سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: بخش اول گفتوگوی «جوان» با سعید مستغاثی کارشناس و منتقد سینمایی درباره کیفیت برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر، دیروز در صفحه ۱۶ روزنامه منتشر شد. بخش دوم و پایانی این گفتوگو از نظرتان میگذرد.
سینمای ایران را به لحاظ تأثیرگذاری بر مخاطب جهانی چگونه میبینید؟
سینمای ایران که ذیل نام ایران و انقلاب اسلامی مطرح است، میتواند بسیار تأثیرگذار باشد چه در بحثهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی داخل کشور و چه بر مخاطب جهانیاش. اما متأسفانه آنطور که باید از فرهنگ و اعتقادات خود در این عرصه استفاده نکردیم. آن فضای فرهنگی و تفکرات انقلابی که باید در فیلمها مشاهده میکردیم را نمیبینیم یا بسیار کمرنگ به آنها توجه شده است. بیشتر شاهد همان آثار و فیلمهایی هستیم که تفکرات غربی در آن موج میزند. به عبارت سادهتر باید بگویم که ما وارد بازی آنها شدهایم. وارد جشنوارههایی که ما را با سلایق سینمایی خودشان آشنا و هدایت کردهاند و به فیلمسازان ما گفتهاند که ما به فیلمهایی جایزه میدهیم که ایران را آنطورکه آنها میخواهند نشان دهند و متأسفانه بسیاری از فیلمسازهای جشنوارهای ما جذب این نوع تفکر و هدایت جشنوارهای شدهاند که نتیجه آن این شده است که سینمای ما به نقطهای برسد که گویی هیچ نسبتی با انقلاب اسلامی ندارد. حداقل سینمای جشنوارهای ما اینطور است ولی هنوز دیر نشده است و میتوان جبران کرد، اما حقیقت این است که نمیخواهند فیلمهایی با موضوع افتخارات و تفکرات قهرمانانه کشور ما تولید شود؛ چراکه در جشنوارههای کن و ونیز پذیرفته نخواهد شد.
اینجاست که جشنواره جهانی فیلم فجر اهمیت پیدا میکند. جشنواره فیلم فجر همانند جشنواره عمار میتواند در جاهای مختلف شعبه داشته باشد، فیلم نشان دهد و فضای فرهنگی و کارگاههای آموزشی به وجود آورد. البته کارگاههایی نه در جهت آموزش، تبلیغ تفکر و فیلمسازی آنها بلکه در باره فیلمسازی و بر مبنای تفکرات خودمان. فیلمسازی ایرانی باید درجهت تفکرات انقلاب و سبک زندگی ایرانی- اسلامی گام بردارد. قطعاً این سینما میتواند مؤثر باشد و تأثیراتش را به نحو مطلوب در دنیا بگذارد، به ویژه در حال حاضر که رسانهها دیگر در اختیار آنها نیست بلکه یک بازی دوطرفه شده است. فضاها و به اصطلاح شبکههای مختلف اینترنتی برای ما هم امکاناتی به وجود آورده است که ما نیز از طریق اینها میتوانیم روی افکار جهانی تأثیر بگذاریم. اگر چه سینماهای دنیا دست کمپانیها و اسپانسرهای بزرگ جهانی است، اما ما هم میتوانیم گامهای خوب و مؤثری برداریم، اما لازمه این کار تولید محتواست که اهمیت زیادی دارد.
جشنواره فجر تا چه اندازه توانسته است به مضامین و محتوای فیلمها جهت دهد؟
ما با دنیایی روبهرو هستیم که رسانههای حاکم در آن در اختیار نظام سلطهای است که مخالف ارزشهای ماست. جشنواره مقاومت و جشنواره عمار در این زمینه کارهایی انجام دادند و سرمایهگذاری کردند. جشنواره فیلم فجر باید افرادی را وارد عرصه کند که به پردههای سینما دسترسی ندارند و در فضای سلطه و فضای بسته دیکتاتورمآبانه کمپانیها نمیتوانند نفوذ کنند و کاری از پیش ببرند. جشنواره مقاومت، عمار و فجر باید افراد آزادیخواه را وارد میدان کند تا یک میدان بازی جدید در دنیا راه بیندازند و ما بازیگرهای اصلی آن باشیم نه اینکه بخواهیم وارد بازی جشنوارهها و رسانههای نظام سلطه شویم و به سمت و سوی سلیقه آنها حرکت کنیم.
به نظر شما تأثیرگذار خواهد بود؟
صددرصد تأثیرگذار خواهد بود. امروزه دنیا تشنه این مسائل است و از بازی نظام سلطه در قالب چند کمپانی و چند فیلمساز محدود خسته شده است. خود روشنفکرهای غربی میگویند که حالشان از روالی که هر سال در جشنوارههایی مثل کن یا ونیز تکرار میشود بههم میخورد. از فرش قرمز گرفته تا نمایشهای تهوعآور آن مدها و مدلها خسته شدهاند.
