سرویس دانشگاه جوان آنلاین: در دانشگاه ما هر کدام از دروس عملی، تئوری، عمومی، ورزشی و آزمایشگاهیمان در ساختمانی جدا در سینهکش کوههای شمال غرب پایتخت برگزار میشدند که هرکدام از ساختمانها از یکدیگر بهصورت پیاده ۲۰ دقیقه و با اتوبوس ۵ تا ۱۰ دقیقه فاصله داشتند که با احتساب زمان انتظار اتوبوس گاهی بیشتر هم میشد.
بعضی کلاسها در ساختمانهای بالای کوه بودند که در زمستان به علت بارش برف، راهبندان و عدم دسترسی به مسیر برگزار نمیشدند، بعضی دیگر با همین شرایط به علت سختگیری استاد برگزار میشدند، اما وقتی بعد از سختی و مشقت بسیار به کلاس عقابها در نوک کوه میرسیدی میدیدی که سایر دانشجویان موفق به صعود نشدهاند و لذا کلاس کنسل میشد.
البته دراین میان واحدهای درسی هم بودند که برگزار شوند، مثل تربیت بدنی. این واحد هم داستان خودش را داشت؛ یا به دلیل سیستم تهویه نامناسب و اغلب خاموش ورزشگاه دانشجو از سرما سینه پهلو میکرد یا هنگام خروج از ورزشگاه روی سنگهای مرمر پوشیده از برف سُر میخورد و دچار شکستگی اعضا میشد.
البته دانشگاه ما خیلی به فکر بود، چون پیشبینی چنین سوانحی را از قبل کرده بود و سریعاً ماشینهای آمبولانس مجروح را به بیمارستان منتقل میکردند.
جالب است که امنیت اولیه و ابتدایی را نمیتوانند توسط چند اتوبوس تأمین کنند بعد سالها پُز داشتن دانشگاه با تلهکابین را میدهند؛ تلهکابینی که هیچگاه افتتاح نشد ولی تمام هزینههای ساختش از جیب دانشجویان رفت، دانشجویانی که چند نفرشان امروز دیگر درقید حیات نیستند.
بعضی ساختوسازها به این عظمت و بزرگی، اما بیهدف و بعضی دیگر به کوچکی یک منزل ویلایی یا آپارتمان، درهمین پایتختمان به عنوان دانشگاه آزاد تغییر کاربری دادهاند.
بعضی وقتها هدف از تأسیس یک مکان آموزشی را فراموش میکنیم. علم اندوزی در هر شرایطی باید امکانپذیر باشد و فردی که واقعاً به دنبال علم است شرایط محیطی سدی در برابر رسیدن به خواستهاش محسوب نمیشود. اما این تنها یک بُعد قضیه است، اگر قرار بر باز کردن بنگاههای خیریه باشد پس قطعاً ما بهترین دانشگاههای خیریه را در سراسر کشورداریم، ولی زمانی که دانشجو برای تحصیل هزینه میدهد توقع امکانات، برنامهریزی درست و آموزش جامع و به دور از حاشیه را دارد.
یک دانشجو پول پرداخت نمیکند که از محیط دبیرستان وارد یک دبیرستان مختلط شود. در این میان به برخی رشتهها بیشتر از سایر رشتهها بیمهری میشود، از جمله گرایشهای هنری با منابع محدود، به صورتی که اگر با اکثر فارغالتحصیلان این رشتهها صحبت کنید به جز افرادی که در دانشگاههای دولتی مطرح کشور درس خواندهاند، متوجه میشوید دانشگاه جنبه وقت گذرانی برای این دانشجویان داشته و بیشتر اندوختهشان را بهطور شخصی و آزاد از منابع بیرونی در محیط کسب و کار یا منابع خارجی اخذ کردهاند و، چون واحد آموزشیشان دارای کارگاههای لازم نبوده، ناگزیر دانشگاه یا دانشکده مجبور به تبدیل واحد عملی به تئوری یا حذف بسیاری از واحدهای درسی شده است.