کد خبر: 926946
تاریخ انتشار: ۲۴ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۳
محمد اسماعیلی
«یکی ازگزینه‌های ایران این است که غنی‌سازی اورانیوم را مجدداً افزایش دهیم.» این عبارت، تهدید اروپا توسط محمدجوادظریف آن‌هم بعداز نزدیک به پنج ماه فرصت سوزی اتحادیه اروپا و کشور‌های عضو این اتحادیه برای اجرای تعهدات برزمین مانده برجامی است. فراموش نکنیم که اروپا قبل از خروج ایالات متحده از برجام نیز به تعهدات ده گانه خود در پیوست نخست متن توافق هسته‌ای نیز پایبند نبوده که حال انتظار داشته باشیم بعد از خروج امریکا از برجام، راهکار‌هایی عملیاتی برای حفظ آن ارائه کند. نکته مهم اینکه وزیرامورخارجه کشورمان در شرایط فعلی باید اروپایی‌ها را تهدید به «خروج از برجام» یا دست کم «تعلیق تمام تعهدات برجامی ایران» کند؛ چرا که تنها با افزایش سطح غنی سازی، اروپایی‌ها حاضر به تغییر رفتار نمی‌شوند و مهم‌تر اینکه این سطح از برخورد با کیفیت مورداشاره پالس‌های نامناسبی را به دستگاه محاسبه سنج امریکایی ارائه داده که هزینه‌های برجامی ایران را به شدت افزایش داده است (در ادامه به بخش‌هایی از برآورد دستگاه محاسبه سنج امریکا از ایران اشاره می‌شود).
مصاحبه‌ها و گفت‌وگو‌های روز‌های اخیر مقامات سابق دولت ایالات متحده امریکا را که کنار هم قرار می‌دهیم این برداشت عینی را می‌توان از آن داشت که دولتمردان اوباما سیاست ها، جهت‌گیری و اهداف ترامپ را در مواجهه با ایران قطعا قبول داشته و تنها در استفاده از ظرفیت–فرصت‌ها برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران اختلاف نظر دارند. هر دو دولت اوباما و ترامپ «برجام» را موهبتی برای «تضعیف» و نهایتاً «فروپاشی» ایران دانسته و اینکه جماعت غربگرا و غرب باور داخلی میان دولت اوباما با ترامپ مرزگذاری می‌کند ناشی از تفکرات و باور‌های غلط مستولی شده بر آن‌ها است و با اصول و مبانی سیاست خارجه امریکا همخوانی نداشته و در تناقض آشکار می‌باشد. گفته‌های مقامات سابق دولت امریکا در روز‌های اخیر روی دو نقطه قابل ارزیابی است، ۱-روانشناسی گسترده و شناخت جامع دستگاه محاسبه سنج هر دو دولت امریکا از اعضای مذاکره‌کننده ایرانی و ۲-متفق‌القول بودن آن‌ها درباره «خروج از برجام» و «اهرم فشار بودن آن»، می‌باشد.
