برگزاری هر رقابتی مستلزم آن است که مسئولان همه چیز را فدای برگزاری آن نکنند؛ بهویژه اگر نام شهدا نیز روی آن تورنمنت گذاشته شده باشد. جام شهدا در حالی آغاز شد که ناز کردن تیمها و پایین بودن سطح کیفی بازیها به هیچوجه در خور شأن شهدای ایران نیست!
این چهارمین دورهای است که تورنمنتی فوتبالی در کشورمان مزین به نام شهدا برگزار میشود و نکته بارزی که حسابی توی ذوق میزند، زمانبندی بازیها، تعیین تیمهای شرکتکننده و ناهماهنگیهای فنی است که نشان از بیبرنامگی و عدم برنامهریزی متولیان جام دارد. جدا از بحثهای فنی، موضوعی که گویا کسی توجهی به آن نکرده، نامی است که برای این جام انتخاب شده است. در فوتبال روز دنیا تورنمنتهای تدارکاتی را نیز با هزار و یک برنامهریزی و هدف برگزار میکنند، آن هم از چند ماه زودتر. به همین خاطر است که بسیاری از رقابتهای دوستانه و تدارکاتی نیز حساسیت و اعتبار زیادی دارند. اما در فوتبال ما طبق معمول همه چیز وارونه است و نهتنها خبری از حساسیت و شور و اشتیاق در این جام به چشم نمیخورد، بلکه شأن و اسم شهدا را نیز زیر سؤال میبرد. اگرچه شهدای والامقام با جانفشانیها و از خودگذشتگیهایشان برای همیشه در یادها جاودانه شدهاند و نیازی به تعریف و تمجید ندارند، ولی باز هم این وظیفه به گردن ماست که قدردان ایثارگریهای آنها باشیم، نه اینکه صرفاً برای رفع تکلیف رقابتی در حد و اندازههای مسابقات آماتور برگزار کنیم تا جایی که این سؤال برای همه پیش آید که چه اصراری برای برگزاری این تورنمنت چهارجانبه بیکیفیت به نام شهدا بود.
در همین هفتههای اخیر که فوتبال باشگاهی در سراسر جهان تعطیل است، تیمهای مطرح دنیا بازیهای دوستانه زیادی را برگزار کردهاند یا در دستور کار دارند. نکته مهم این است که هیچکدام از آنها نه حرفی از بازی با تیم دوم زدهاند، نه از برگزاری دیدار انصراف دادهاند، چون برنامههای آنها از چند ماه قبل و حتی یک سال پیش چیده شده است و کسی حق انصراف، اعتراض یا ناز کردن ندارد. این در حالی است که در ایران، تیمهای شرکتکننده در جام شهدا تا روز افتتاحیه رقابتها مشخص نیستند!
در ابتدا گفته میشد پرسپولیس، سایپا، ماشینسازی و فولاد خوزستان در این جام حضور دارند و مراسم قرعهکشی نیز به اسم همین تیمها برگزار شد، اما اول تیم ماشینسازی زیر قولش زد و شاهین بوشهر جایگزینش شد. بعد هم نوبت به فولادیها رسید که به دلیل اعتصاب بازیکنان انصرافشان را اعلام کردند. تیم نیروی زمینی جایگزین فولاد شد و همین کشوقوسها موجب شد که برگزاری این رقابتها تا لحظه آخر روی هوا باشد. ضمن اینکه پرسپولیس نیز با تیم دوم خود در این جام حضور دارد.
موارد ذکر شده خلاصهای بود از نابسامانیهای یک جام که اتحادیه فوتبال خودش را متولی آن میداند و اصرار زیادی نیز روی برگزاریاش دارد. در حالی که این اصرار آنها نتیجه خوبی نداشته و مزین کردن تورنمنتی با حداقل فاکتورهای حرفهای به نام شهدا به هیچوجه زیبا نیست. حال آنکه اگر جام شهدا حرفهای، بابرنامه و درست برگزار شود تیمهای فوتبال ایران با جان و دل حاضرند در چنین تورنمنتی شرکت کنند، ولی متأسفانه شرایط برگزاری این جام پسرفت داشته و هر سال بدتر از قبل میشود. برخی تیمها از همان ابتدا تمرینات بدنسازی را بهانه عدم حضورشان در این جام قرار میدهند. بعضیها هم اردوی خارجی و خروج ارز از کشور را ترجیح میدهند و بقیه نیز به خاطر بیبرنامگیها و پایین بودن سطح رقابتها زحمت حضور در این جام را به خود نمیدهند. در صورتی که ما نیز میتوانستیم چهارمین دوره جام شهدا را بسیار شکیل، منظم و طبق اصول حرفهای برگزار کنیم تا از یکسو نام جام زیر سؤال نرود و از سوی دیگر نیز تیمهای حاضر در لیگ برتر پیش از شروع فصل در چند بازی تدارکاتی واقعی محک بخورند، اما صدحیف که آقایان این مسئله را به چالشی جدید برای فوتبال ایران تبدیل کردند.