در دوران دفاع مقدس با وجود تمام سختیها و مشکلات، مشارکت اجتماعی مردم در بالاترین حد خود قرار داشت. مردم ضمن حضور در جبهههای نبرد، در پشت جبههها نیز هر چه داشتند در طبق اخلاص میگذاشتند و بهترین پشتیبانی را از رزمندگان انجام میدادند. سرمایه اجتماعی به وجود آمده در آن سالها بزرگترین یار و یاور نیروهای رزمی بود؛ سرمایهای که اجازه ناامیدی به کسی نمیداد و همه را پای کار میآورد.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در یکی از تازهترین کتابهایش با عنوان «مشارکت اجتماعی در جنگ تحمیلی» با بررسی ۱۴ مقاله نگاهی به مقوله مشارکت مردم در سالهای حساس جنگ داشته است. این کتاب که به اهتمام «یحیی نیازی» نوشته شده است سعی کرده در قالبی پژوهشمحور نگاهی به جلوههای مختلف مشارکت اجتماعی در دفاع مقدس داشته باشد.
تاسیس بسیج مستضعفین یکی از نخستین حرکتهای اجتماعی مهم برای سپردن نقشهای مهم به مردم بود. انقلاب اسلامی که با حمایت مردم به پیروزی رسیده بود از همان سالهای نخستین اقشار مختلف را پای کار آورد. نگاه مسئولان این بود که همه کارهای کشور را به دست خود مردم بسپارند. سرعت پیشرفت بسیج هم چشمگیر بود و یک ماه و نیم پس از فرمان امام جهت تاسیس بسیج ۵ میلیون نفر آموزشهای لازم جهت حضور در میادین مختلف را دیده بودند. در آن روزها فقط توجه به مسائل نظامی مطرح نبود بلکه برقراری نظم در خیابانها یا انجام کارهای فرهنگی جهت صرفهجویی یا تلاش در تولید بخشهای صنعتی و کشاورزی از کارهای دیگری بود که به مردم واگذار شده بود.
یکی از بخشهای جالب کتاب بر مشارکت زنان در جنگ ایران و عراق اشاره دارد. زنان در دوران دفاع مقدس یکی از نیروهای تاثیرگذار بودند که هم در پشت جبهه و گاهی هم در صحنه نبرد حضور داشتند. طبق آمار بنیاد شهید زنان در هشت سال دفاع مقدس بیش از ۴ هزار جانباز یا آزاده و تعداد ۴ هزار و ۳۶۳ نفر شهید تقدیم جامعه اسلامی کردند که به هیچ عنوان رقم کمی نیست و نشان از فعالیت و حضور بالای زنان دارد. زنان همچنین نقش فرهنگی، تبلیغی و عاطفی هم داشتند که به اختصار درباره این بخش از فعالیت زنان توضیحاتی ارائه شده است.
پرداختن به جنگ شهرها و واکنش مردم به حملات دشمن یکی دیگر از بخشهای جالب توجه کتاب است. ارتش بعث جنگ شهرها را با هدف ایجاد رعب و وحشت و فرسایش و تضعیف اراده مردم آغاز کرد و به دنبال قطع پشتیبانی مردم از جبههها بود. نقشهای که کاملاً نتیجه عکس داد و به نقطه اتکا و اتحاد مردم تبدیل شد. جنگ شهرها در چند مقطع از سال ۱۳۶۳ شروع شد و تا آخرین سال جنگ ادامه پیدا کرد. هر چند قبل از سال ۱۳۶۳ نیز دشمن جنگ را با حمله به مناطق غیرنظامی شروع کرد و در همان سال ۱۳۵۹، ۴۱۳ بار به شهرهای ایران حمله کرد.
کتاب در بخشهای دیگری به نقش رزمندگان ازنایی در دفاع مقدس، نقش پیشمرگان مسلمان کرد و معرفی سه شهید میپردازد؛ موضوعی که در رابطه با کتاب شاید کمی توی ذوق بزند و عدمانسجام میان فصلهای کتاب است. کتاب چهار فصل دارد که ارتباط محتوایی زیادی با هم ندارند. اگر روی فصلهای نزدیک به هم تمرکز میشد کتاب شکل منسجمتری به خود میگرفت و از این آشفتگی درمیآمد.
موضوع مشارکت اجتماعی در جنگ تحمیلی به قدری گسترده و متنوع است که میتوان چندین کتاب جذاب دربارهاش نوشت. بحث وجود سرمایههای اجتماعی در دفاع مقدس از مقولات مهمی است که با پایان یافتن جنگ مغفول مانده و کمتر به آن پرداخته شده است و جای کار بسیاری دارد. برای مثال میتوان در رابطه با بحث حضور زنان، نقش گروههای مردمی یا ایده و ابتکارات مردم در آن روزهای سخت یک کتاب مجزا نوشت. کتابهایی که با نگاه تحلیلی و پژوهشی و مبتنی بر آمار و اسناد میتوانند بخش عظیمی از ناگفتههای دفاع مقدس را برای مردم بازگو کنند.