کد خبر: 961998
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۳۹۸ - ۰۵:۵۰
خاطراتی از روابط و مناسبات آیت‌الله العظمی سید محمد شاهرودی با رهبر معظم انقلاب
خاطراتی که آیت‌الله سید عبدالهادی شاهروی از دیدار‌های آیت‌الله العظمی سید محمد شاهرودی با رهبر معظم انقلاب نقل کرده است، از آن روی که تاکنون خبر و محتوای این ملاقات‌ها رسانه‌ای نشده، بس خواندنی و جالب توجه می‌نماید.
محمدرضا کائينی
سرویس تاریخ جوان آنلاین: در روز‌هایی که بر ما گذشت، عالم ربانی و مرجع الامقام حضرت آیت‌الله العظمی سید محمد شاهرودی (قده) روی از جهان برگرفت و رهسپار ابدیت گشت. هم از این روی و در تکریم یاد و خاطره آن بزرگوار، به بازخوانی شمه‌ای از خاطرات فرزند ارجمندش آیت‌الله سیدعبدالهادی شاهرودی از روابط و مناسبات آن مرحوم با حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداخته‌ایم. امید آنکه تاریخ‌پژوهان انقلاب و عموم علاقمندان را مفید و مقبول آید.

دیدار با رهبری در سفر سال ۷۴ به قم 

خاطراتی که آیت‌الله سید عبدالهادی شاهروی از دیدار‌های آیت‌الله العظمی سید محمد شاهرودی با رهبر معظم انقلاب نقل کرده است، از آن روی که تاکنون خبر و محتوای این ملاقات‌ها رسانه‌ای نشده، بس خواندنی و جالب توجه می‌نماید. اولین مورد از این دست دیدارها، در سال ۱۳۷۴ و پس از سفر رهبری به شهر قم انجام شده است:
«مقام معظم رهبری در سفر رسمی به قم اعلام کردند که: قم باید استان شود. این سفر بعد از رحلت آیت‌الله گلپایگانی و آیت الله اراکی بود که بعد از امام به مرجعیت عامه رسیده بودند. پس از رحلت آنها، جامعه مدرسین هفت نفر را شایسته مرجعیت شناخت و در رسانه‌های گروهی اعلام کرد که بعدا خودِ مقام معظم رهبری اعلام کردند: اینکه هفت نفر را اعلام کردند، ولی در واقع صد نفر یا بیشتر هم هستند که کسانی که در این شأن هستند!... در آن سفر طلاب و فضلا و... همه به دیدن آقا رفتند و جلسه‌ای ویژه برای علما و مراجع بود که سه نفر از مراجع به دیدن آقا نرفتند! پدر بنده آیت‌الله العظمی سید محمد شاهرودی با اینکه در رابطه با مرجعیت شان، از همان امکانات شخصی قبل از انقلاب و امکانات بیت و شاگردان و توجه علاقه‌مندان مرحوم آیت‌الله العظمی سید محمود شاهرودی استفاده کرده بودند، یعنی مرجعیت ایشان توسط رسانه‌های دولتی و از این قیبی اعلام نشد، ولی لازم دیدند که به دیدار مقام معظم رهبری بروند؛ لذا ایشان رفتند ولی در هنگام رسیدن به مکان دیدار، ایشان را راه ندادند! حال یا نشناختند یا مسئله دیگری بود. ایشان از جلوی ورودی آن محلی که بنا بود دیدار باشد، برگشتند. طبیعی است که از آن طرف، نه مقام معظم رهبری خودشان خبر دارند و آن کسانی هم که جلوی در بودند درست متوجه شدند. البته بعد مسئولان دفتر یا مسئولان قم یا هماهنگ کننده‌ها متوجه شدند و به پدرم پیشنهاد کردند که: شما مجدداً شب دیگری به دیدار بروید. طبق قانون عام، باید ایشان جواب بدهند که ما که دیدنمان را رفتیم و الان نوبت بازدید است ولی ایشان هماهنگی کردند و در شب دیگری به شکل خصوصی‌تر به دیدار مقام معظم رهبری رفتند. برای دیدار متقابل مدتی بعد، مقام معظم رهبری به بازدید آمدند. بین بنده و پدرم صحبت شد و به من فرمودند:می دانی من چرا به دیدار رفتم؟ طبیعی است که خوب دیگر لازم نبود بروم، اما ترسیدم این خارجی‌ها یا رادیو‌های خارجی بگویند ایشان به قم آمد و علما اعتنا نکردند این بود که من رفتم... این‌ها یک نوع سطح آگاهی و وظیفه مندی علما و مراجع بزرگوار و فق‌ها نسبت به مصالح اسلام و انقلاب و دین است.»

