سرویس اندیشه جوان آنلاین: رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با کارگزاران حج، تأکید بر عبارت «حج سیاسی» داشتند و تلاش برخی برای زدودن این مفهوم از اذهان را مذموم برشمردند. ایشان سیاسی بودن حج را عین تعالیم اسلام برشمردند: «گاهی از بعضی از زبانهای بیمبالات نسبت به حقایق اسلامی صادر میشود این است که «حج را سیاسی نکنید»؛ یعنی چه سیاسی نکنید؟ آنچه ما در حج لازم داریم از امور سیاسی، عین تعالیم اسلام است؛ ایجاد وحدت یک امر سیاسی است، این امر اسلام است، این عبادت است.» حج سیاسی و مفاهیم پیرامون آن البته واژگانی جدید در ادبیات رهبران انقلاب اسلامی نیست و میتوان گفت همگام با پیروزی انقلاب اسلامی و توسط احیاگر بزرگ اسلام و بنیانگذار انقلاب، حضرت روح الله (ره) این عبارت که از دل منطق اسلامی برخاسته است، بیش از هر زمان احیا شد. تا جایی که امام خمینی (ره) در توصیف بعد سیاسی حج فرمود: «حج از آن روزی که تولد پیدا کرده، اهمیت بُعد سیاسیاش کمتر از بعد عبادیاش نیست... (ابراهیم)، این پدر توحید و بتشکن جهان، به ما و همه انسانها آموخت که قربانی در راه خدا، پیش از آن که جنبه توحیدی و عبادی داشته باشد، جنبههای سیاسی و ارزشهای اجتماعی دارد.» به همین مناسبت و در آستانه موسم سفر روحانی- سیاسی حج به تأملی در ماهیت سیاسی حج از نگاه امام (ره) و رهبری (مدظله العالی) پرداخته شده است.
قیام، هدف حج
شاید نخستین مفهوم و عبارت قرآنی که عبادتی همچون حج را از عملی عبادی صرف و فاقد تحرک به جنبشی سیاسی تبدیل میکند، مفهوم قیام است. مسلمانان در آیات و روایات قرآن در حالی به اقامه حج دعوت شدهاند که تدقیق در این واژه بعد اجتماعی و سیاسی این عمل را نشان میدهد. چنانچه در مفاهیمی، چون «اقامه امر به معروف، اقامه قسط و...» به برپایی اجتماعی هدفی اسلامی به صورت یکدست اشاره میشود. امام خمینی (ره) بر اساس قرآن، خانه خدا را بیتی میداند که به منظور قیام للناس تأسیس شده است: «بیتی که برای قیام تأسیس شده است، آن هم قیام للناس، پس باید برای همین مقصد بزرگ در آن اجتماع نمود... این بیت معظم، برای ناس و قیام ناس بنا شده است.»
از همین روست که مفهوم قیام در بعد سیاسی این حرکت متجلی دانسته میشود و اقامه این قیام به انهدام کفر و شرک منجر میشود که حج بدون وجود چنین قیامی در کلام امام (ره) اساساً حج نیست: «حج بیروح و تحرک و قیام یعنی حج بیبرائت، حج بیوحدت و حجی که از آن هدم کفر و شرک بر نیاید، حج نیست.»
رهبر معظم انقلاب نیز اقامه این فریضه الهی را هنوز در نیمه راه برشمرده و تکامل این عبادت سیاسی را منوط به مهیا شدن شرایط اقامه کامل آن در ابعاد اجتماعی محسوس برمیشمرند: «نسبت به آنچه برای اقامه حجّ ابراهیمی و حجّ نبوی و حجّ قرآنی لازم است، هنوز در نیمه راه است و جا برای کار بسیار زیاد است... این واجب بزرگ، در موسم خود و با شرایط و حدود خود، انشاءاللَّه اقامه شود و مردم ما بتوانند معنا و مفهوم الهی و اجتماعی و سیاسی حج را در وجود خودشان حس کنند و آن را در فضای دنیای اسلام مجسّم نمایند.»
استکبارستیزی مصداق بارز حج سیاسی
شاید مصداق اصلی حج را در بعد سیاسی آن بتوان در قالب مفهوم استکبارستیزی متجلی دانست. امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی ادبیاتی جدید در تبیین دوگانههای اسلامی به جهان معرفی نمودند که از آن جمله دوگانههای «اسلام- شرک»، «ایمان- نفاق» و «استضعاف- استکبار» بود. هم ارز دانستن استکبار و مصدایق آن در جهان امروز با جبهه شرک و نفاق و تشویق مسلمانان، مومنان و مستضعفین به مبارزه با شرک و نفاق از جمله کلیدیترین دعوتهای انقلاب اسلامی است که امام خمینی (ره) میکوشید این مبارزه را به عرصه سیاسی حج نیز بکشاند: «ان شاءالله ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همه عالم منعکس سازد، و آوای توحید را طنین اندازد، صدای سازش با امریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود.»
