آموزش عالی در سوریه از جهت ساختاری در قالب یک وزارتخانه اداره میشود. تحصیلات عالی در سوریه تا شروع جنگ اخیر کلاً رایگان بوده است، اما اکنون همانند ایران دانشجوی شبانه جذب میکنند. بهرغم وجود ۱۴ استان در سوریه، آموزش عالی آن به صورت چهار قطب مهم اداره میشود. شهرهای حلب، دمشق، حمص و دیرالزور به عنوان قطبهای اصلی دانشگاهی هستند و برخی دانشکدههای آنان در شهرهای دیگر استقرار یافتهاند. برای مثال چهار دانشکده از دانشگاه حلب در شهر ادلب مستقر هستند که اکنون در اشغال معارضین و تکفیریها است. دانشگاه حلب با قدمت ۶۰ سال (۱۹۵۸) بزرگترین دانشگاه این کشور است که از ۱۹ دانشکده و دو پژوهشگاه تشکیل شده است. هیئت علمی این دانشگاه بیش از ۶۰۰ نفر است و در اکثر رشتههای کارشناسی، مقطع ارشد و دکتری نیز وجود دارد. برخلاف ایران دانشکدههای پزشکی و پیراپزشکی نیز با دانشگاههای سراسری در یک وزارتخانه اداره میشوند. در دوران جنگ معارضین مسلح که بخش قدیمی شهر حلب را اشغال کرده بودند تا ۷۰۰ متری دانشگاه پیش آمدند، اما دانشگاه تعطیل نشده است. بعضی دانشجویان بر اثر اصابت خمپاره در محوطه دانشگاه کشته شدند، اما بازهم دانشگاه تعطیل نشده و در جنگ نیز کمک کار بوده است. دانشگاه حلب ظرفیت خوابگاهی ۴۰ هزار نفر را دارد که بخشی از خانوادههای جنگزده نیز در آنان مستقر شدهاند. با شروع جنگ و کاهش منابع، جذب دانشجوی شبانه نیز در سوریه قدرالسهم مهمی پیدا کرده است. ورودی دانشگاه به این صورت است که سال دوازدهم همه دانشآموزان در آزمون شرکت میکنند و متناسب با امتیاز کسب شده از پزشکی به پایین توزیع میشوند و کسانی که حداقل امتیاز را نمیآورند، در قالب رشتههای کاردانی به رشتههای کار و دانش میروند. زبان فارسی در دانشگاه حلب دارای گروه آموزشی است و مدیر گروه آن استاد خانمی است که مدرک ارشد و دکتری خود را از دانشگاه تربیت مدرس تهران اخذ کرده است و اکثر مناطق ایران را نیز به عنوان تفریح رفته است و خاطرات خوشی از ایران و ایرانیان داشت.
تشکل دانشجویی در دانشگاههای سوریه وجود ندارد و دانشجویان در قالب تشکل فعالیت خاصی انجام نمیدهند و اصولاً دانشجویانی که رایگان تحصیل میکنند فعالیت سیاسی علیه حاکمیت را بیمعنا و نقض غرض میدانند، اما بعد از ظهور تکفیریها در سوریه، دانشجویان با هماهنگی مدیریت دانشگاه و با لباس نظامی به صورت چرخشی در ورودی دانشگاه نگهبانی میدهند و غیر دانشجویان را کنترل میکنند. ریاست دانشگاه حلب از دو دانشگاه ایران انتقاد داشت که تفاهمنامه امضا کردهاند، اما بهکلی پیگیری نشده است.
رشتههای غیر علوم انسانی در سوریه پرطرفدارتر و فراوانتر هستند. از دو پژوهشگاه دانشگاه حلب یکی خاص باستانشناسی و دیگری خاص زبانهای خارجی است. اکثر زبانهای مطرح دنیا در دانشگاه تدریس میشود (بهجز زبانهای شرق آسیا).
کلاسهای درس مختلط است، اما بیش از ۹۰ درصد دانشجویان دختر محجبه هستند. بدحجاب در دانشگاهها و حتی شهرهای سوریه دیده نمیشود یا حجاب کامل دارند یا بیحجاب هستند.
کاربردی بودن علوم و رفع نیازهای جامعه از طریق دانشگاه، راهبرد مدیریت آموزش عالی سوریه است. مدرکگرایی به عنوان یک فرهنگ، کمرنگتر از ایران است و توجه به رشتههای کاردانی فنی و کارودانش نیز بههمین دلیل صورت میگیرد. دانشجویانی که با عنوان بورسیه دولت به خارج اعزام میشوند، بازمیگردند و این نیز از محاسن آموزش عالی سوریه است. اکثر اساتید دانشگاه - که حتماً مانند ایران روشنفکران جامعه محسوب میشوند - با حکومت همراه هستند و جریان تکفیری نیز به این همسویی کمک کرده است. از دو نفر از آنان درباره تعدد عکسهای رئیسجمهورشان در محیط دانشگاه سؤال کردم که این حجم از تصاویر تکراری زدگی ایجاد نمیکند؟ پاسخ آنان منفی بود و آن را لازم میدانستند. به نظر میرسد ظرفیتهای خوبی برای تبادل با دانشگاههای ایران وجود دارد، اما جنگ فعلی و شاید انگاره غربگرای آموزش عالی ما احساس نیاز نمیکند و دانشگاههای جهان سوم برایمان جذابیتی ندارد.