بازدید رهبری در پی دیدار سال ۷۴ در قم

راوی در ادامه به بیان خاطرات خویش از بازدید رهبر انقلاب از آیت‌الله العظمی سید محمد شاهرودی در پی دیدار در سفر سال ۷۴ به قم پرداخته و گفت وشنود‌های مطروحه در این جلسه را به ترتیب ذیل بازگو می‌کند: «یک روز عصری به پدرم خبر دادند که مقام معظم رهبری به دیدار شما می‌آید. بعد از نماز مغرب و عشاء، مقام معظم رهبری به همراه حجت‌الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی تشریف آوردند. در آغاز، رهبر معظم انقلاب از مرجع فقید شیعه مرحوم آیت‌الله العظمی حاج سید محمود شاهرودی یادی کرده و فرمودند: در زمان حیات آیت‌الله العظمی بروجردی (مرجع عام شیعه)، من در سنین جوانی به تبع خصیصین علمای خراسان مبنی بر اعلمیت آقای شاهرودی، از ایشان تقلید می‌کردم! آیت‌الله العظمی شاهرودی و مقام معظم رهبری در دو مسئله با هم به گفتگو پرداختند: اولین مسئله این بود که پدرم به آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: شما به دولت و دولتی‌ها بگوید که از احکام ثانویه کمتر و بیشتر از احکام اولیه استفاده کنند، و رهبر انقلاب فرموده بود: احکام ثانویه هم حکم الله است. ولی پدرم به ایشان گفتند: نه به این وسعت، زیاد نباید گسترده بشود و حد و حدودی دارد. مسئله دوم در رابطه با بعضی از مسائل حج، از جمله مواقف آن بود. اجمالش این است که در آن بحث آیت‌الله خامنه‌ای خوب به میدان بحث آمد و این برای پدرم چشمگیر بود. از این بحث و این طور به میدان آمدن رهبر انقلاب خوشحال شده بودند. جلسه پایان یافت. پس از آن، آیت‌الله العظمی شاهرودی با توجه به مباحث مطرح شده به خصیصین بیت می‌فرمایند: ایشان مبانی را در دست دارند... البته به زبان ساده و خودمانی می‌فرمایند: مبانی دستشه، که این سخن گواهی زیبایی بر مقام علمی و فقاهتی رهبر عزیز انقلاب اسلامی است.»

