سرویس جامعه جوان آنلاین: در روزها و حتی ساعات ابتدایی بحران حضور دارند. به خوبی زخمها و زخم خوردهها را شناسایی میکنند. خود را دلسوز و همنوا با درد و رنج مردم نشان میدهند و در همین قالب اقدام به تهیه گزارش، فیلم و عکس میکنند. ضعفهایی که در روزهای ابتدایی بحران و بلایای طبیعی رخ میدهد، دقیقاً به مصداق ماهیت خود، طبیعی هستند. مردمی که در یک روز، یک ساعت و یک ثانیه تمام هست و نیست خود را از دست دادند و در برخی موارد رنج فقدان و غم عزیزانشان را هم در کنار خسارتهای مادی تحمل میکنند. به زمین و زمان ناسزا میگویند. در قالب مصاحبهها و فیلمها، صبوری و تسلیم در برابر تقدیر الهی میان گفتهها و ناگفتههای مردم دیده میشود، اما هستند کسانی که میان رنجهای پیش آمده اولین تیر را به سمت مسئولین نشانه میگیرند. با نگاه به عمق بلایای طبیعی، انصاف حکم میکند بگوییم برای مطالبه از مسئولین حق هم دارند. تا اینجا همه چیز عادی است، اما آنچه غیر عادی دیده میشود، غیب شدن یکباره همین مدعیان دلسوزی در روزهای پس از بحران است. روزهایی که مرد و زن در کنار همان مسئولانی که مورد نقد واقع میشوند، سعی در حل بحران دارند. از ارتش و سپاه گرفته تا نیروهای بسیجی و گروههای جهادی! حاضران بحران، غایبان نتیجه میشوند، چرا که هدف میسر شده است!
انعکاس گسترده و پر حجم اخبار با بزرگ نمایی وصف ناپذیر در حوزههای مختلف همواره یکی از اهداف جریانات مخالف نظام محسوب میشود. حوزه اجتماعی نیز از این اصل و هدف مستثنی نیست، اخبار مربوط به فساد، فقر، بیکاری و اعتیاد و همچنین بزرگنمایی آسیبهای اجتماعی موضوعی است که این روزها و به وفور میتوان در رسانههای معاند یافت به گونهای که این موضوع عملا به وجه اشتراک تمامی جریانات مخالف تبدیل شده. خطی که دقیقاً در تلویزیون فارسی زبان انگلیس و نیز فعالان مجازی مخالف نظام اعم از مملکته، آمد نیوز و ... به صورت پررنگ دنبال میشود.
تزریق یاس و نا امیدی
مروری بر فضای رسانهای کشور و فضای مجازی بخصوص تامل در مواضع جبهه معاندین جمهوری اسلامی در سالهای اخیر بوضوح موید این نکته است که تزریق یاس و ناامیدی در مردم به مهمترین راهبرد این جریانات بدل گشته و هرگونه خبر و یا اتفاق منفی در جامعه به سرعت در رسانههای این طیف ضریب میگیرد. این مهم در قالب حوادث و رخدادهای طبیعی پررنگتر میشود.
سیل اخیر و درگیری پهنه بزرگی از خاک سرزمینمان با این بلای خانمان سوز یکبار دیگر این فرصت را در اختیار برخی گروهها قرار داد تا به اسم نجات و دلسوزی برای مردم، عکس و فیلم مورد نظر خود رو تهییه کنند و غیب شوند!
به طور مثال در کلیپ پخش شده افراد از این گروهها دیده میشود که گفتگویی با یکی از سیل زدگان در همان ساعات ابتدایی، که هنوز اکثراً مسئولین و نهادها در صحنه حضور ندارند و در تدارک طرحهای امدادی هستند، گرفته شده است، فردی که علاوه بر از بین رفتن خانه و زندگی، یکی از عزیزان خود را هم از دست داده است. در این کلیپ فرد حاضر مطالبه خود را در قالب ابراز ناراحتی از مسئولین بیان میکند و فردی که اقدام به تهییه این فیلم کرده در بخش عمدهای از فیلم انتقادات تندی را خطاب به مسئولین در ردههای مختلف بیان و مواضع خلاف نظام خود را بلند تکرار میکند.
به نام مردم، به کام دشمن
کلیپی که به ظاهر اوج آلام مردم سیل دیده را نشان میدهد، اما با کمی دقت مشخص میشود اهداف پشت پردهای دارد. این فرضیه وقتی جدیتر میشود که در گام اول کلیپ در فضای مجازی و دقیقا توسط کانالهای ضد انقلاب بازتاب داده میشود و به دنبال آن، حمایت شبکههای ماهوارهای و رسانهای ضد انقلاب جایگزین شبکههای رسمی قرار میگیرد.
ماجرا وقتی جدیتر میشود که رسانههای داخلی با گذشت چند روز به سراغ همان فردی که از وی فیلم تهییه شده میروند، جانب دارانه بودن مصاحبه را تایید میکند. فردی که خود را معتقد به چارچوب نظام معرفی میکند و معتقد است مردم و مسئولین پا به پای آسیب دیدگان حرکت کردند. جالب این است که همین موسسات ظاهراً خیریه دقیقاً در شبکههای ضدانقلاب و خارج نشین به شدت تبلیغ میشود و در داخل هم جریانات سیاسی مسئله دار و عناصر آلوده امنیتی هم از آن حمایت میکنند.
در یک کلام به قول ابوسعید ابوالخیر اینها همان کسانی هستند که «در ظاهرشان به اولیا میمانند، در باطنشان مسلمانی نیست»!