سرويس ورزش جوان آنلاين: طرح اولیه آن ۲۰ سال پیش داده شد. درست زمان ریاست هاشمیطبا در کمیته ملی المپیک مقرر شد تا یادبودها و افتخارات ورزشکاران المپیکی برای داشتن موزه ویژه آثار المپینها جمعآوری و به نمایش گذاشته شود. بحث راهاندازی موزه ورزش البته بعد از انقلاب توجه رؤسای وقت سازمان تربیت بدنی را هم به خود جلب کرده بود. زمان احمد درگاهی نیز تا حدی به این مسئله پرداخته شد، اما هر بار مسئله به دلایلی مسکوت ماند. اما مطالعات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه ۱۵ سال قبل، هایده صیرفی، دکترای فرهنگ و زبانهای باستان و استاد دانشکده هنر به کادر مطالعاتی این پروژه اضافه شد تا استارتی جدی برای راهاندازی موزه ملی ورزش زده شود؛ موزهای که کمیته بینالمللی المپیک (IOC) به کشورهای عضو برپایی آن را برای مستندسازی وقایع و افتخارات المپیکی و توسعه ارزشهای آن توصیه کرده بود. این موزه بهزودی افتتاح میشود و هایده صیرفی، مدیریت آن تأکید دارد که گام بلندی برای به رخ کشیدن قدمت تاریخ ورزش ایران به دنیاست.
برپایی موزه ملی ورزش بازتاب گستردهای داشت. این برای نخستین بار است که ورزش ایران صاحب موزهای در این ابعاد میشود.
شخصاً ۱۵ سال است که به طرح مطالعاتی و پروژه تحقیقاتی موزه ورزش اضافه شدهام، اما خیلی قبلتر از حضور من استارت این طرح و مطالعات درخصوص برپایی آن زده شده بود، اما همانطور که اشاره کردید، این نخستین بار است که ورزش ایران صاحب موزه میشود. البته ممکن است در شهرها و استانهای دیگر هم موزههایی درخصوص ورزش داشته باشیم. موزههایی نظیر موزه فوتبال در تبریز، اما یا تکمحور هستند یا موزههایی کوچک. اما موزه ملی ورزش که با همت کمیته ملی المپیک و وزیر ورزش شکل گرفته، موزه مادر است که همه رشتههای ورزشی و مدالها و افتخارات را شامل میشود و نظیر آن را تاکنون در ورزش نداشتیم.
اهمیت برپایی موزه ورزش چیست؟
خب موزه ملی ورزش قرار است قلب ورزش و یادبودها و ارزشها و لحظات و روایتها و داستانهای قهرمانان ایران باشد. این خود نشاندهنده اهمیت برپایی موزه ورزش است. علاوه بر آن، با برپایی موزه ورزش افتخارات ورزش ایران را به نمایش میگذاریم. قرار است افتخارات ورزش ایران در یک جا جمع شود؛ افتخاراتی که شاید بسیاری از ما از وجود آن بیاطلاع باشیم، اما حالا میتوانیم همه را در یک محل ببینیم و شاهد روایتهای آن باشیم.
یکی از بحثها درخصوص موزهها ارتباط با موزههای جهانی است. آیا برنامهای برای تعامل یا رقابت با موزههای ورزش دنیا وجود دارد؟
حتماً. یکی از اهداف اصلی برپایی این موزه، آشنا کردن دنیا با افتخارات ورزش و همچنین تاریخ کهن ورزش ایران است. در همین راستا تعاملات خوبی هم با موزه کمیته بینالمللی المپیک داشتیم و در آخرین سفری هم که داشتیم، صحبتهایی در خصوص وامگیری و امانتگیری مطرح شد. مسئلهای که البته پیشتر، صالحی امیری، رئیس کمیته ملی المپیک نیز رایزنیهایی درخصوص آن انجام داده بود.
فکر میکنید این وامگیری و امانتگیری چه تأثیری در شناساندن ورزش ایران به دنیا دارد؟
خیلی. ورزش ما قدمت چندین هزار ساله دارد. ما در موزه جامی داریم به نام ارجان که برای هزاره قبل از میلاد است. این جام پنج حلقه دارد که در یکی از حلقههای آن، همه حرکات ورزشی وجود دارد. علاوه بر آن، اشیایی داریم مربوط به سوارکاری و برخی رشتههای ورزشی دیگر که قدمتی سه یا حتی چهار هزار ساله دارند که دنیا از آن بیخبر است و اینگونه تعاملات با موزه ioc و سایر موزههای ورزش دنیا برای امانتگیری میتواند تاریخ ورزش ایران را به دنیا و حتی به خودمان معرفی کند. درواقع ما حتی درصدد هستیم که قدمت ورزش ایران را به خودمان نیز بشناسانیم؛ چراکه بدون شک بسیاری از ما هیچگونه اطلاعی درخصوص قدمت ورزش ایران نداریم و موزه ملی ورزش این فرصت را در اختیار مردم ایران و جهان میگذارد که با ورزش ایران، افتخاراتش و قدمت آن آشنا شوند.