دیدار با رهبری در سفر سال ۸۹ به قم

فرزند ِآیت‌الله العظمی سید محمد شاهرودی در ب خش دیگری از خاطرات خویش، به دیدار پدر با رهبری پس از سفر سال ۱۳۸۹ به قم اشاره ودر باره حاشیه و متن آن می‌گوید: «در سال ۱۳۸۹، مقام معظم رهبری دوباره سفری به شهر قم داشتند که در این سفر آیت‌الله العظمی شاهرودی به همراه فرزندان و بستگان به دیدن ایشان رفتند. بنده در راه تهران به علی آباد بودم که برادرم آسید کاظم، بعد از اینکه پدرم تصمیم گرفتند به دیدن آیت‌الله خامنه‌ای بروند، با بنده تماس گرفتند که:شما نیز باید همراه ما به دیدن آقا بیایید. از این رو با آقای مروی هماهنگ کردم و به ایشان گفتم: باید اسم بدهیم، گفتند: نیازی نیست؛ لذا از علی آباد کتول برگشتم و پدرم به همراه یازده نفر از فرزندان، نوادگان و بستگان در وقت هماهنگ شده به دیدار رفتیم. رهبر معظم انقلاب با دیدن پدرم از جایشان بلند شدند و با پدرم معانقه کردند و بعد بنده با ایشان معانقه نمودم. رفتم که دست ایشان را ببوسم که نگذاشتند و مدتی ایستادند و گفتند: میز‌ها را جابه جا کنید که در آن شب به زحمت افتادند و پدرم با ویلچر کنار دست ایشان نشستند. در این میان آقای محقق داماد با آیت‌الله خامنه‌ای در زمینه حوزه بحث می‌کرد و اینکه شما گفتید: حوزه تخصصی شود، اول باید طلبه‌ها شش سال درس خارج بخوانند و بعدا تخصصی شود که آقا در جوابش گفتند: لازم نیست! آقای محقق داماد همین طور بحث می‌کرد و نگذاشت که پدرم با آقا یک صحبتی کنند و حرفی بزنند. خود آقا رو یه پدرم کردند و چند سؤال از ایشان پرسیدند و گفتند که: مرحوم آیت‌الله العظمی شاهرودی غیر از حج، چه تقریر دیگری دارند؟ بنده قبل از اینکه آقا بگویند، گفتم که تقریرات اجاره نوشته آقای وحید همدانی نیز دارند و البته آیت‌الله شاهرودی بر آن تقریظ نزدند!... در آن شب بعد از دیدار پدرم با مقام معظم رهبری، آیت‌الله صافی گلپایگانی به دیدار ایشان آمدند.»

بازدید رهبری در پی دیدار سال ۸۹ در قم

‌می‌فرمود رهبری مبانی فقهی را در دست دارندنکات مطروحه در محفل بازدید رهبر انقلاب از آیت‌الله العظمی شاهرودی در پی دیدار سال ۸۹ در قم نیز، از اهمیت و جذابیتی ویژه برخوردار است. آیت‌الله سید عبدالهادی شاهرودی در‌این‌باره می‌گوید: «بعد از گذشت مدتی از رهبری به تهران، مجدداً از طرف منزل به بنده زنگ زدند که: مقام معظم رهبری دارد به دیدن آیت‌الله العظمی شاهرودی می‌آیند. دفتر قم با خود بیت تنظیم کرده بود. شب جمعه بود که به منزل پدرم رفتیم و گفتند:آقا بعد از نماز مغرب و عشاء می‌آیند. بعد از خواندن نماز و گذشت مدتی، آیت‌الله خامنه‌ای آمدند و بنده به استقبال ایشان رفتم و پدرم چند قدمی جهت استقبال آمدند و با ایشان معانقه و احوالپرسی کردند. البته قبل از آن آقای مروی و برخی دیگر نیز آمده بودند. در این بازدید، رهبر معظم انقلاب پیرامون مسائلی صحبت کردند. یک حرفشان این بود که: مرحوم آقای شاهرودی چند وقت درس آخوند را درک کردند؟ که پدرم در جواب گفتند:یکسال و شش ماه؛ و سؤال دیگری پرسیدند که: آیا علاوه بر تقریرات حج، تقریری دارند؟ پدرم گفتند که تقریرات اجاره نیز موجود می‌باشد. صحبت سر تقریرات آقای مروج شد و بنده یک شوخی کردم که درجریان سفرتان، تقریرات آقای مروج را خدمت شما دست آقای مروی دادیم، اگر نرسیده، آقای مروی برداشته است!

