سرویس سیاسی جوان آنلاین: نشریه بلومبرگ در گزارشی که شاید سؤالات زیادی را در ذهن خوانندگان ایجاد میکرد به طرح این سؤال پرداخته است که آیا واقعاً سیاستهای دونالد ترامپ با باراک اوباما تفاوتی دارد یا نه؟ برخی معتقدند ترامپ همان زیرساختهای تحریمی اوباما را دنبال میکند.
در طول دو سال گذشته دونالد ترامپ به عنوان نمادی از یک شیطان واقعی در ذهن ایرانیان شناخته شده است. خروج از برجام و همچنین اعمال قوانین گوناگون محدودکننده علیه ایران و تهدیدات مداوم علیه ایران در طول دو سال گذشته سبب شده تمام لعن و نفرینها علیه ترامپ روانه شود.
اقدام اخیر ترامپ در لغو معافیتهای نفتی علیه ایران گام دیگری بود که دشمنی علیه ایران را تمام کرد. ممنوعیت صادرات نفت اقدامی بود که بسیاری از کارشناسان را متعجب کرد و برخی هم چنین اقدامی را غیرممکن دانستند.
با این حال نکته اصلی این است که ترامپ دقیقاً از همان زیرساخت تحریمی علیه ایران استفاده میکند که در دوران باراک اوباما بنیان گذاشته شد؛ زیرساختی که پشت یک نقاب انساندوستی پنهان شده است. نگاهی به اقدامات اوباما به خصوص بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ نشان میدهد ایران چوب همان اقداماتی را میخورد که اوباما علیه ایران اعمال کرد.
نفت ایران چگونه تحریم شد
اوباما از همان ابتدای دوره ریاست جمهوری خود در ۱۲ مارس ۲۰۰۹ قانون تحریمهای اقتصادی ایران را تمدید کرد. همچنین چند روز پس از انتخابات ژوئن ۲۰۰۹ ایران، در ۳۰ جولای ۲۰۰۹ مجلس سنای امریکا تحریم شرکتهای صادرکننده بنزین به ایران را تصویب کرد. اما از سال ۲۰۱۰ به بعد مسئله تحریمها جدیتر شد به طوری که پس از قطعنامه ۱۹۲۹ امریکا و متحدانش از جمله اتحادیه اروپا تحریمهای مستقل دیگری را علیه ایران اعمال کردند که بخش نفت، انرژی و بخش مالی و بانکی ایران را هدف گرفته بودند. این تحریمها در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ تشدید و موارد جدیدی به تحریمهای قبلی اضافه شد.
نکته مهم دیگر تحریم سایر کشورها توسط امریکا بود که در صورت نقض قوانین تحریمی، از طرف امریکا مورد مؤاخذه قرار میگرفتند و جریمه مالی میشدند، به طوری که خبرگزاری فرانسه ۱۰ آوریل ۲۰۱۰ گزارش داد، پس از سازمان ملل از اتحادیه اروپا برای تقویت تحریمهای خود درخواست خواهد شد. به گفته منابع آگاه شمار زیادی از کشورها پیش از این به صورت فردی متعهد شدهاند صادرات قطعات یدکی یا حتی محصولات پالایش شده نفتی را به ایران محدود کنند.
اولین اقدام جدی اوباما علیه ایران تصویب قانون سیسادا در سال ۲۰۱۰ بود که شدیدترین اقدامات را علیه ایران تصویب کرد. مدتی پس از تصویب قانون سیسادا در ۲۳ می۲۰۱۱ اوباما طبق دستور اجرایی ۱۳۵۷۴ انسداد داراییهای ناقضین تحریم سیسادا را صادر کرد. بر اساس قوانین قبلی شرکتهایی که در حوزه نفت و گاز و انرژی در ایران سرمایهگذاری کنند، مشمول مجازات میشوند که همه آنها نوعی محرومیت از دریافت امکانات اقتصادی امریکاست. به منظور محکم کردن تحریم سرمایهگذاری در بخش انرژی اوباما طی این دستور علاوه بر مجازاتهای مذکور، اجازه انسداد داراییهای ناقضین تحریم را به وزارت کشور صادر نمود. به این ترتیب دارایی شرکتهایی که بالای ۲۰ میلیون دلار در بخش نفت و گاز ایران سرمایهگذاری کنند، در معرض انسداد در امریکا قرار میگیرد.
مدتی بعد در ۱۹ نوامبر سال ۲۰۱۱ وزارت خزانهداری امریکا اقدام به معرفی تحریمهای یکجانبه جدیدی به موجب قانون CISADA علیه ایران کرد. این قانون تحریمی با دستور اجرایی ۱۳۵۹۰ بخش صنایع پتروشیمی، بانک مرکزی و بخش مالی و زیرساختهای حمل و نقل در ایران را هدف گرفته و دهها نام جدید را به فهرست نفرات تحریمی این کشور میافزاید. محدودیتهای اعمال شده جدید تمامی موسسات مالی را از انجام هر گونه مبادله مالی با بانکهای ایران- از جمله بانک مرکزی و موسسات تابع آن- منع کرده و ضمن توسعه تحریمها علیه افراد ایرانی محدودیتهای جدیدی علیه صادرات کالاهای ایرانی قائل میشوند.
وزارت خزانهداری امریکا در ۲۱ نوامبر ۲۰۱۱ بخش مالی ایران از جمله بانک مرکزی ایران را بر اساس بخش ۳۱۱ از قانون مهینپرستی امریکا (USA Patriot)، مؤسسات پولشویی اعلام کرد. این اقدام موجب شد که نهادهای مالی امریکا از هر گونه مبادله با بانک مرکزی ایران منع شوند، البته پیشتر به دلیل معرفی بانک مرکزی ایران به عنوان نهاد دولتی ایران، تمامی روابط بانکی بانک مرکزی ایران با نهادهای مالی امریکا منع شده بود. این اقدام امریکا بیشتر زمینهسازی برای تحریمهای فراسرزمینی علیه بانک مرکزی ایران بود و تاثیر عملی بر فعالیتهای بانک مرکزی ایران نداشت.
۳۱ دسامبر ۲۰۱۱ اوباما «قانون اختیارات دفاع ملی» سال مالی ۲۰۱۲ را امضا کرد. این قانون دارای یک متمم قانونی است که رئیسجمهوری امریکا را ملزم میکند بانکهای خارجی را در صورت تسهیل پرداخت هزینههای نفتی از طریق بانک مرکزی ایران، از افتتاح حساب در امریکا منع کند. بند ۱۲۴۵ این قانون شیوهای برای وضع تحریمهای یکجانبه علیه بانک مرکزی ایران به کار میبرد که به موجب آن میتوان آن دسته از موسسات مالی (از جمله شرکتهای و بانکهای مرکزی سایر کشورها) که وارد مبادلات مالی با بانک مرکزی ایران میشوند را با جریمههای سنگین روبهرو کرد.
تحت این قانون کشورهای دیگر یا باید هر شش ماه یک بار نشان میدادند مصرف نفت ایران را به طور مؤثری کاهش دادهاند یا در غیر این صورت خودشان تحریم میشدند.
تفاوت اوباما با ترامپ
تمام مواردی که ذکر شد همگی اقدامات مختلف اوباما و زیرساختهای قانونی است که در دوره اوباما بنیان گذاشته شد. نگاهی به تمام این موارد نشان میدهد که واقعاً سیاست اوباما با ترامپ فرقی ندارد. شاید تنها تفاوتی که این دو با یکدیگر داشته باشند، نگاه صریحتر ترامپ باشد.