برخی از فیلمسازهای مستقل ما هم دیگر عاصی شدهاند و دنبال فضاهای جدید هستند که دیگر آن تکرار و مکررات، مسائل و فضاهای ضدهنری را شاهد نباشند و بیایند در فضاهای جدید کار کنند. قطعاً اگر چنین فضاهایی باشد آنها وارد میدان میشوند. جشنواره متفاوت عمار نه تنها در ایران بلکه در دنیا، در امریکای لاتین، در آفریقا و جاهای مختلف با همه محدودیتها توانسته است فضای جدیدی ایجاد کند. جشنواره فیلم مقاومت هم همین طور است. جشنواره فیلم فجر جهانی هم سعی میکند اینگونه باشد. اینها باید تقویت شوند و متأسفانه برخی از مسئولان دولتی و فرهنگی ما این عزم و اراده را ندارند و همچنان در گیر آن باورهای به اصطلاح خودباخته و غربگرایانه هستند. این باورها باید شکسته شود و این مسئولان کنار گذاشته و مسئولان انقلابی انتخاب شوند تا این جشنوارهها بتوانند تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند.
تفکیک بخش ملی و جهانی فیلمها را چطور میبینید؟ چند سالی است که این دو بخش از هم تفکیک شده است. یکی بهمن و دیگری اردیبهشت برگزار میشود. انتقادهایی به این مسئله وارد است. نظر شما چیست؟
بستگی به این دارد که هر کدام از این دو بخش ملی و جهانی چگونه برگزار شود. سالهاست میگوییم بهتر است این دو بخش از هم تفکیک و تکلیف مخاطب روشن شود با چه چیزی طرف است. جشنواره ملی فجر حیطه بسیار عظیمی را در برگرفته است که مخاطبان خودش را دارد و بخش بینالملل هم مخاطبان خاص خود را دارد. وقتی این دو کنار هم برگزار میشدند، شلوغی بیش از حد به وجود میآمد. تکلیف مراجعهکنندگان روشن نبود که چه میخواهند ببینند و کجا باید بروند!
به نظرم هر دو بخش کمی خلوتتر شده است و حالا کیفیت هر دو بخش بستگی به عملکرد دبیران هر قسمت دارد که چقدر آن را تقویت و تولیدات و آثار را به عنوان «جشن انقلاب» نزدیکتر کردند؟! این موضوع بسیار حائز اهمیت است.
آثار نمایش داده شده در جشنواره فجر چقدر با عنوان «جشن انقلاب» همخوانی دارد؟
متأسفانه باید بگویم من در فیلمها و آثار حاضر در جشنواره ملی قرابت چندانی با فجر انقلاب نمیبینم. در جشنواره ملی، دوری از فجر انقلاب بیشتر از جشنواره جهانی است. در جشنواره ملی فیلمهای تولید شده سینمای خودمان را میبینیم که با ارزشهای انقلاب بسیار فاصله دارند. در جشنواره جهانی فیلم، اما آن انتظاری که از فیلمهای ایرانی داریم از فیلمهای خارجی نداریم. در بخش ملی جشنواره ۲۴ فیلم ایرانی در بخش سودای سیمرغ ارائه میشود که ۸۰ درصد آنها ربطی به انقلاب و ایران ندارد. اما در میان قسمتهایی از این فیلمهای خارجی شاید بتوان «گفتمان ضد سلطه» را مشاهده کرد که گویی در این زمینه موفق بودهاند. به نظر من این تفکیک و جدایی هیچ تعارضی با برگزاری قوی هر کدام از این دو بخش ندارد و اگر دبیران مربوطه خوب عمل کنند، هر بخش چه ملی و چه بخش بینالمللی جایگاه خودش را پیدا میکند.
پس معتقدید نوعی سردرگمی در مدیریت و سیاستگذاریها موجب میگردد جشنوارههای داخلی با آنچه مطلوب است فاصله داشته باشند؟
بله. وقتی مسئولان ما اعتقادی به این مسائل نداشته باشند و با بهانههایی مثل کمبود بودجه از مسئولیت اصلی خود شانه خالی کنند همین میشود. باید سیاستگذاری و سرمایهگذاری کنند. به کشورهای آفریقایی و امریکای لاتین برای کار کردن بروند و فیلمساز انقلابی را تقویت و در جهان از آنها حمایت کنند. بعد فیلمسازهای مستقل را به ایران بیاورند تا جریان جدیدی در جهان شکل بگیرد. قبول دارم که این کار هزینهبر است، اما منابع قابل تأمین است. خیلیها حاضرند سرمایه خود را صرف دهها فیلم مبتذل که روی پرده سینماها میبینیم کنند و دهها جشنواره بیخاصیت برگزار نمایند ولی حاضر نیستند به سمت و سویی دیگر بروند و یک میدان جدید سینمایی در دنیا در مقابل نظام سلطه جهانی باز کنند. اینها وجود دارد، اما راه مقابل آن را هم میتوان گشود. ما در جمهوری اسلامی میتوانیم این فضا را به وجود بیاوریم. جشنوارههای ما باید به این سمت بروند البته لازمه آن بهرهمندی از مسئولان انقلابی در عرصه فرهنگی است.