دیروز مصادف بود با روز تولد کارگردان آثار ماندگار «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی»، نگارنده سالهای آخر عمر این فیلمساز فقید بارها پای درد دل او درباره کاستیهای سینمای ایران نشست و از نقطه نظرات کارشناسانه و تیزبینانه وی درباره پریشانیهای مختلف فیلم و سریالسازی که جنبههای مختلفی را دربرمیگرفت بهره برد. مرحوم سیدضیاءالدین دری به معنای واقعی کلمه فیلمسازی متعهد و میهنپرست بود و موتور محرک اصلی او در فیلمسازی برخلاف برخی از همصنفانش کسب درآمد نبود.
روحیه ضداستعماری و میهن پرستانه این سینماگر در بخش عمدهای از آثار برجای مانده از وی بروز و ظهور یافته است و سودای تولید آثار ضد استعماری دیگری را نیز در سرمی پروراند، اما عمرش کفاف خلق ایدههای استراتژیک تازه را نداد.
این روزها همچنین مصادف است با توقیف عزتمندانه نفتکشهای انگلیسی در خلیج فارس که تاثیر مثبت آن بر غرور ملی را میتوان در واکنشهای مردمی در فضای مجازی به وضوح مشاهده کرد؛ اقدامی که بیش از هر اتفاق دیگری میتواند نام خلیج فارس را در ذهن ایرانیان سراسر جهان با غرور و افتخار عجین کند. مرحوم دری در یکی از آخرین مصاحبههای تفصیلی با نگارنده در روزنامه جوان از دغدغههای ذهنی چندین سالهاش برای ساخته شدن اثری فاخر با موضوع خلیج فارس و مسئله مبارزه با استعمار انگلستان در اثری دیگر سخن میراند. او ۱۰ سال پایانی عمرش را در حالی از سر گذراند که توفیق ساخت هیچ اثر نمایشی را نیافت و رفت و آمدهای بسیارش نزد مدیران رسانه ملی و نهادهای دیگر برای تولید آثاری دیگر هرگز به ثمر نرسید؛ فرجامی که خودش تلویحاً آن را ناشی از بایکوت نانوشته ناشی از ساخت کیف انگلیسی و کلاه پهلوی میدانست چه اینکه ۶۵ سالگی برای او عمری کوتاه بود.
دری در آن ۱۰ سال پس از تولید کلاه پهلوی که مدیران سیما برای ساخت اثری دیگر به او روی خوش نشان ندادند طرحهای زیادی در سر داشت و فیلمنامههای بسیاری را نیز به نگارش درآورده بود. فقط یک فیلمساز با منظومه فکری استراتژیک اهمیت ساخت اثری فاخر با موضوع خلیج فارس را درک میکند و برای تولید آن پیشقدم میشود، آن هم در زمانهای که دشمنان ایران از همه ابزار رسانهای و سیاسی برای انکار نام این آبراه راهبردی استفاده میکنند، البته در زمانهای که مدیران فرهنگی اغلب عاری از نگاه ژرفاندیش امر هنر و فرهنگ را اداره میکنند و انبوهی از مضامین ملی برای تولید آثار فاخر بدون متولی مانده است.
اینکه سینمای ایران چند فیلمساز آگاه و دغدغهمند و البته با دانش و سواد لازم در حد ضیاءالدین دری دارد و چرا در بازه زمانی محدودی که این افراد در قید حیاتند از توانایی و استعداد و دغدغهمندی ایشان آنطور که باید به سود منافع ملی استفاده نمیشود، سؤالی مهم و جدی است. دری همواره از اینکه انقلاب اسلامی در ۴۰ سالگی هنوز یک اثر درباره بانوی کربلا حضرت زینب (س) نساخته ابراز شگفتی میکرد. او فیلمنامهای در این باره داشت و برای ساخت آن بارها راهروها و پلههای منتهی به اتاق مدیران سیما را طی کرده بود. سریال سردار سنجر او نیز از موضوعی ضداستعماری برخوردار بود. همینطور طرحی تاریخی با موضوع خلیج فارس در ذهن داشت. آثار او در جذب مخاطب انبوه امتحان خود را پس داده بود و اگر از ۱۰ سال پایانی عمرش به درستی بهرهبرداری میشد به طور قطع فرهنگ ملی ایران بیشتر از وجودش سود میبرد.