۱-پشت پرده‌های مذاکرات برجام که بخشی از آن اخیراً توسط وندی شرمن و جان کری رسانه‌ای می‌شود نشان می‌دهد، تلقی‌های مشترکی میان دولت قبلی و فعلی امریکا درباره ایران وجود دارد و از جمله آن اینکه «طرف ایرانی با تشدید فشار و زبان تهدید تغییر رویه دارد» و در مقابل غرب مواضع خود را تعدیل می‌کند. وندی شرمن در توئیتی درباره انعطاف تیم هسته‌ای ایران در برابر گریه‌های خود می‌گوید: «در جریان مذاکرات هسته‌ای وقتی عراقچی با یکی از بند‌های توافق مخالفت کرد، من که خیلی ناامید شده بودم شروع به گریه کردم و گفتم تمام توافق به خطرمی‌افتد! عراقچی و روانچی که مبهوت شده بودند با نظرم موافقت کردند و آن بند را حذف کردند!» یا آنچه کری در بخشی از فصل هجدهم کتاب خود به نام «Every Day is Extra» از پذیرش شروط خاص امریکا توسط محمدجوادظریف می‌گوید یا آنچه کری در مصاحبه با یک رادیو مبنی بر «ترغیب ظریف به محدود کردن نفوذ ایران در منطقه کردم!» همگی نشان می‌دهد که امریکایی‌ها دریافته‌اند با تحریم–تهدید می‌توانند نخست طرف ایرانی را مجاب به امتیازدهی و در واقع پذیرش تغییر رفتار درجهت خواسته‌های امریکا کنند! رویارویی «مداراگونه» و «محتاطانه» با دولت قبل و فعلی امریکا منجر به آن شد دولت باراک اوباما در مصادیق بسیار مهمی مانند «قانون ویزا»، «کاتسا» و «آیسا» برجام را نقض و عملاً مانع از دست‌یابی ایران به اهداف حداقلی شود و از سوی دیگر این مدارای بحث‌برانگیز، زمینه خروج بدون پرداخت ترامپ از برجام را نیز هموار ساخت. بنابراین باید گفت:، برآورد این چنینی دستگاه محاسبه سنج دولت اوباما از تفکرات و روحیات تیم ایرانی همان برآوردی است که امروز دولت ترامپ از تیم ایرانی داشته؛ چرا که وی بعد از خروج از برجام و گسترش تحریم‌ها و توسعه زبان تهدید علیه کشورمان بلافاصله پیشنهاد مذاکره بدون پیش شرط را مطرح می‌کند.
۲-برخلاف پروپاگاندای رسانه‌ای که طیف غرب گرا-غرب باور داخلی در طول ماه‌های گذشته به راه انداخته و ترامپ را «تخریب»، اما اوباما را «سفیدنمایی» می‌کنند؛ دولت اوباما نیز قصد قطعی برای خروج از برجام داشته و تنها با دولت ترامپ بر سر «زمان خروج» اختلاف نظر داشته‌اند. دولت قبلی این کشور همانند دولت فعلی، برجام را ابزاری برای تشدید فشار‌ها علیه ایران و نه سندی برای عادی سازی روابط میان ایران-امریکا قلمداد کرده است. از روز امضای توافقنامه ژنو ۳ (آذر ۹۲) تاکنون جماعتی در داخل، توافق هسته‌ای میان ایران و غرب را گام نخست برای پایان تخاصم‌های بین المللی عنوان و آن را سندی برای عادی سازی روابط تجاری، بانکی و اقتصادی میان ایران و کشور‌ها تفسیر می‌کردند؛ نگاهی که فاقد پیروی از اصول روابط بین‌الملل بوده و بیشتر بر منطق احساسی گری و اعتماد مطلق به طرف مقابل استوار شده است.
جان کری، در مصاحبه‌ای با سی‌ان‌ان می‌گوید: «ما می‌خواستیم سلاح هسته‌ای را بگیریم و آن را کناری بگذاریم و بعداً به حمایتی که از روسیه، چین و سایر کشور‌ها داشتیم اتکا کنیم تا ایران را وادار کنند کار‌هایی که در سایر جا‌ها را انجام می‌دهند را تغییر دهد. ما می‌خواستیم با آن‌ها همکاری کنیم تا به مدالیته (الگو) جدیدی برای امنیت منطقه برسیم. آن‌ها نشان دادند که آماده گفت‌وگو درباره این مسائل هستند.» این اظهارات نشان می‌دهد اصل خروج امریکا از برجام توسط کری و دوستان نیز قابل پذیرش است و ترامپ تنها به دلیل «خروج زودهنگام از برجام» مورد شماتت و ملامت قرار گرفته و این برخلاف تفسیری است که جریان غرب گرا-غرب باور در داخل ایران از فضای داخلی امریکا مخابره می‌کند. سخنانی که روزگذشته از قول جان کری در گفت‌وگو با «سی‌ان‌ان» منتشر شد نمایانگر بخش دوم اشتراکات دولت قبل و فعلی امریکاست؛ مبنی بر اینکه هر دو دولت اوباما–ترامپ، توافق هسته‌ای را سندی برای تضعیف و نهایتاً فروپاشی جمهوری اسلامی ایران می‌دانند و «خروج از برجام»، یکی از نقاط مشترک میان دولتمردان باراک اوباما و مقامات ارشد دونالد ترامپ است و مرزگذاری و تفکیک میان دو دولت با واقعیت صحنه همخوانی ندارد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار