وزیر خارجه امریکا هفته گذشته بار دیگر با تعدادی از ایرانیان مقیم امریکا جلسه داشت و پس از آن سعی کرد اینگونه القا کند که فشارهای کاخ سفید علیه مردم ایران ناشی از مشورت با آنان و مبتنی بر اطلاعات آنها از محیط داخلی ایران است.
رادیوفردا گزارش داد که مایک پمپئو روز دوشنبه ۲۶ فروردینماه پس از دیدار با جمعی از ایرانیان مقیم ایالت تگزاس، در سخنانی در دانشگاه «ایاند اِم» این ایالت از برنامههای امریکا برای تغییر ماهیت جمهوری اسلامی ایران سخن به میان آورده و یادآور میشود که در حال فشار حداکثری هستیم تا اصل ماهیت جمهوری اسلامی ایران را تغییر دهیم. او میافزاید که واشنگتن بهزودی تحریمهای تازهای علیه ایران اعلام میکند. او شرکتهای همکار با ایران را نیز تهدید به تحریم کرد.
رئیس دستگاه سیاست خارجی امریکا و رسانههای وابسته در روند تنظیم این خبر، در حالیکه اصرار داشتند القا کنند که راهبرد کنونی امریکا متأثر از واقعیتهای درون ایران است، با اعلام اینکه برخی از این افراد بهتازگی به ایران سفر کردهاند، تصریح میکنند که وزیر خارجه در گفتوگو با این افراد به دنبال اطلاع از وضعیت داخلی ایران و یافتن پاسخ این سؤال بوده که در نقاط مختلف خارج از تهران چه میگذرد.
پیش از این برایان هوک، مسئول ویژه ایران در وزارت خارجه امریکا که این روزها به سخنگوی اصلی کاخ سفید در اعلام فشارها علیه مردم ایران تبدیل شده است، درپی یافتن پاسخ این سؤال بود که چرا فشارهای امریکا منجر به ایجاد بحران و آشوب داخلی و براندازی نظام از داخل نشده و به همین دلیل با سفر به پایتخت یکی از کشورهای منطقه و استقرار در دفتر امریکا در آن کشور تلاش کرده بود با برقراری تماس با ناراضیان ایرانی و فعالان کارگری پاسخ این سؤال و چرایی ناکارآمدی برنامههای امریکا برای تغییر یا همان «براندازی نظام اسلامی» را پیدا کند.
«تغییر» در ایران راهبردی است که در طول ۴۰ سال گذشته هیچگاه از دستور هیئت حاکمه امریکا در برخورد با ایران خارج نشده و زمانی این راهبرد از طریق کودتا، زمانی از طریق توطئه تجزیه قومی، زمانی از طریق حمایت از صدام در جنگ علیه ایران و زمانی نیز با حمایت از فتنههای تیر ۷۸ و خرداد ۸۸ دنبال میشد و البته در پیگیری آن تفاوتی میان دموکراتها و جمهوریخواهان نبوده، این راهبرد به دلیل بار حقوقی تأکید بر براندازی مستقیم و تجربه ناکامیهای گذشته امریکا دارد. اما این روزها به تغییر ماهیت جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده، اما تفاوت آن با گذشته آن است که اینبار آماج اصلی آن مردم ایران هستند که باید فشارهای تحریم را تحمل کنند و نهایتاً دست از حمایت از نظام اسلامی بردارند. شاید در این صورت نظام اسلامی با فروپاشی از درون مواجه شود. نکتهای که پمپئو در این دیدار درپی یافتن آن است که در خارج از تهران چه میگذرد، ناشی از این راهبرد کاخ سفید است.
در این زمینه و با توجه به اصرار هیئت حاکمه امریکا بر بهرهگیری از ایرانیان خارج از کشور و بهویژه ایرانیان مقیم امریکا به عنوان «عوامل اطلاعاتی» کاخ سفید و تلاش برای معطوف کردن فشارهای همهجانبه بر مردم ایران مبتنی بر اطلاعات و مشاوره با آنها نکاتی چند نکته قابل ذکر است:
۱- ایستادگی و مقاومت مردم ایران در برابر فشارهای امریکا بهویژه در ماههای اخیر جهانیان را متحیر کرده است. فشارهایی که به اذعان خود امریکاییها در تاریخ بینظیر بوده و علاوه بر امریکا کشورهای اروپایی نیر بهرغم برجام با تعلل در اجرای تعهدات خود در تشدید آن متأثر بوده و متأسفانه در داخل نیز برخی با سوءمدیریت و برخی نیز با سوءاستفاده از تحریمها و فرصتطلبی و خیانت به مردم خود، بر آلام و فشار بر مردم افزودهاند، اما به رغم آن امریکا هرچه فشار را بیشتر کرده، کمتر نتیجه گرفته و افزایش فشارها تقویت انسجام و وحدت ملی را در پی داشته، اگرچه روند افزایش تورم و گرانیبهای ناشی از فشار بیگانگان و خیانت و فرصتطلبی برخی در داخل، عرصه را بر مردم تنگ کرده است.