قبل از اینکه آیت‌الله خامنه‌ای بیایند با پدرم مشورت کردم که: صلاح هست کتابی که مرکز اسناد انقلاب اسلامی درباره مرحوم آیت‌الله العظمی شاهرودی چاپ کرده را به آقا اهدا کنیم؟ گفتند: صلاح است به ایشان بدهید. بعد از اینکه آقا آمدند، کتاب در دستم بود و به ایشان گفتم که: این کتاب را مرکز اسناد انقلاب اسلامی با همکاری بیت تدوین کرده و تقدیم می‌کنیم. گفتم: مطالبی در این کتاب است که از جمله روشن می‌کند که شهید نواب صفوی هم مقلد مرحوم آقای شاهرودی بوده و نیز اینکه کارش را هم با اجازه مرحوم آقای شاهرودی شروع کرده، که آیت‌الله خامنه‌ای خیلی از این مسئله تعجب کردند و خوششان آمد. آیت‌الله خامنه‌ای رو کرد به پدرم و گفتند: نواب در نجف چه دروسی را خواند؟ پدرم به ایشان گفت: سیوطی را پیش من خوانده، که در ادامه آقا گفت: بیشتر از سیوطی چه خوانده؟ پدرم گفتند: نمی‌دانم. بعدا گفتند که: این کتاب مرحوم آقای شاهرودی را که مرکز اسناد چاپ کرده، به دست آقا میثم (پسرشان) بدهید.

داستان دیگری را از مادربزرگم برای مقام معظم رهبری نقل کردم که: مرحوم آقای شاهرودی هنگامی که در دوره آخوند خراسانی و زمان مظفرالدین شاه از مشهد به نجف آمدند و به رسم علمای قدیم مشهد که دیر معمم می‌شدند، مرحوم آقا بدون عمامه به درس آخوند رفتند. طلبه‌ها که در درس شرکت داشتند و از اول دروس حوزه عمامه می‌گذاشتند، چشم شان که به آقا افتاد، گفتند: خیال کرده اینجا مجلس روضه است! درس که تمام شد، همه رفتند اشکال کنند و مرحوم آقای شاهرودی به آخوند اشکال کرد و ایشان دید که یک اشکال اساسی و درستی است. بعد به ایشان گفت: مگر شما طلبه اید؟ گفتند: بله. بعدا به دستور آخوند ایشان را معمم کردند. در این هنگام آیت‌الله خامنه‌ای رو به اعضای دفتر خودشان کردند و گفتند: این داستان جالبی است و جوری باید ثبت شود.

بحث علوم انسانی، عقده‌ای برای بنده شده بود و می‌خواستم در‌این‌باره از آقا کمک بگیرم. به ایشان گفتم: در قم شش مرکز درباره علوم انسانی کار می‌کنند ولی هیچ کدامشان با هم مرتبط نیستند و جزیره‌ای کار می‌کنند. ایشان پرسیدند: این شش تا مرکز را معرفی کن؟ که بنده از قبل، اسامی آن‌ها را داخل برگه‌ای نوشته بودم و آن برگه را خدمت ایشان دادم. ایشان که برگه را نگاه کردند وگفتند:حقیقت این است که در کار حوزه نمی‌خواهم دخالت کنم و خود مسئولان حوزه باید دخالت کنند... دیدم که حرف درست و سنجیده‌ای بود. بعد به ایشان گفتم: مثلاً فلسفه در غرب بود و مسلمانان آن را آوردند ومثل موم در دست شان نرم کردند، الان علوم انسانی در غرب است و باید حوزه بیاید و مانند فلسفه با آن رفتار و آن را پالایش کند. مقام معظم رهبری به بنده گفتند: این حرف خیلی حرف درست و اساسی است. در ادامه ایشان گفتند: فلسفه ارسطو که آمد، در دست مسلمانان، فلسفه ابوعلی سینا خیلی غنی‌تر از فلسفه ارسطو بود و الان هم حوزه باید مباحث نوظهور علوم انسانی را، خود حلاجی و نقد و بررسی کند.
در موقع خداحافظی، بچه‌های بیت طرف آقا آمدند. یکی انگشتر ایشان را گرفت و بچه‌های مرحوم آیت‌الله طاهری امام جمعه فقید شاهرود - که دایی اعضای بیت است- چفیه آقا را گرفتند. در این میان بنده هم میز مخصوصی را که از طرف سپاه آورده بودند گرفتم، چون دیدم سرم داشت بی‌کلاه می‌ماند! پدرم بلند شدند تا آقا را بدرقه کنند، اما آقا نگذاشتند که پدرم بیش از این راه بیایند و بدرقه کنند. با این حال بنده تا دم در ماشین آقا خدمت شان رفتم و دست شان را بوسیدم و خداحافظی کردیم که این لحظه از بهترین لحظات زندگی بنده محسوب می‌شد.»