ایشان مقابله و رمی شیطان به عنوان عبادت در نظر گرفته شده در حج را مفهومی نمادین برمیشمرد که مصداق عینی رمی شیطان در جهان امروز را به حجگزاران یادآور میشد: «در مکه مکرمه بتها را بشکنیم و شیاطین را که در رأس آنها شیطان بزرگ است، در عقبات رمی کنیم و طرد نماییم، تا حج خلیلالله، حبیبالله و ولیالله، مهدی عزیز (عج) را بجا آورده باشیم.»
نتیجه این استکبارستیزی، به سیاست داخلی کشورهای اسلامی نیز خواهد انجامید. قاعدتاً حجی که در آن مسلمین به خودآگاهی سیاسی دست یابند، طبیعتاً «استقلال» را به عنوان یکی از نتایج آن دنبال خواهند کرد: «مسلمین اگر حج را پیدا کنند، آن سیاستی که در حج به کار رفته است از طرف اسلام، همان را پیدا کنند کافی است برای اینکه استقلال خودشان را پیدا کنند.»
رهبر انقلاب نیز به تبع همین نگرش مقابله با امریکا به عنوان مصداق تام استکبار جهانی را از جمله فلسفه اقامه حج برمیشمرند: «امروز به رفتار امریکای مستکبر و جنایتکار بنگرید. سیاست اصلی آن در برابر اسلام و مسلمین، جنگافروزی است. خواست و تلاش خباثتآلود آن، کشتار مسلمانان به دست یکدیگر است. ظالمانی را به جان مظلومانی انداختن، از جناح ظالم پشتیبانی کردن، به دست او جناح مظلوم را بیرحمانه سرکوب کردن و آتش این فتنه هولناک را همواره تیزوتند کردن. مسلمانان باید هشیار باشند و این سیاست شیطانی را خنثی کنند. حج زمینهساز این هشیاری است و این است فلسفه برائت از مشرکان و مستکبران در حج.»
برائت از مشرکین؛ احیای سیاست در حج
مهمترین مصداق و کارکرد سیاست در حج را که امام راحل احیاگر آن بود و رهبر انقلاب نیز بسیار بر آن تأکید دارد؛ مراسم برائت از مشرکین در انتهای مناسک حج است. حضرت روحالله این مراسم را با عظمت و ابهت یاد میکند و آن را مسیری برای شکوفایی و تشکل یافتگی حزبالله برمیشمرد: «اعلان برائت در حج، تجدید میثاق مبارزه و تمرین تشکل مجاهدان برای ادامه نبرد با کفر و شرک و بتپرستهاست و به شعار هم خلاصه نمیشود که سرآغاز علنی ساختن منشور مبارزه و سازماندهی جنود خدای تعالی در برابر جنود ابلیس و ابلیسصفتان است و از اصول اولیه توحید به شمار میرود و اگر مسلمانان در خانه ناس و خانه خدا از دشمنان خدا اظهار برائت نکنند، پس در کجا میتوانند اظهار نمایند؟»
ایشان خود را فدایی مسیر حقطلبی و شهادتخواهی در راه مبارزه با استکبار و اسارت شرق و غرب دانسته و فریاد برائت حج را مقدمهای برای رهایی از ذلت مسلمانان توسط ایادی بیگانگان و استعمارگران برمیشمرد: «فریاد برائت ما، فریاد امتی است که همه کفر و استکبار به مرگ او در کمین نشستهاند و همه تیرها و کمانها و نیزهها به طرف قرآن و عترت عظیم نشانه رفتهاند و هیهات که امت محمد- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- و سیرابشدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان به مرگ ذلت بار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند و هیهات که خمینی، در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند یا نظارهگر صحنههای ذلت و حقارت مسلمانان باشد.»
