کابل، پایتخت افغانستان دوشنبه (۱۰ تیر) مجدداً شاهد حمله تروریستی خونین و تکاندهنده بود. در این حمله که طالبان مسئولیت آن را به عهده گرفت، پنج مهاجم انتحاری پس از انفجار یک ماشین بمبگذاریشده در مقابل یکی از ادارات وزارت دفاع افغانستان، وارد ساختمانها و منازل اطراف محل شده و هشت ساعت با نیروهای امنیتی درگیر شدند. در نهایت این حمله با از پای درآمدن همه مهاجمان و همچنین کشته شدن پنج غیرنظامی و زخمی شدن بیش از ۱۰۰ تن دیگر که نیمی از آنها کودکان دانشآموز بودند، به پایان رسید. در حالی که نمایندگان طالبان و امریکا در جریان هفتمین دور گفتگوهای خود هستند و پیشبینی میشود این دور از گفتگوها به نتیجه مشخصی منتهی شود، چرا طالبان دست به چنین حمله خونینی زد؟
هفتمین دور گفتگوهای نمایندگان امریکا و طالبان در حالی در قطر آغاز شده که زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژه امریکا در روند صلح افغانستان به دنبال گفتگوها و مذاکرات با مقامهای دولت افغانستان و همچنین کشورهای منطقه و جهان، بر ضرورت دستیابی سریع به توافق صلح تأکید کرده است. طالبان نیز پیشاپیش به صورت ضمنی هشدار داده بود که اگر امریکا به توافق نهایی با طالبان نرسد، ممکن است بار دیگر مذاکرات صلح را سالها به تعویق بیندازند. امریکا تحت فشار است که سرانجام پس از هفت دور گفتگوهای طولانی، به یک توافق با طالبان دست پیدا کند.
در این بین، یک اختلاف نظر عمده میان امریکا و طالبان وجود دارد و آن، آغاز مذاکرات بینالافغانی میان طالبان و دولت افغانستان است که طالبان تاکنون از پذیرفتن آن سر باز زده است. با حساس شدن گفتگوهای صلح و این واقعیت که دولت افغانستان، امریکا را به عنوان میانجی و تسهیلکننده به مذاکرات با طالبان فرستاده، امریکا مجبور است طالبان را مجبور به مذاکرات با دولت افغانستان کند. در مواردی در گذشته، امریکا به نوعی تلاش کرد با نادیده گرفتن نقش دولت افغانستان به توافق با طالبان دست یابد. حتی توافق در موضوعات مربوط به سرنوشت و آینده افغانستان که تصمیمگیری در مورد آن، در صلاحیت دولت و مردم این کشور است، اما به دنبال قاطعیت و ایستادگی دولت افغانستان در این باره که هرگونه توافق صلح باید به رهبری و مالکیت افغانستانیها باشدکه البته همین تأکید به تنشهایی بین امریکا و دولت افغانستان منجر شده، امریکا و نمایندگان این کشور مجبورند در پایان مذاکرات خود با طالبان، زمینه مذاکرات بینالافغانی میان این گروه و دولت افغانستان را فراهم کنند.
چهار محور اساسی به عنوان محورهای مذاکرات امریکا و طالبان در هفت دور مذاکرات صلح افغانستان مطرح بوده؛ خروج نیروهای خارجی از افغانستان، ضمانت طالبان برای مبارزه با گروههای تروریستی به شمول داعش و القاعده در افغانستان و اینکه دیگر تهدیدی از سوی این گروهها متوجه امریکا نشود، مذاکرات بینالافغانی و برقراری آتشبس دائمی. امریکا با فشار دولت افغانستان اصرار دارد که توافق نهایی صلح، بدون توافق در هر یک از این چهار مورد، امکانپذیر نخواهد بود. این در حالی است که طالبان از امریکا میخواهد که به صورت جداگانه در هر یک از این محورها به توافق برسد و این مسئله، ربطی به توافق در محورهای دیگر نداشته باشد.
