کد خبر: 919681
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۱۳
نقد جنبش‌دانشجویی در گفت‌وگو با دکتر عبدالله گنجی
مدیر مسئول روزنامه جوان گفت: ضعف تئوریک جنبش دانشجویی چند دلیل عمده دارد که یکی از دلایل آن ضعف آرمان است. دانشجو نمی‌تواند بدون آرمان باشد اگر چه ممکن است در دوران دانشجویی خود نیز نتواند این آرمانها را محقق کند.
به گزارش جوان آنلاین، اهمیت جنبش دانشجویی یا بهتر است بگوییم در زمانه فعلی تشکل‌های دانشجویی در ساختار کلی نظام اسلامی و نقش راهبردی آن در پیشبرد اهداف انقلاب بر کسی پوشیده نیست. در سالیان متمادی جنبش همواره با نقاط قوت و ضعفی همراه بوده که تاثیرات آن بلافاصله در بدنه جامعه ایرانی خودش را نشان داده است. آیا جنبش دانشجویی توانسته به اهداف اولیه خود دست یابد؟ امروزه ما در مرحله جنبش قرار داریم یا تشکل؟ آیا نیروهای تربیت شده در فعالیت‌های دانشجویی در بدنه مدیریتی نظام کارآمد بوده‌اند؟ و بسیاری از این دست سوالات ما را بر آن داشت تا در برنامه «خط کش» به گفت‌وگویی صریح و بی‌پرده با فعالین گذشته و حال جنبش دانشجویی بنشینیم. مهمان این هفته ما، عبدالله گنجی مدیر مسئول روزنامه جوان و جانشین اسبق سازمان بسیج دانشجویی کشور به نقد جنبش دانشجویی پرداخته است که این گفتگو را در ادامه می خوانید.
 

تعریف شما از تشکل دانشجویی و جنبش دانشجویی چیست؟
با توجه به عملکرد جنبش دانشجویی در سال ۱۹۶۸ در فرانسه و آلمان معمولا در دنیا می‌گویند دانشجویان چپ هستند با این وجود فهم از جنبش دانشجویی و رفتار دانشجویی در کشورمان نیز یک فهم غیربومی بوده است که جمهوری اسلامی به عنوان یک پدیده نو و ساختار شکن نسبت به جریان هژمونی حاکم این ساختار را شکست.

در کشورمان یک نگاه معتقد است، چون جریان دانشجویی یک جریان با فاصله از قدرت است بنابراین در حوزه اجتماعی و جامعه مدنی تعریف می‌شود. یک تعریف دیگر از جنبش دانشجویی توسط جامعه شناسان بومی مانند دکتر خرمشاد ارایه شده است مبنی بر اینکه حرکت‌های دانشجویی متناسب با شرایط زمان و پدیده‌های سیاسی، اجتماعی و بین المللی به جنبش تبدیل می‌شوند با این وجود برای همیشه نمی‌توانیم بگوییم جنبش دانشجویی وجود دارد. براساس این تعریف جریان دانشجویی زمانی که به خاطر یک موضوع وارد میدان می‌شود و تا زمانی که در میدان حضور دارد جنبش است. در هر حال جریان دانشجویی زمانی جنبش محسوب می‌شود که به عنوان یک جریان مطالبه گر، نقاد، چپ گرا و غیر مسلح و دور از قدرت و ثروت عمل کند.

به عنوان مثال بسیج یکی از نوآوری‌های جمهوری اسلامی بوده به گونه‌ای که این نوآوری روایتی متمایز از جنبش دانشجویی را ارایه کرده است براین اساس دانشجو در عین حالی که به جریان دانشجویی تعلق دارد می‌تواند با حفظ فاصله خود به نقد حاکمیت بپردازد، اما آن را نفی نکند. با این وجود تشکل‌های معتقد به انقلاب اسلامی در شکل خیلی تفاوتی با دیگر جریانات ندارند منتهی سقف نهایی آن‌ها این است که این تشکل‌ها به خاطر گذر به یک تحول ماهوی، دیگر منتقد وضع موجود نیستند و این برخلاف عملکرد جریاناتی است که حاکمیت قانونی را نفی می‌کنند.

