تقریباً تمام والدین دنیا به دلیل عشق مفرط به بچهها در تربیت آنها دچار مشکل میشوند و در واقع در سایه عشق بیحساب و کتاب آنها بچههایی لوس بار میآیند. در این زمینه مطالعه سه کتاب را به شما والدین پیشنهاد میکنیم.
۱- تربیت کودک با عشق و منطق
تربیت مؤثر بر پایة عشق و محبت استوار است، اما صمیمیتی که آسانگیر نیست، بیاحترامی را تحمل نمیکند، بلکه این عشق باید به حدی بانفوذ باشد که به کودکان اجازة ارتکاب خطا و کسب تجربه از خطاها را بدهد. بیشتر اشتباهات، برای کودکان عواقب منطقی را در پی دارد که باعث متحول شدن آنها میشود. نگرش اصلی نگارندگان کتاب «تربیت کودک با عشق و منطق» حول این محور است که به کودکان اجازه دهیم همزمان با رشد جسمی به بلوغ و تکامل نیز برسند. با این روش به آنها خواهیم آموخت که مستقلانه تفکر، تصمیمگیری و زندگی کنند. این کتاب به قلم جیم فی، فوستر کلاین و ترجمه سمیه موحدیفرد از سوی نشر آوای منجی روانه بازار شده است.
۲- تربیت کودک بدون کتک
کتاب «تربیت کودک بدون کتک یا لوس کردن» نوشتۀ الیزابت کِرَری توسط نسرین پارسا ترجمه شده است. نویسنده کتاب معتقد است: در تربیت فرزندان رکن اصلی والدینی هستند که از ابتدای زندگی با تمام وجود نفس کشیدن و رشد فرزندانشان را احساس کردهاند. این سخن مسئولیت والدین را به مراتب برای تربیت فرزندان، سنگینتر و حیاتیتر میکند. در تمام امور زندگی اعتدال نقشی مؤثر در زندگی افراد ایفا میکند، فرزندپروری هم در قالب این قاعده قرار میگیرد؛ لذا در مسیر تربیت، والدین باید تعادل را حفظ کنند و از روشهایی که سبب استفاده از تنبیه یا منجر به لوس شدن فرزندان میشود، پرهیز کنند. در این کتاب، در قالب هفت فصل روشهای مؤثر فرزندپروری تبیین شده است.
۳- دوست بدارید، اما لوس نکنید
«دوست بدارید، اما لوس نکنید» نوشته نانسی سامالین و کاترین ویتنی ترجمه مهدی قراچهداغی از انتشارات پیک بهار کتابی است که به رابطه کودک و والدین میپردازد. این کتاب راهنمایی برای والدینی است که به دنبال تربیت فرزندانشان هستند. این راهکارها در ۱۰۰ نکته جمعآوری شده که طی ۱۰ بخش، به این نکات پرداخته میشود. کتاب به پدر و مادرها توصیه میکند که تحت تأثیر چراهای فرزندانشان قرار نگیرند، توضیح میدهد که آیا به راستی وقتی بچهها به تکرار «چرا» را سؤال میکنند، به دلیل احتیاج دارند. اغلب اوقات وقتی بچهها چرا چرا میکنند، میخواهند نظر پدر و مادرشان را تغییر دهند و از این طریق بچهها، نارضایتی خودشان را با نظر والدینشان اعلام میکنند. چارهای که این کتاب جلوی راه پدر و مادران میگذارد این است که تلاش برای دلیل آوردن برای کودکی که نمیتواند منطقی فکر کند کاملاًَ بیفایده است. کودک نه تنها متقاعد نمیشود، بلکه ممکن است به این نتیجه برسید که وقتی توضیحات شما مؤثر واقع نمیشود شما را خشمگین میسازد؛ بنابراین به جای آن کاری کنیم که آنان خودشان به سؤالاتشان جواب دهند. از جمله ویژگیهای این کتاب موقعیتمحور بودن آن است، یعنی در موقعیتهای مختلفی که کودک قرار میگیرد و رفتارهایی که از او سر میزند، نحوه برخورد مناسب با آن موقعیت را توضیح میدهد.