سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: اما بعد از انقلاب صنعتی انگار که بشر با خودش عهد بسته بود تا کل زمین را مطیع و رام خودش نکند، دست برنخواهد داشت. طبیعت هم گویا این را پذیرفته باشد، یکیدو قرنی با این طمع بشری کنار آمد ولی به مرور دیگر تاب طبیعت برای کرنش در برابر تنشِ حاصل از میل سیریناپذیر بشر برای کنترل و بهرهبرداری از آن طاق شد و نتیجتاً بشر ماند با چیزی که بحران محیطزیست مینامدش!
کشورهایی که زود کاپ صنعتیشدن را ربوده بودند، زودتر هم به مشکلات زیستمحیطی برخوردند و زودتر هم به فکر راهحلهایی افتادند و بعضاً هم مشکلاتشان را به کشورهای دیگر صادر کردند، اما کشورهای کمتر توسعهیافته که خود را در بازی صنعتیشدن باخته میدیدند و برای جبران عقبماندگی خودشان خیلی عجله داشتند، کورکورانه و با شتاب به دنبال غربیها راه افتادند و بدتر از خود آنها در چاه عمیق بحرانهای محیط زیستی گرفتار شدند.
قصه داستانهای «ویلای کاکاییها» حول عنصر ارتباط انسان و طبیعت شاکله یافتهاند و روایتهایی از نقاط مختلف جغرافیای ملی ایران را به مخاطب عرضه میکنند. از ویلاهای کنار تالاب انزلی تا چاههای عمیقی که فلات مرکزی را مانند آبکش سوراخ کردهاند و از آنجا هم تا کنار رود اروند و نخلستانهایی که نفت میخشکاندشان.
نویسندگان جوان داستانهای کتاب در روایتشان از موضوعات، در کنار جذابیت و تازگی قلمشان حول این سبک از دغدغهها در فضای ادبی ایران، با توجه به تازهکاریشان، ضعفهایی هم دارند که شاید ترجیعبند آن در بیشتر داستانهای کتاب، شباهت قصه داستان به فیلمنامههای سریال کلیشهای «کلید اسرار» باشد! قصههایی که در آن شخصیتمحوری داستان در جایی به ساحت طبیعت تعدی میکند و مدتی بعد از قضای روزگار، طبیعت انتقامش را از او و عزیزانش میگیرد! بله در بسیاری از موارد تهاجم ما به طبیعت علاوه بر سایرین بر زندگی خود ما نیز تأثیر منفی میگذارد ولی در بسیاری دیگر از موارد، آسیبزنندگان اصلی به طبیعت ارگانهای دولتی یا ثروتمندان ذینفوذی هستند که جایشان در پایتخت و شهرهای بزرگ حسابی گرم و نرم است و دارند شیره طبیعت سایر نقاط کشور را میکشند.
فارغ از این موضوع، اما قصههای کتاب، تنوع و جذابیت قابل قبولی در میان این سبک از کتابها دارند. روایتهای داستانها، اغلب چندان حظی از تعلیق نبردهاند و بر روایتهای خطی و کلاسیکتر تکیه دارند. خود این موضوع در میان انبوه کتابهایی که داستانهایشان با تعلیقات فراوان و تودرتو، مغز خواننده را به سوتزدن میکشانند، شاید جزو جذابیتهای این کتاب باشد!
قصههای کوتاه کتاب کوچک ویلای کاکاییها، مخاطبانشان را در میان نمادهایی از محیطزیست ایران و دشمنانش میبرند. قصه قنات حاج میرزا و چاه عمیق میرزا آقا که سیل رودخانهای خشک داستان را به اتمام میرساند تا دختر دیدهبان طبیعتی که مهندس نجفی ویلاساز میخواهد سرش را زیر آب کند تا آنجایی که معلوم نیست چه کسی زوج آخرین درنای سیبری را خورده است، بعد هم میگویند از زبالههای بیمارستانی و رودخانههای ته درههای خلوت و پاکیزه و آنجایی که باسوادهای ده هم به حرف پیرمردها ایمان میآورند که برکت از همه چیز رفته است و اژدهای خوابیده زیر خاکهای روستا همه چیز را خواهد بلعید!
داستانهای کتاب ویلای کاکاییها، شاید از وجوهی کلیشهای به نظر برسند ولی ورود نویسندگان جوان به این عرصه و ایجاد شدن دغدغههای محیط زیستی در آنان میتواند نویدبخش آیندهای بهتر برای کشورمان در عرصه محیط زیست باشد. همین موضوع، این کتاب را برای یکبار خواندن ارزشمند کرده است!