۲- مقاومت مردم ایران در قبال این فشارها ناشی از درک آنها از ریشه و عوامل این فشارهاست و در ماههای اخیر به دلیل صراحت امریکاییها در دشمنی و فشار بر مردم ایران، بر مقاومت آنها افزوده شده است، مقاومتی که ریشه در باورها و اعتقادات آنها و روحیه عزتطلبی و استقلالطلبی مردم ایران دارد و غرب از درک آن عاجز است.
۳- آنچه ناکامی بیشتر کاخ سفید در پیشبرد اهدافش علیه مردم را سبب شده، دروغپردازی هیئت حاکمه امریکا علیه نظام جمهوری اسلامی ایران مبنی بر دخالت ایران در امور دیگر کشورهاست. چراکه در شرایطی که همکاری ایران با برخی از کشور ها، نظیر سوریه و عراق در پی درخواست رسمی دولتهای این کشورها از ایران است، امریکاییها در ماههای اخیر با تلاش برای دخالت در امور دیگر کشورها نظیر ونزوئلا، یمن، لیبی، الجزایر، سودان و مصر اوج مداخلهجوییهای کاخ سفید را به اثبات رسانیده و به همین دلیل اتهامات آنها علیه ایران وجهی از اعراب ندارد.
۴- هدف اصلی کاخ سفید از برجستهسازی موضوع مشورت با ایرانیان مقیم امریکا در عین ناتوانی از تحلیل مسائل داخلی ایران، ناشی از استراتژی رنگ باخته هیئت حاکمه امریکا در دوقطبیسازی و دامن زدن به اختلافات میان مردم ایران است و از سوی دیگر تلاش میشود که اینگونه وانمود شود که ایرانیان ساکن امریکا با سیاستهای ترامپ علیه مردم ایران موافق هستند.
۵- بهرغم تلاش کاخ سفید برای سازماندهی ایرانیان مقیم امریکا به عنوان یک اپوزیسیون قدرتمند در مقابله با جمهوری اسلامی ایران که نشستهای اخیر ناشی از آن است، اما این تلاشها نه تنها نتیجهای نداشته، بلکه به دلیل انزجار مردم ایران از برخی از این گروههای شناخته شده نظیر سلطنتطلبان، منافقین و دیگر ضدانقلابیون فراری، بهرغم کمکهای چندساله به این مزدوران، کاخ سفید هم به این نتیجه رسیده است که آنها از کمترین ظرفیت برای اثرگذاری بر محیط داخلی ایران برخوردار نیستند لذا تلاش دارد مستقیماً با مردم ایران ارتباط برقرار کند.
۶- تحرکات اینگونه و تلاش برای کسب اخبار داخلی ایران، از کسانی که تازه از ایران به امریکا سفر کردهاند، بیانگر آن است که کاخ سفید بهرغم تسلط بر فضای مجازی و بهرهگیری از آن رسانهها و شبکههای ماهوارهای از درک واقعیتهای جامعه ایران عاجز است و فقدان اطلاعات از محیط داخلی ایران بزرگترین مشکل امریکا در برخورد با ایران است.
۷ - صراحت کاخ سفید در سوءاستفاده از ایرانیان مقیم یا کسانی که تازه به ایران سفر کردهاند نشانگر اهمیت تمرکز سازمانهای اطلاعاتی ایران بر فعالیت عوامل نفوذی و دوتابعیتی هاست و البته این اصرار کاخ سفید باید حساسیت آنها را نسبت به عوامل نفوذی دشمن بیشتر کند.
۸ -، اما ناکامیهای کاخ سفید و واقعیتهای مردم ایران، حتی کسانی که به دلایل متعدد کشور را ترک کرده یا سفرهای کوتاه یا بلند مدت دارند، نشاندهنده آن است که برای آنها تمامیت ارضی، عزت و استقلال ایران اهمیت ویژه دارد و به همین دلیل است که هیئت حاکمه امریکا تاکنون در مقابله با نظام اسلامی ناکام مانده است.
این امر خود دلیلی بر آن است که در نقطه مقابل ایرانیان خارج از کشور میتوانند فریادگر مظالم و جنایات امریکا علیه هموطنانشان باشند که در سالهای اخیر به دلیل سلطهطلبیهای کاخ سفید و شکستهای متعددی که در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) متحمل شدهاند، تصور کردهاند که با انتقام از مردم ایران و تسلیم آنها میتوانند شکستها را جبران کنند.
این مرزبندی آنها در عین حال میتواند رسوایی معدود قلم به مزدها و مزدوران جیرهخواری را در پی داشته باشد که با خیانتها و دروغپردازیهای خود در رسانههای وابسته به هیئت حاکمه امریکا زمینهساز تشدید فشارها و تحریمها علیه مردم ایران شدهاند.