استقبال ورزشکاران برای اهدای مدالها و افتخاراتشان چطور بود؟
خیلی خوب. خیلی بیشتر از آن چیزی بود که ما تصورش را میکردیم. به طوری که تا روزهای ابتدایی سال ما بیش از ۳۰۰ هدیه ارزشمند از ورزشکاران و مربیان و مدیران و پیشکسوتان دریافت کردیم. در همان نخستین روزهایی که فراخوان داده بودیم فدراسیون کشتی شلوار باستانی جهان پهلوان تختی و همچنین دیپلم افتخارات این پهلوان در المپیک را به موزه اهدا کرد که این بسیار دلگرمکننده بود و نشان از اعتماد به موزه ملی ورزش داشت. علاوه بر آن ما مدالها و یادگاریهای بسیاری از ورزشکاران، ازجمله بهداد سلیمی، آرش میراسماعیلی، لیلا رجبی، فرانک پرتوآذر و خیلیهای دیگر دریافت کردیم. دو روز قبل نیز رئیس فدراسیون تکواندو کاپ باارزش جهانی را به موزه هدیه کردند که یک نمونه از آن در موزه آستان قدس هست و حالا یک نمونه دیگر هم در موزه ملی ورزش.
اما مردم برای آشنایی با ورزش ایران و افتخاراتش به چیزی بیش از تماشای مدالها و دیپلمهای افتخار نیاز دارند...
دقیقاً همینطور است، اما گام اول جمعآوری مدالها و افتخارات است برای نمایش عموم؛ چراکه اینها در موزه بیشتر در معرض دید هستند تا در فدراسیونها و باشگاههاست. بسیاری از ورزشکاران وقتی مدالها و افتخارات خود را اهدا میکردند میگفتند که جای این مدالها در موزه خیلی بهتر است تا این ۴۰-۳۰ سالی که دست ما بوده است؛ چراکه مردم شرایط دیدن آنها را نداشتند. در گام بعدی هدف موزه آشنایی کامل و اصولی مردم با افتخارات تاریخ ورزش ایران است. یکی از اهداف موزهها در خدمت مردم و جامعه بودن است. نقش موزهها فرهنگی و پژوهشی است به همین دلیل از آنهایی که افتخارات خود را اهدا میکردند خواستیم تا داستان و روایت مدالها و عنوانهای خود را نیز بازگو کنند.
یعنی مردم نه فقط شاهد افتخارات که شنونده داستانهای آن نیز هستند؟
دقیقاً. موزه ملی ورزش کاملاً آکادمیک و براساس موزهئولوژی پیش میرود و ورزش ایران از باستان تا نوین را با روایت کامل به نمایش میگذارد. آن هم تحت نظر گروهی که متخصص موزه هستند. همه اشیای داخل موزه شناسنامه دارند، اما مهمتر از همه اینکه موزه ما موزه ایستایی نیست. قرار نیست بازدیدکنندگان با تماشای چند ویترین خسته شوند و حوصلهشان سر برود. هر بخش کارشناسان مخصوص خود را دارد که راوی آن چیزهایی هستند که بازدیدکنندگان میبینند. همه هدف ما این است که بازدیدکنندگان در کنار تماشای کاپها، مدالها، لوحهای تقدیر و افتخارات، شاهد روند تکاملی ورزش باشند. مثلاً ما قدیمیترین چوب اسکی را که برای ۱۰۰ سال پیش است در کنار جدیدترین چوب اسکی از فدراسیون اسکی هدیه گرفتیم که سیر تکاملی را به بازدیدکنندهها نشان میدهد. همچنین سعی داریم که موزه خفته و خموشی نباشیم، خصوصاً که موزه ورزش هستیم و مهمترین اصل ورزش حرکت است. پس شما در موزه ملی ورزش با روایتها آشنا خواهید شد و تاریخ کهن ورزش و افتخاراتی که بدون شک جذابیتهای زیادی دارد.
درخصوص تاریخ شفاهی ورزش در موزه بگویید که گویی به خبرنگاران تعلق دارد...
بله. در این حوزه به اصحاب رسانه پرداختیم که سهم بزرگی در موفقیتهای ورزشی دارند و بهراستی که ورزشکاران وامدار خبرنگاران هستند و ما در این قسمت از پیشکسوتها شروع کردیم و برای نمونه دوربین و وسایل کار مرحوم قاسم فارسی را به عنوان تاریخ شفاهی و روایی ورزش به نمایش گذاشتیم که دیدن آن خالی از لطف نیست.