بارتاب اظهارنظر پدر درباره مکانت علمی رهبری در جمع اعضای مجلس خبرگان

راوی در ادامه خاطرات، روزی را به خاطر می‌آورد که کلام پدر درباره مکانت علمی رهبری را در جمع برخی از اعضای مجلس خبرگان بیان داشته و بازتاب‌های جالبی را در‌این‌باره دیده است. آیت‌الله شاهرودی در توضیحی بییشتر می‌گوید: «در جلسه‌ای با حضور جمعی از اعضای مجلس خبرگان بعد از ملاقات با مقام معظم رهبری و سخنرانی ایشان در جمع اعضای این مجلس بعد از اجلاسیه، عبارت آیت‌الله العظمی شاهرودی درباره آقا را که فرموده بودند: مبانی در دست ایشان است، را در محضر اعضای خبرگان مطرح کردم. آیت‌الله طباطبایی امام جمعه اصفهان و نماینده این استان در مجلس خبرگان به شیوه زیبایی همراه با شوخی و شگفتی، با صدای رسا و طبیعی خود اظهار کرد: این حرف خیلی مهمی است، چون علمای نجف به این زودی به اعلمیت کسی اعتراف نمی‌کنند.»

واکنش آیت‌الله العظمی شاهرودی به نهی رهبری از قمه‌زنی

از جمله وقایعی که منظر آیت‌الله العظمی سید محمد شاهرودی به جایگاه رهبری و حکم حکومتی را نشان می‌دهد، واکنش ایشان نهی رهبری از قمه زنی در عزاداری‌های محرم است. آیت‌الله سید عبدالهادی شاهرودی در‌این‌باره چنین نقل کرده است:
«هنگامی که رهبر معظم انقلاب طی سخنرانی مفصلی در خرم آباد از قمه زنی در محرم انتقاد کردند و دولت مصمم به جلوگیری از این مسئله شد، بیشترین مشکل در قم برای آیت‌الله العظمی شاهرودی به وجود آمد، چراکه دو گروه عمده قمه زن‌ها ازجمله نجفی ها، در قم بودند و روحانی بزرگ و امام جماعت ایشان آیت‌الله العظمی شاهرودی بود. این در دو مرکزحسینیه نجفی‌ها و مسجد امام رضا (ع) مستقر بودند که هر دو گروه وابسته به ایشان و جمعیت آن از مامومین ایشان در دو محل یاد شده بوده‌اند. با اعلام منع قمه زنی، مرتبا قمه زن‌ها از هر دو هیئت به ایشان مراجعه و استفسار می‌کردند. کسانی که عمر خود را با تقدیس این عمل گذرانده بودند و اکنون با این مسئله مواجه شده‌اند، با وضعیت و فرهنگ خاصی با مسئله برخورد می‌کردند و در‌این‌باره از ایشان استفسار می‌نمودند. با توجه به اینکه ایشان نیز عمر خود را در نجف با قمه زنان پرسابقه و نیز در قم در کنار قمه زن‌ها گذرانیده‌اند، در شرایط خاصی قرار گرفته بودند. با این همه در برخورد با این مسئله، از بعد شرعی و احکام الهی برخورد کرده و می‌فرمودند: قمه زنی فی حد نفسه خوب است، ولی اگر مجتهد عادل حکم کند، حرام خواهد شد و حکم او نافذ است... در نتیجه در آن سال، احدی از اعضای دو هیئت عزاداری نجفی ها، اقدام به قمه زنی نکردند. در جلسه‌ای بنده در منزل پدرم با برادران به بحث در این زمینه پرداختیم که پدرم بعد از خواندن نماز، به ما فرزندانش فرمود: متفرق نشوید، قمه زنی فی حد نفسه حلال و خوب است، ولی وقتی مجتهد عادل حکم منع کند، میتواند حرام شود... به هرحال در چنین مسئله‌ای که رهبر معظم انقلاب موضع‌گیری کرده بودند، اظهار نظری از این انقلابی‌تر و هماهنگ‌تر کجا می‌توان پیدا کرد؟.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار