سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: درست در یک بازه زمانی چندساعته و پس از سخنان رهبر انقلاب درباره سند ۲۰۳۰ چند کلیپ از مدارس دخترانه و پسرانه مختلف تهران در فضای مجازی منتشر میشود که در آن دانشآموزان در حال همخوانی ترانهای مبتذل هستند. انتشار سریع و متعدد این ویدئوها سبب شد ذهن برخی به این سمت برود که این موضوع نمیتواند تصادفی باشد و احتمالاً به شکلی فکر شده و سازماندهی شده رقم خورده است، اما درباره اهداف آن گزارههای مختلفی مطرح شد، اینکه باز هم قرار است از سوی عدهای یک دوقطبی درباره مسائل فرهنگی و اجتماعی ایجاد شود و انگیزه این دوقطبیسازی نیز اهداف سیاسی را نشانه میرود. اینکه همواره عدهای در جامعه با اتخاذ رویکردهای پوپولیستی خود را طرفدار آزادیهای مطلق نشان میدهند، موضوع تازهای نیست. مدتها یک جریان سیاسی با موجسواری روی موضوع کنسرتها درصدد دامن زدن به دوگانه آزادی و ضدآزادی در کشور بود و اساساً نان جریانهای سیاسی که به شکلی عمیق و اصولی برای حل مشکلات مردم برنامه و ایدهای ندارند در همین دوگانهسازیهاست، اما در گزارش پیش رو قصد داریم از منظری دیگر به موضوع بپردازیم و اینکه مدیران مراکز مختلف فرهنگی و هنری با بودجههای کلان در این عرصه در زمانهای که دسترسی به هزاران اثر موسیقایی امکانپذیر است چه اندازه توانستهاند مناسب با رده سنی نوجوان ذائقهسازی کنند.
انفعال مسئولان در موسیقی
سنجش اینکه مراکز فرهنگی، هنری و رسانهای کشور در ذائقهسازی برای رده سنی نوجوانان چقدر موفق عمل کردهاند کار زیاد سختی نیست. شاید بتوان گفت: عملکرد این مراکز دستکم در حوزه موسیقی برای رده سنی نوجوان تقریباً هیچ است. وزارت ارشاد هر ساله جشنوارهای به نام موسیقی فجر برگزار میکند که در آن هیچ بخشی به قشر کودک و نوجوان اختصاص ندارد. رسانه ملی نیز مرکزی دارد به نام دفتر موسیقی و سرود صداوسیما که تقریباً هیچ موسیقی مؤثر و قابل ذکری را طی سالهای طولانی برای این رده سنی تولید نکرده است یا دستکم اگر هم تولید شده نتوانسته با ذائقه نسل نوجوان ارتباط برقرار کند.
در بسیاری از کشورها موسیقی برای ردههای سنی مختلف تولید میشود و تولید ترانههایی متناسب با اقتضائات فرهنگی هر رده سنی تا حدودی موجب رفع نیاز نوجوانان میشود، اما در ایران متأسفانه همانطور که سینما طی چند دهه با گرایش کامل به سمت تولید آثار برای بزرگسالان، کودکان و نوجوانان را از سینماها فراری داد در موسیقی هم فعالان این عرصه صرفاً نیاز بزرگسالان را در نظر گرفتند و به نیاز کودکان و نوجوانان در این زمینه بیتوجهی شد. موسیقی و هنر تابع عرضه و تقاضاست و اگر متناسب با سنین مختلف عرضه از سوی مراکز رسمی و غیررسمی تولید صورت نگیرد، متقاضیان به طور خودکار ممکن است نیاز خود را از جاهای دیگر تأمین کنند.
