد 48 فروند هواپيماي عراقي را در روي زمين نابود ميكند. اين يك دستاورد بسيار بزرگ در مسائل نظامي است كه بعثيها شكستهاي بدي را از نيروهاي ارتش ايران خوردند.
اتحاد ارتش و سپاه
در دوره دوم جنگ وضعيت بهتر ميشود. با عزل بنيصدر از رياست جمهوري، فرماندهي كل قوا هم از او گرفته ميشود و حضرت امام فرماندهي كل قوا را به سرلشكر فلاحي (رئيس ستاد مشترك ارتش) واگذار ميكند. اولين عملياتي كه ايشان انجام ميدهد عمليات بسيار بزرگ و غرورآفرين شكست حصر آبادان بود كه با همكاري ارتش و سپاه انجام شد.
عمليات طريقالقدس در بستان نيز عمليات بزرگ و افتخارآميزي بود كه به طور مشترك توسط ارتش و سپاه انجام شد و براي اولين بار نيروهاي ايراني را به مرزهاي بينالمللي رساند. در سال 61 نيز عملياتهاي سرنوشتساز فتحالمبين و بيتالمقدس انجام ميشود. در سال 61 كه فرماندهي جنگ بين ارتش و سپاه است حدود 85 درصد خاك ايران از دست عراقيها خارج ميشود. حدود 50 هزار سرباز عراقي به اسارت گرفته ميشوند كه 19 هزار و 600 نفر در عمليات بيتالمقدس، 17 هزار نفر در عمليات فتحالمبين و 1567 نفر در عمليات ثامنالائمه اسیر شدند.
در سال 62 مشكلاتي به وجود ميآيد. عملياتهاي والفجر مقدماتي و والفجر يك به اهدافشان نميرسند. عمليات محرم هم دستاورد خوبي ندارد. در سالهاي بعد عملياتهاي مهم خيبر، بدر، قادر و والفجر8 انجام ميشود. همچنين در عمليات بزرگ كربلاي 5 دروازههاي بصره به لرزه درميآيد و سازمان ملل متحد قطعنامه 598 را مينويسد و تا حدودي به خواستههاي ما در اين قطعنامه تن ميدهد.
عراق در آخرين سال جنگ با استفاده از منافقين ترتيب يك عمليات عليه ايران را ميدهد و ميخواهد شهر مهران را از ايران بگيرد. منافقين پس از ورود به شهر در شعارهايشان ميگفتند «امروز مهران، فردا تهران» كه با رشادت فرماندهاني مثل شهيد علي صيادشيرازي به عقب رانده ميشوند و شكست ميخورند.
در تمام اين عملياتها ارتش در كنار سپاه حضور دارد و ميجنگد. هوانيروز، نيروي هوايي، توپخانه و ساير نيروها همه با همديگر و با كمك هم به اين پيروزيها دست پيدا كردند. در سال هشتم جنگ سپاه نيروهايش را به شمالغرب ميبرد و عمليات والفجر10 را انجام ميدهد كه هوانيروز ارتش نقش بسيار مهم و تعيينكنندهاي در اين عمليات داشت.
بعد اجتماعي ارتش
ارتش در تمام دورههاي مختلف مبارزات انقلابي و جنگ گوش به فرمان رهبرش بوده است. ارتش همچنين از بعد اجتماعي هم تا جايي كه در توانش بوده در صحنه حضور داشته و نمونهاش را در زلزله كرمانشاه ديديم كه ارتش محبوبيت زيادي در بين مردم زلزلهزده به دست آورد و بدون ادعا برايشان كار كرد. ارتش در جمهوري اسلامي جايگاه ويژه و مهمي دارد و با فرماندهي سرلشكر امير موسوي جايگاه و منزلت بسيار بالاتري هم پيدا خواهد كرد.