امروز آن بخشی از جریان دانشجویی که در پوسته انقلاب اسلامی حضور دارد حاکمیت را نفی نمی‌کند، اما می‌گوید در حوزه عدالت، اشرافی گری، توزیع عادلانه امکانات و در تبعیض اشکالاتی به حاکمیت وارد است. با این وجود این جریان برای اصلاح وضع موجود یک راه جدید ماهوی را توصیه نمی‌کند و این همان چیزی است که انقلاب اسلامی آن را در جریان دانشجویی تزریق کرده و نماد آن هم بسیج است.


ما تشکل دانشجویی و سیاسی در تاریخ معاصر کشورمان نداریم که دچار انشقاق و انشعاب نشده باشد با این وجود تنها بسیج است که با سابقه بیش از سه دهه دچار انشعاب و انشقاق نشده است، چون در کلیت از یک اصولی پیروی می‌کند که این اصول ذیل اندیشه انقلاب اسلامی هستند.

امام خمینی (ره) نسبت به بسیج دانشجویی نگاه جنبشی داشت، چون وقتی که جنگ تمام شد و ایشان فرمان تشکیل بسیج دانشجویی را صادر کردند هیچ خواسته نظامی از این تشکل نداشتند و هر آنچه گفتند در حوزه عمومی، فکری و نرم افزاری بوده و هیچ نگاه حاکمیتی هم نداشتند. امام می توانستند مواردی را که در فرمان تشکیل بسیج دانشجویی مطرح کرده اند مانند پاسداری از اصول نه شرقی نه غربی از ساختار حاکمیتی، وزارت اطلاعات، وزارت امور خارجه و سپاه مطالبه کنند، اما این مطالبات را خطاب به دانشجویان مطرح کرده اند که قوه قهریه ندارند و برای کار‌های آن‌ها نیز تضمین وجود ندارد، اما فریاد گر، آرمان خواه و دور از قدرت و ثروت است.


تشکل‌های داشجویی معتقد به انقلاب اسلامی که بعضا در بیان مواضع خود هم خیلی تند هستند الگویی را نشان دادند که در قالب آن می‌توان همه چیز را نقد کرد، اما کلیت را نفی نکرد و این همان چیزی است که ما به آن می‌گوییم انطباق نهاد با جنبش.

به نظر شما ورود ادوار جنبش دانشجویی به ساختار بروکراسی کشور موجب نشده تیغ نقد نسل‌های بعد این جنبش به دلیل ارتباط و علاقه با قدرت کند شود؟

اینکه کسانی قبلا در جنبش دانشجویی بوده اند و بعد وارد بدنه قدرت شده اند مبتنی بر یک رابطه غیررسمی است با این وجود این مسئله که جنبش دانشجویی بخواهد از سلف خود پیروی کند جزو شاخص‌های این جنبش نیست. در هر حال ارتباط جنبش دانشجویی با ادوار خود یک رابطه عاطفی و غیررسمی است که به جهت حقوقی جنبشی و ضوابط دانشگاه به رسمیت شناخته نمی‌شود اما در مجموع استفاده از تجربیات ادوار جنبش دانشجویی خوب است. البته بدیهی است کسی که وارد بدنه حاکمیت می‌شود محافظه کار است، اما دانشجوی دور از جریان قدرت و ثروت است و به تعبیری محافظه کار نیست بنابراین اگر این ارتباط موجب زمین گیر شدن جنبش دانشجویی شود باید آن را قطع کرد، چون هیچ اجبار و تحکمی هم برای آن وجود ندارد.

بنده قبول دارم برخی‌ها وقتی از تشکل دانشجویی خارج می‌شوند هویت دیگری پیدا می‌کنند. آن‌ها علاقه مندند پدر سالاری خود را در تشکل حفظ کنند البته ممکن است افراد تشکل نیز چنان ضعیف باشند که شخصیت و هژمونی آن‌ها را بپذیرند و حتی ممکن است رابطه مراد و مریدی هم پیدا کنند در هر حال این مسائل وجود دارد، ولی این گونه نیست که بگوییم جریان دانشجویی در ایران در مجموع چنین وضعیتی دارد.