هنوز مشخص نیست دلیل دشمنی و نفرت طالبان با دولت کنونی افغانستان به رهبری محمد اشرف غنی چیست که به هیچ صراطی حاضر به مذاکره با دولت و نمایندگان رئیسجمهور افغانستان نیست. هرچند طالبان در نتیجه فشارهای بینالمللی به خصوص نقشی که روسیه در این زمینه بازی کرده، حاضر شده با یک هیئت مصالحه ملی به شمول نمایندگان دولت، رهبران احزاب و شخصیتهای سیاسی افغانستان مذاکره کند، کما اینکه دو نشست بینالافغانی صلح در مسکو برگزار شد، اما به تنهایی حاضر نیست با نمایندگان دولت افغانستان وارد مذاکره شود. طالبان این دولت را دستنشانده امریکا میداند و اقتدار و حاکمیت آن را قبول ندارد؛ بر همین اساس، متمایل بود در محور گفتگوهای صلح، یک دولت موقت به رهبری چهره یا چهرههای غیر از رهبران دولت کنونی در افغانستان ایجاد شود که با مخالفت شدید و ایستادگی ریاست جمهوری این کشور همراه شد.
همه اینها در شرایطی است که در نتیجه میانجیگری دولت آلمان به همراه دولت قطر و فشار آنها بر گروه طالبان، قرار است تا یک هفته آینده (۱۷ و ۱۸ تیر) مذاکرات بینالافغانی در آلمان برگزار شود؛ تجربهای که در کنفرانس بن در سال ۲۰۰۱ نیز تکرار شد و افغانستان جدید پس از طالبان از دل همین کنفرانس در آلمان، سر برآورد. با وجود این پیشرفتها برای شکلگیری مذاکرات بینالافغانی با میانجیگری آلمان و همچنین ادامه مذاکرات امریکا و طالبان، میدان جنگ در افغانستان با گذشت هر روز داغتر و رویارویی دولت این کشور و طالبان گستردهتر میشود. چرا؟
موضعگیری و رویکرد دولت افغانستان حداقل در سه ماه گذشته حاکی از یک جدیت و قاطعیت در مبارزه با گروه طالبان، همزمان با شروع عملیات بهاری و ادامه بیتوجهیهای این گروه به درخواستهای آتشبس دولت بوده است. با تغییراتی که ریاست جمهوری افغانستان در رهبری وزارتهای امنیتی و دفاعی این کشور آورده و حضور چهرههای جدی و قاطع که رویکرد ضد طالبانی دارند، با گذشت هر روز عرصه طالبان در میدانهای جنگی تنگ و تنگتر شده است. نیروهای امنیتی افغانستان به خصوص با استفاده از عملیاتهای شبانه و بمبارانها به صورت هدفمند مکانهای فرماندهی و رهبری جنگ طالبان را در استانها، شهرستانها و روستاهای مختلف هدف قرار داده و در این زمینه به دستاوردهای خوبی نیز رسیدهاند. در نتیجه این حملات تاکنون، بسیاری از استاندارها و فرماندارهای خودخوانده و فرماندهان نظامی برجسته طالبان از بین رفتهاند و نابودی این مهرههای رهبری طالبان در میدان جنگ، ماشین جنگی این گروه را به شدت ضعیف کرده است؛ به گونهای که حملات تهاجمی امسال طالبان نسبت به سالهای گذشته قابل مقایسه نیست. چندی پیش حمدالله محب، مشاور امنیت ملی افغانستان در یک گفتوگوی تلویزیونی تأکید کرد که در چهار ماه آینده، کمر طالبان را خواهند شکست. این شکست قطعاً بر جایگاه طالبان در مذاکرات صلح تأثیر خواهد گذاشت. طالبان در طول ماههای گذشته همواره در برابر امریکا و به خصوص دولت افغانستان از موضع قدرت سخن میگفت، اما رویکرد نظامی سه ماه گذشته نیروهای امنیتی افغانستان در حال تضعیف این جایگاه است.
در چنین شرایطی، طالبان که از یکسو درگیر مذاکرات صلح با امریکا و از سوی دیگر، پیشبرد جنگ است، احساس خطر کرده و در یک موضع ضعیفتر نسبت به قبل، برای جبران ناکامی در جنگهای جبههای با دولت افغانستان، به حملات انتحاری بزرگ در مراکز شهرها و به خصوص در کابل روی آورده تا در این زورآزمایی با نیروهای امنیتی افغانستان و در گرماگرم مذاکرات صلح، کم نیاورد. حمله انتحاری مهیب کابل پس از حمله انتحاری بزرگ دیگری در شهرستان معروف استان قندهار صورت گرفت.