سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: رهبری همواره با توصیههای خود نقشه راه را پیش روی مجریان و کارگزاران قرار میدهند تا با تدبیر و درایت، گرههای پیش رو گشوده شوند، به ویژه آنجا موضوع اهمیت بیشتری مییابد که مسئله در ارتباط با معیشت گروههای مرجعی باشد که هنرمند هستند و فرهنگساز.
میدانیم دنیا در یک بازه زمانی طولانی به موضوع اقتصاد هنر بسیار پرداخته و موفقیتهای زیادی هم کسب کرده است. در سالهای اخیر هم این موضوع مورد توجه محافل تخصصی اعم از بخش دولتی و خصوصی در ایران قرار گرفته و مقالات، کتابها و سمینارهایی با این موضوع هم نوشته و برگزار شده است.
اما پس از این تلاشهای تئوری، جامعه هنری به داوری درباره دستاوردها و خروجی این موضوع میپردازند؛ اینکه آیا معیشت هنرمندان نسبت به قبل بهبود یافته است؟ موضوع قابل توجه اینکه نمیتوان هنرهای مختلف را در یک کفه ترازو گذاشت و به داوری یکسان درباره آنها پرداخت، البته همواره برخی از نامآوران عرصه هنر که به سلبریتیها اشتهار دارند همیشه از تمکن کافی برخوردار بودهاند، میماند سایر هنرمندان که دستشان نسبت به سایرین از رسانه و سایر محافل مرتبط، کوتاهتر بوده است.
جامعه ما به طور عام و بخش هنری به طور خاص به این نکته رسیده است که نمیتوان و نباید تحقق همه خواستهها و انتظارات را از دولت داشت، به ویژه در شرایطی که اقتصاد در تنگنا قرار دارد و تأمین کالاهای معیشتی برای دولتمردان از اولویت برخوردار است، میماند تلاش و نوآوری بخش خصوصی. به درستی و در حقیقت تجارب موفقی از دنیا در بخش اقتصاد هنر پیش روی ما قرار دارد که میتوان با بومیسازی آنها به هنر و اقتصاد هنرمندان مدد رساند. یکی از این تجربهها برگزاری حراجهای هنری در دنیاست.
حراجهای «ساتبیز» و «کریستیز» از جمله رویدادهای باسابقه در دنیا هستند که هنرمندان ایرانی نیز توانستهاند در این حراجها به ویژه کریستیز حضوری چشمگیر داشته باشند. «کریستیز» بزرگترین خانه حراج دنیاست که بیش از ۲۵۰ سال قدمت و در کشورهای بسیاری فعالیت دارد، اما تا همین چند سال گذشته نام و نشانی از این رویدادها در کشور ایران نبود که بتواند آثار آن بخش از هنرمندان را که به گفته رهبری «به چیزهایی پایبند هستند» نشان دهد و در معرض فروش بگذارد، اما با وجود تمام مشکلات، سرانجام اولین چکش یک رویداد داخلی با نام «حراج تهران» در سال ۱۳۹۱ زده شد و این رویداد با رعایت استانداردهای جهانی توانست در عرض هفت سال با ۱۰ دوره برگزاری، همراه با یک شیب رشد منطقی هم در عرضه آثار و هم در فروش، مسیر رو به رشدی را طی کند و توجه بازارهای هنری دنیا را به سوی خود جلب نماید.
این رویداد، جاهای خالی بسیاری را پر کرد. اگر مروری به آخرین دوره این حراج داشته باشیم، شاهد آثاری از هنرمندان متعهد و ارزشی هستیم که وارد این حراج شده و چکش خوردند که از آن جمله میتوان به آثار سعید صادقی، ایرج اسکندری، حبیبالله صادقی، مرتضی اسدی، مرتضی گودرزی و هنرمندان جوانی، چون حسن روحالامین و محمدسعید نقاشیان اشاره کرد.
بدیهی است حضور آثار هنرمندان انقلابی در چنین رویدادهایی کمتر تجربه شده بود، میتوان بر اساس دادههای فوق ادعا کرد که این حضور در واقع تحقق همان بخش از فرامین رهبری درباره هنرمندانی است که به «چیزهایی پایبند هستند». اگر چه تردیدی وجود ندارد که همه آثار عرضه شده در حراج تهران از نظر مضامین و مفهوم بر اساس قانون و عرف ایران اسلامی است، اما آثار هنرمندان متعهد و ارزشی در این حراج، به صورت مستقیم به مضامین دینی و انقلابی اشاره دارند.
در کنار آثاری از هنرمندان انقلابی و متعهد که برای نخستین بار از طریق حراج تهران، تجربه حضور در یک حراج با استانداردهای جهانی را یافتهاند، حضور و عرضه آثاری از نسل جوان در حراج تهران نیز حائز اهمیت است که محمدحسین غلامزاده، حامد رشتیان، طاهره صمدیطاری، طاهر پورحیدری، ایمان صفایی، فرزانه وزیر تبار، سعید احمدزاده، یحیی گمار و حسین چراغچی از جمله هنرمندان جوانی هستند که آثارشان در دهمین دوره این حراج که به آثار هنر معاصر اختصاص داشت، عرضه شد و به فروش رسید. نمونههای فوق تنها مواردی از حضور آثار هنرمندان انقلابی و نسل جوان در دهمین دوره برگزاری حراج تهران بود. با مرور دورههای گذشته این حراج نیز شاهد چنین آثاری هستیم که در هر دوره به لحاظ تعداد و میزان فروش، رشد چشمگیری داشته است و البته ذکر همه این موارد تطویل مطلب خواهد بود.