به نظر بنده نسلی که در راس یک تشکل قرار دارند اگر آدم‌های ضعیفی نباشند باید استقلال تشکل را حفظ کنند و داوطلبانه سلطه ادوار خود را نپذیرند در هر حال تجربه آموزی با رفتن زیر سلطه ادوار متفاوت است، اما اینکه ادوار بگویند رابطه با قدرت چگونه تنظیم شود اینجا دیگر بحث تشکل مطرح نیست.

ببینید در دولت اول احمدی نژاد ایشان موضوع عدالت را در بحث شعار چنان پرچمداری کردند که جریان دانشجویی از جهت مطالبه عدالت تسلیم شده بود، چون از دولتی که باید عدالت را مطالبه می‌کرد خودش مدعی عدالت بود با این وجود در چنین شرایطی است که بین جنبش دانشجویی و قدرت آمیختگی ایجاد می‌شود و این آمیختگی ممکن است موجب شود تا جنبش دانشجویی ضعف‌ها را نبیند و باور کند همه چیز مبتنی بر عدالت است و در نهایت بعد از گذشت چند سال دوری از قدرت متوجه شود که فساد هم وجود داشته، اما شعار عدالت خواهی حاکمیت بر تریبون جنبش دانشجویی غلبه پیدا کرده است.


معتقدم با این شرایط عدالتخواهی جریان دانشجویی در دوران ۸ سال ریاست جمهوری احمدی نژاد ضعیف‌تر از دوره‌های دیگر بوده است و حتی این جنبش به ابزار بخشی از قدرت برای حمله به بخش دیگری از قدرت تبدیل شده بود.


اگر جریان دانشجویی مستقل، قوی و دارای بینش باشد مثلا هر وزیری وقتی می‌خواهد نامه‌ای را امضا کند ابتدا باید به یاد جنبش دانشجویی بیفتد و با خودش بگوید که اگر این اقدام او موجب بروز اعتراض شود چه جوابی باید به جنبش دانشجویی بدهد در هر حال اگر چنین ذهنیتی وجود داشته باشد وزیر ممکن است منصرف شود و این خیلی خوب است، اما اگر بین مجلس و دولت اختلاف وجود داشته باشد و بعد دولت بگوید ۱۰۰ نفر دانشجو مقابل مجلس بفرستیم حرف ما را بزند این دیگر جنبش دانشجویی نیست بلکه یک جریان بازی خورده است که بیش از این نمونه‌هایی را از آن داشته ایم.


به نظر شما علت ضعف تئوریک جنبش دانشجویی چیست؟
ضعف تئوریک جنبش دانشجویی چند دلیل عمده دارد که یکی از دلایل آن ضعف آرمان  است. دانشجو نمی‌تواند بدون آرمان باشد. اگر چه ممکن است در دوران  دانشجویی خود نیز نتواند این آرمان‌ها را محقق کند. به گفته امام خمینی (ره) اگر ائمه (ع) و پیامبر (ص) نیز به دنبال این بودند که نتایج آرمان‌ها را در زمان عمر ظاهری خود ببینند هرگز نباید دنبال این آرمان‌ها می‌رفتند مثلا تا زمانی که پیامبر (ص) در قید حیات بودند اسلام از شبه جزیره عربستان بیرون نرفت.


یکی دیگر از دلایل ضعف تئوریک جنبش دانشجویی این است که قرابت گفتمانی در بخشی از جنبش دانشجویی با بخشی از قدرت مشهود است به گونه‌ای که در بخشی از تاریخ انقلاب می‌بینیم که بیانیه‌های فلان تشکل را فلان شخصیت‌های سیاسی و دانشگاهی می‌نوشتند در واقع آدم‌های تشکل آن قدر قبول داشتند ضعیف هستند که حاضر بودند فلان شخصیت سیاسی بیانیه تشکل آن‌ها را بنویسد و به آن افتخار کنند و بگویند ما قوی هستیم.