فریاد ملتها بالاتر از دولتها
نکته بسیار مهم در بررسی ابعاد سیاسی حج، امکان نقشآفرینی ملتها بدون اعمالنظر دولتهاست؛ جمعیتی انبوه از هر رنگ و قومیت و جغرافیا که در محیطی خارج از سلطه دولتهای دست نشانده میتوانند ابراز نظر نموده و مسیر حقیقت را دنبال کنند؛ پتانسیلی بینظیر است که در صورت عملیاتی شدن و امکان تحقق اقامه حج در مسیر سیاسی میتواند سرنوشت ملتهای مسلمان را نیز تغییر دهد. رهبر انقلاب از این ظرفیت اینگونه یاد میکنند: «مسئله برائت که ما روی آن این همه تأکید کردیم و امام بزرگوار به این مضمون گفتند که قبول ندارند حجّ بیبرائت را، رازش این است. در حج، امّت اسلامی میتواند مواضع صحیح و مورد اتّفاق و قبول خود را بیان کند؛ مورد قبول و اتّفاق چه کسی آقا؟ ملّتها، شعوب. دولتها ممکن است جور دیگری فکر کنند، جور دیگری عمل بکنند - که میبینیم خیلی از دولتهای مسلمان متأسفانه راهی غیر از خواست ملّتهایشان در پیش میگیرند و حرکت میکنند-، امّا دل ملّتها چیز دیگر است. اینجا جایی است که ملّتها میتوانند موضع خود را در قضایای مختلف ابراز کنند.»
این ظرفیت عظیم البته مسیری نه چندان هموار تا تحقق کارکردهای حقیقی خود دارد. مهمترین پیشنیاز این مسیر احساس خطر مسلمانان از دشمن مشترک و جهتگیری همسوی ایشان با شناخت مظهر شرک در عصر حاضر است. در این صورت میتوان حج را از ظاهری زیبا به معنا و محتوایی بسیار زیباتر ارتقا داد که میتواند در مدت محدودی معادلات منطقهای و حتی بینالمللی را به پشتوانه جمعیت عظیم شرکتکننده مسلمان خود دگرگون نماید. به قول رهبر انقلاب: «این وحدت که شکل جسمانی و مادی آن در اجتماعات بزرگ حج دیده میشود، باید عمق پیدا کند. همه احساس کنند که در مقابل یک خطر قرار دارند، در مقابل یک دشمن قرار دارند؛ همه از عمق وجود، نسبت به این دشمن برائت بجویند. معنای برائت از مشرکین در حج، اینجا ظاهر میشود.»
حج و وحدت کلمه
به منظور شکلگیری این حس مشترک، امام و رهبری حفظ وحدت کلمه را به عنوان یکی از الزامات حج سیاسی برشمرده و همواره روی آن تأکید دارند:
«یکی از فلسفههای مهم اجتماعی عظیم (حج) در سراسر جهان در این مقام مقدّس و مهبط وحی، به هم پیوستن مسلمانان جهان و تحکیم وحدت بین پیروان پیامبر اسلام و پیروان قرآن کریم در مقابل طاغوتهای جهان است.
بر اساس اولویت همین حفظ وحدت کلمه و اولویت وجهه سیاسی حج؛ بنا به اذن ولی فقیه به منظور حفظ الفت میان جامعه اسلامی تأکید بر شرکت در مراسم و نماز اهل سنت به منظور حفظ و یکپارچگی صفوف جایز برشمرده و حتی مورد تأکید قرار گرفته است.» یکی از چیزهایی که در حج خیلی مهم است، همین مسئله الفت و برادری است. در روایات صادره از ائمّه هدی (علیهمالسّلام) تأکید شده است، تحریض شده است که در مسجدالحرام یا مسجدالنّبی با کسانی که شیعه نیستند نماز بخوانید، در نماز آنها شرکت کنید، به آنها اقتدا کنید؛ [اینها]روایات ما است؛ این الفت است، این ایجاد الفت بین برادران مسلمان است.»
رهبر انقلاب همچنین میکوشند تا با تعریف نقطه صحیح جدال و تعارض، افکار عمومی و اذهان حجاج را از شکلگیری دوگانههای تصنعی و فرقهای تحریض دهند: «جدالی که در برائت هست، جدال با شرک است، جدال با کفر است؛ این جزو اساسیترین خطوط حیات اسلامی است؛ آن جدالی که در حج نباید باشد، جدال برادران و مؤمنین با یکدیگر است.»
