موضع مورد اشاره معاون محترم وزير خارجه قابل تقدير ميباشد و چنانچه حائز برخي از ويژگيها -كه در ادامه به آن اشاره خواهد شد – شود ميتواند گرههاي بسياري از كلاف سردرگم دستگاه ديپلماسي را باز كند.
چنانچه اين مواضع از امروز تا پايان ضرب الاجل دونالد ترامپ «مستمر» باشد و به شروطي مانند « نشاني از باورمند شدن اين نكته باشد كه دستگاه ديپلماسي مسير مذاكره مستقيم با امريكا را فاقد نتيجه ميداند» پيوست شود، نه تنها گامي رو به جلو تلقي میشود بلكه قطعاً حاوي دستاورد عيني خواهد شد. موضع عراقچي روي ديگر عبارت مشهور اين روزهاي سياستمداران دولتي مبني بر « در صورت نقض برجام از سوي امريكا گزينههايي را در اختيار داريم (ظريف در گفتوگو با نيوزويك)» است، موضعي كه فاقد اثرگذاري است ، به دليل اينكه عبارت فوق فاقد دو عنصر تهديدكنندگي و هزينه تراشي حقوقي – سياسي براي امريكا است.
موضع حال معاون محترم وزارت خارجه بايد در قالب بيانيه رسمي به مقامات ارشد 1+5 و سخنراني مقامات ارشد دولت در تريبونهاي رسمي ادامه پيدا كند و همانطور كه بارها پيش ازاين نيز در روزنامه جوان بدان اشاره شده است، دستگاه ديپلماسي كشور تا پيش از فوت وقت بايد طي درخواستي رسمي از دبيركل سازمان ملل تشكيل كميتهاي جهت رسيدگي به نقض برجام را طرح و از ظرفيت جنبش غيرمتعهد براي مقابله سياسي با رويكرد امريكا استفاده و يا حداقل براي كشاندن موضوع به ديوان بينالمللي دادگستري گام بردارد.
پيش از اين وزير محترم خارجه كشورمان با ابراز عباراتي مانند « امريكا تاكنون هم از متن برجام و هم از روح اين توافق، سرپيچي كرده است» گامي در جهت اصلاح سياست دستگاه ديپلماسي برداشته بود اما به دليل عدم استمرار و تسري اين موضع به مواضع بعدي وي و ساير مقامات دولت دوازدهم فاقد اثرگذاري لازم بود و امريكاييها نيز وقعي به آن نداشتند. ساختار محاسبات امريكايي حداقل طي پنج سال اخير بهواسطه برخي از رفتار ـ مواضع نادرست برخي از سياستمداران داخلي به گونهاي سازمان گرفته كه نبايد انتظار داشت با تغيير موقتي، رويكرد امريكاييها دچار تغيير شده و اجراي تعهدات را آغاز كند. چرا كه نظاممند شدن اين باور در ذهن امريكاييها كه « دولت ايران تحت هر شرايط در برجام باقي خواهد ماند يا با تشديد فشارها به ايران مجددا پاي ميز مذاكره با غرب خواهد نشست» در طول چند ده ماه شكل گرفته و قاعدتا براي حذف يا تغيير باور امريكاييها بايد حداقل تا 22ارديبهشت ماه شاهد تغيير موضع – رفتار دولتمردان كشور باشيم تا به واسطه آن رويكرد امريكاييها دچار تغيير شود. «تغيير نگرش ايران» كه موضع گيري روز گذشته عباس عراقچي ميتواند گام نخست آن باشد در شرايطي ميتواند «تغيير رويكرد امريكايي ها» را بهدنبال داشته باشد كه از امروز تا 12 مي(22 ارديبهشت) جريان يا فردي وابسته به دولت دوازدهم از « حفظ حيات برجام بدون امريكا» يا« لزوم تجديد تجربه برجام در بحث موشكي و منطقه اي» سخني به ميان نياورد.
تغيير لحن امروز بايد به تغيير رفتار جامع نيز بينجامد به طوري كه به عنوان نمونه مقامات ارشد دستگاه ديپلماسي با گردآوري متني حقوقي مبني بر « دادخواست رسمي ايران از مجامع حقوقي در سطح بين المللي» تلاش كند ضمن افزايش هزينههاي حقوقي امريكا (در صورت خروج اين كشور از برجام)، مانع از اثرگذاري رسانههاي غربي در جهت دهي افكار عمومي تا حد امكان شود. امريكاييها با تغيير رفتار مقامات ارشد دولت كشورمان بايد به اين نتيجه برسند كه دستگاه ديپلماسي از « حفظ برجام به هر قيمتي» عبور كرده و علاوه بر پيگيري نقض برجام توسط امريكا- اروپا از مسير چهارگانه حل و فصل اختلافات مندرج در متن برجام، احقاق حقوق تضييع شده ايران را از مسيرهاي پيش بيني شده در حقوق بين الملل نيز پيگيري ميكند. بنابراين تا مادامي كه مقابله با نقض برجام يا خروج امريكا از آن با رفتارهاي نظير رويه سازي حقوقي در فضاي بين الملل همراه نشود نميتواند اثرگذاري باشد.