شاید برخی به کار بردن واژه نیاز درباره موسیقی را خیلی علمی قلمداد نکنند، اما نباید به این نکته بیتوجه بود که ما در زمانهای زندگی میکنیم که صدها و چه بسا هزاران شبکه تلویزیونی ماهوارهای و نیز فضای مجازی در حال پمپاژ انواع مختلف محصولات هنری و فرهنگی هستند و در این وضعیت مخاطبان دست به انتخاب میزنند و سهلالوصول بودن وسایل ارتباط جمعی نیز باعث میشود کودکان و نوجوانان در مقابل یک منوی رنگارنگ قرار بگیرند و قاعدتاً بر اساس نوع سبک زندگی خانوادهها دست به انتخاب میزنند.
جولان موسیقی زیرزمینی
شاید بتوان گفت: از دلایلی که سبب میشود اسنادی مانند سند ۲۰۳۰ در جامعه رواج پیدا کند همین انفعال مراکز رسمی موسیقی کشور است که همین منجر به جولان دادن موسیقیهای مبتذل زیرزمینی میشود، هرچند ترانه موسیقی که اخیراً در برخی مدارس توسط دانشآموزان همخوانی شده اساساً هیچ تناسبی با رده سنی نوجوانان ندارد و به لحاظ مفهومی برای این رده سنی مضر است، بنابراین لازم است مراکز متولی هنر همچون وزارت ارشاد، حوزه هنری و سازمان صداوسیما خود را مکلف به تولید آثار موسیقایی متناسب با سنین مختلف بدانند و صرفاً مخاطب موسیقی را بزرگسالان قلمداد نکنند.
کافی است در هر محیطی از این دنیای هزار رنگ صفحات مجازی که هستید هشتگ «ساسی مانکن» را بنویسید، آن موقع است که تربیت استعدادهای ایرانی به سبک غربی خود را نشان میدهد؛ سبکی که پیش از این در سند ۲۰۳۰ با ادبیاتی کادو پیچ شده به ایران آمده و حالا از ۱۳ فروردین با انتشار آهنگ یک خواننده لس آنجلسی آنچنان پررنگ شده است که نظر و ارزیابی دوباره مسئولان آموزشی و تربیتی را میطلبد.
موسیقی نیاز به مدیریت دارد
اخیراً سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش کشور در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان گفته است: «به کار گرفتن واژه جنگ از زبان مقام معظم رهبری کار را برای ما آموزش و پرورشیها جدیتر میکند و در این فضای ناجوانمردانه دشمن از هر وسیلهای برای پیروزی و فتح سنگرهای خودش استفاده میکند. بیشترین سنگرها در عرصه تعلیم و تربیت است و امیدوارم با حضور و همراهی صاحبنظران حوزه آموزش و پرورش و خارج از آموزش و پرورش، دشمن پیروز نشود.»
وزیر آموزش و پرورش کشور ادامه داد: «در این کلیپها اغراض سیاسی کاملاً مشهود است، در ایامی که با افتخار اعلام میکنیم در مسابقات حفظ جزء سی ۲میلیون و ۸۰۰هزار دانشآموز و معلم شرکت کردند، این افراد از همین میز و نیمکتها هستند، این در حالی است که سال گذشته این تعداد ۲۲۰دانشآموز بوده است.»
البته پیش از این سیدمحمد بطحایی در صفحه شخصی خود در توئیتر از نفوذ یا فریب دشمن گفته و در مصاحبه خود نیز مقصر اصلی را دشمنان کشور بیان کرده، اما واقعیت این است که دشمنان همیشه در حال کار هستند و وظیفه دشمنی را نیز به طور کامل انجام میدهند و این مسئولان نظام اسلامی هستند که باید برای مقابله با دشمنیها راهکار داشته باشند و صرفاً هم نباید به مقابله پرداخت چراکه اگر برای هنر و فرهنگ این کشور برنامهریزی مناسب وجود داشته باشد، نیازی به مقابله نیست و فرهنگ و هنر وقتی با تدابیر مدیران دلسوز به طور خودجوش از دل جامعه خودنمایی کند، دیگر از دشمن هم نباید هراسی به دل راه داد. واقعیت این است که مسئولان امر فرهنگ موسیقی را جدی نگرفتهاند و عرصه را دستکم در حوزه نوجوان و کودک تقریباً واگذار کردهاند.