تبادل تجربیات
از جنبههای دیگر و قابل اشاره سیاسی حج، ظرفیت گسترده تبادل تجربیات سیاسی و بهرهمندی از داشتههای دیگر ملل اسلامی در پیشگیری مسیر تکامل جوامع به سمت الگویی مطلوب است. الگودهی و بیان تجربه مواجهه با استکبار از جمله مصادیق این تبادل آرا در فضای حج است که رهبر انقلاب به آن اشاره میکنند: «یک جنبه دیگر حج، تبادل تجربیات با یکدیگر است. خیلی از کشورهای اسلامی تجربیاتی دارند؛ فرض بفرمایید ملّت ایران تجربهای دارد در مواجهه با دشمن، در شناسایی دشمن، در اعتماد نکردن به دشمن، در اشتباه نکردن [در شناختن]دوست از دشمن؛ ما تجربه داریم. ما دچار اشتباه نشدیم در شناسایی دوست از دشمن؛ از اوّل انقلاب تا حالا فهمیدیم و دانستیم که دشمن حقیقی، دشمن لدود، لجوج و پیگیر، عبارت است از استکبار جهانی و صهیونیسم؛ این را فهمیدیم. گاهی اوقات همین دشمن اساسی و واقعی، حرف خود را از زبان دیگران گفته است. ما دچار خطا نشدیم در اینکه خیال کنیم دشمن این است؛ نه، تصریح کردیم و گفتیم دشمن استکبار است.»
امام راحل بر همین مبنا از روشنفکران اسلامی و صاحبان نطق و قلم میخواهند در فضای حج موضوعات اجتماعی و سیاسی را مطرح کنند و به منظور انتقال تجارب و تضارب آرا به بحث بگذارند: «ای گویندگان! نویسندگان! در اجتماعات بزرگ، عرفات و مشعر و منا، مکه معظمه و مدینه منوره، مسائل اجتماعی و سیاسی مناطق خود را به گوش برادران ایمانی برسانید و از هم طلب نصرت کنید.»
یکپارچگی و نمایش عظمت
امام (ره) پس از آنکه حج سیاسی را به عنوان نظریه اسلام و کاربرد این عمل عبادی بیان میکنند، به بیان نتایج و ثمرات این رویکرد میپردازند. به زعم ایشان «مسلمین اگر حج را پیدا کنند، اگر آن سیاستی که در حج به کار رفته است از طرف اسلام، همان را پیدا کنند، کافی است برای اینکه استقلال خودشان را پیدا بکنند، ولی معالأسف ما گم کردیم اسلام را. آن اسلامی که الان دست ماست که به کُلّی از سیاست جدایش کردند؛ سرش را بریدند.»
لذا برکت مهم حج سیاسی میتواند بازیابی استقلال ملل مسلمان و رهایی آنها از سلطه استکبار باشد.
نمایش عظمت امت اسلام و قرار گرفتن آن در موضعی برتر در سطح جهان، دستاورد مهم دیگر حج سیاسی است. رهبر انقلاب این نمایش بزرگی و ابهت حج را اینگونه توصیف میکنند: «جنبه اجتماعی دیگر حج، نشان دادن عظمت امّت اسلامی است. اینکه چند میلیون انسان جمع بشوند در مراسم معینی، این یکجا نشان دادن امّت اسلامی است. از یک کشور هفتاد هشتاد میلیونی، فرض کنید که ۵۰ هزار نفر، ۶۰ هزار نفر، ۷۰ هزار نفر شرکت کردهاند و شده این؛ این عظمت امّت اسلامی را نشان میدهد.»
سیاست در کنار معنویت
دست آخر باید اشاره کرد گرچه امام و رهبری با تأکید بر مفهوم حج سیاسی در نظر دارند ابعادی از کارکردهای نامکشوف حج را تا کنون بیان کنند و آن را مورد بهره امت اسلام قرار دهند، اما این به معنی کنار نهادن ابعاد فردی و معنوی این سفر مهم نیست. رهبر انقلاب با ریزبینی و نکتهسنجی اشاره میکنند که این بعد سیاسی نباید منجر به غفلت از ابعاد فردی حج گردد: «حج اگرچه یک واجب سیاسی است، یک واجب اجتماعی است، مظهر وحدت است، مظهر تجمع مسلمین است، برای بیان برائت است - در اینها شکی نیست -، اما یک مجموعه لبالب از احساس معنوی است؛ این نباید فراموش شود... حج دو رویه متفاوت و مکمّل یکدیگر دارد: یک رویه فردی، یک رویه اجتماعی؛ هر دو را باید رعایت کرد و توجّه داشت. رویه فردی حج متعلّق به یکایک حجّاج است؛ هر کدام از حجّاج در این برهه از زمان - این برهه حج و عمره- خود را باید با خدای متعال مرتبط کند، استغفار کند، زاد و توشه برای شخص خود فراهم کند.»