ضعف تئوریک یعنی اینکه نقشه راه برای پیشبرد تشکل دانشجویی فارغ از اینکه این نقشه راه درست یا اشتباه است وجود نداشته باشد با این وجود زمانی که در حاکمیت یک اتفاق رخ می‌دهد می‌بینیم که تمام بیانیه‌های جریان دانشجویی در همین راستا است به گونه‌ای که این تصور پیش می‌آید که نخبگان سیاسی قدرت به دانشگاه خط می‌دهند .

ببینید در موضوع هسته‌ای شاهدیم که دو جریان سیاسی کشور دو نگاه متفاوت دارند که در دانشگاه نیز همین دو قطبی وجود دارد و حرف سومی را مشاهده نمی‌کنیم و این نشان می‌دهد که جریان دانشجویی موضعی متفاوت از جریان قدرت و جریان‌های سیاسی مثلا در مورد هسته‌ای ندارد. در هر حال اگر حرف سومی وجود داشته باشد این راه درستی است و جنبش دانشجویی می‌تواند بگوید که سیاسیون نگاه آن‌ها را نیز ببینند.

 عامل دیگری که در ضعف تئوریک جنبش دانشجویی تاثیرگذار بوده این است که بعضی وقت‌ها گروه‌های دانشجویی اسما نه، اما عملا شاخه دانشجویی احزاب هستند مثلا از دو ماه مانده به زمان انتخابات در دانشگاه برای کسانی که دنبال کسب قدرت هستند تریبون آماده می‌کنند و یا برای آن‌ها رای جمع می‌کنند به گونه‌ای که جریان دانشجویی به پیاده نظام و ماشین رای در دانشگاه تبدیل می‌شود تا فلان شخص به قدرت برسد.

گاهی وقت‌ها نیز شاهد هستیم که جریان دانشجویی به ستاد انتخاباتی یک شخص تبدیل می‌شود در هر حال علت این مسائل به فقدان کلان‌نگری و عدم استقلال فکری برمی گردد و موجب می‌شود که جریان دانشجویی در فلان جریان سیاسی هضم شود.

امروز به ندرت می‌توانیم موضعی را از طرف جریان دانشجویی در مورد موضوعات مختلف پیدا کنیم که متفاوت و مستقل از مواضع دو جریان عمده کشور باشند با این وجود گفتمان جریان دانشجویی نیز به گفتمان سیاسی نزدیک‌تر است در حالی که جریان دانشجویی به قدرت نزدیک نیست و به دنبال قدرت هم نیست، اما چون غنای لازم را ندارد به همین دلیل مفاهیم، جهت گیری و راهبرد را از جریانات سیاسی الهام می‌گیرد وحرف متمایزی ندارد.

 ببینید برخی‌ها در کشورمان می‌گویند باید با امریکا مذاکره کنیم و برخی‌ها مخالف مذاکره هستند، اما می‌بینیم دانشگاه هم همین حرف‌ها را می‌زند و نسبت به تمام پدیده‌ها هم همین گونه عمل می‌کند البته شاید تا سال‌های قبل از ۷۵ فضای جنبش دانشجویی این گونه نبود. مثلا آن زمان دفتر تحکیم وحدت در دانشگاه یک هژمونی بود و هیچ تشکلی توان رقابت با آن‌ها را نداشت. آن زمان دفتر تحکیم وحدت یک جریان استکبارستیز بود که ذیل امام خمینی (ره) نه ذیل هیچ جریان دیگری حرکت می‌کرد و اگر مثلا بازرگان با فلان شخصیت امریکایی در الجزایر ملاقات می‌کرد در تحکیم وحدت به او فشار می‌آوردند و می‌گفتند استعفا بده و برو دنبال کارت و این در حالی بود که نظر جریان حاکم با نظر جریان دانشجویی متفاوت بود.

 در قضیه تسخیر سفارت امریکا نیز دولت کاملا مخالف این اتفاق بود به گونه‌ای که در اعتراض به این اقدام نیز استعفا داد در هر حال اینکه دولت استعفا می‌دهد معنی‌اش این است که جریان دانشجویی منهای قدرت تصمیم به آن کار گرفته و این نکته خیلی مهمی است که الان آن را شاهد نیستیم.

 

منبع:‌خبرگزاری دانشجو

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار