سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، دستگیری مجرمان سابقه دار حکایت از این دارد خیلی از مجرمان پس از آزادی از زندان دوباره وارد چرخه جرم میشوند که نشان میدهد زندان برای این افراد نه تنها بازدارنده نیست بلکه محل آموزش برای ارتکاب جرائم به شیوههای جدید هم است. پرونده سارق سابقه داری که در زندان با همدستی هم سلولیاش شیوه جدیدی برای سرقت از خانههای اجارهای یک روزه طراحی کرده بودند از چندی قبل با شکایت مردی در اداره پلیس تهران به جریان افتاد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: من تعدادی آپارتمان مبله دارم که به صورت یک یا چند روزه به مسافران اجاره میدهم. معمولاً خانههای اجارهای را در شبکههای مجازی اجتماعی آگهی میدهم و مشتریانم نیز از طریق همین آگهیها به من مراجعه میکنند و خانه مبله را اجاره میکنند.
عصردیروز مرد جوانی به من مراجعه کرد و یکی از خانههای مبله را برای یک شب کرایه کرد. او ۲۰۰هزار تومان به من پول نقد داد و کارت ملیاش را هم برای شناسایی تحویل من داد و قرار شد مابقی اجاره را از بیرون برای من کارت به کارت کند. پس از این کلید آپارتمان را به او دادم و قرار شد امروز کلید را از او تحویل بگیرم. ساعتی قبل وقتی به محل آپاتمان مبله رفتم مشاهده کردم مرد جوان لوازم صوتی آپارتمان را که بیش از ۱۰میلیون تومان ارزش داشت سرقت کرده و از محل گریخته است.
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی احمدبیگی، بازپرس شعبه پانزدهم ناحیه۵ تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفت.
نخستین بررسیهای مأموران نشان داد سارق با کارت ملی جعلی آپارتمان مورد نظر را برای یک شب اجاره کرده و بعد در فرصت مناسب اقدام به سرقت لوازم آنجا کردهاست. همچنین مشخص شد سارق لوازم سرقتی را با خودروی پژو پرشیایی انتقال داده که پلاک آن سرقتی است.
همزمان با ادامه تحقیقات مأموران با شکایتهای مشابهای روبهرو شدند که همگی حکایت از این داشت مرد جوانی به همین شیوه و پس از اجاره یک شبه آپارتمان اقدام به سرقت کرده است. در حالی که هر روز به تعداد شاکیان افزوده میشد مأموران پلیس برای دستگیری سارق حرفهای به صاحبان خانههای مبله اجارهای آموزش دادند تا اینکه چند روز قبل مردی با اداره پلیس تماس گرفت و اعلام کرد مردی که شباهت زیادی به متهم دارد خانه مبله او را برای یک شب اجاره کردهاست. سپس مأموران برای بررسی موضوع راهی محل شدند، اما دریافتند متهم از محل گریخته است. پس از این مأموران به تعقیب سارق فراری پرداختند و دقایقی بعد او را در یکی از خیابانهای اطراف شناسایی و در تعقیب و گریزی دستگیر کردند.
متهم پس از انتقال به اداره پلیس به جرم خود اقرار کرد. تحقیقات از متهم به دستور قاضی احمد بیگی، بازپرس شعبه پانزدهم دادسرای ناحیه۵ از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی ادامه دارد.
گفتگو با متهم
خودت را معرفی کن؟
فریبرز هستم۳۰ ساله.
سابقه داری؟
بله، چند بار به اتهام سرقت دستگیر شدم و به زندان رفتهام.
آخرین بار چه زمانی آزاد شدی؟
سال۸۹ در استان مرکزی به اتهام سرقت دستگیر شدم و یکسال در زندان ساوه بودم و بعد آزاد شدم.
از آن تاریخ به بعد دوباره شروع به سرقت کردی؟
نه، حدوداً از یکسال و نیم قبل شروع به سرقت کردم.
کارتهای ملی را چگونه جعل میکردی؟
زمانی که در زندان ساوه بودم یکی از همسلولیهایم فردی به نام شاپور بود. او اهل یکی از شهرهای غربی ایران است و به جرم جعل اسناد دستگیر شده بود. ما با هم قرار گذاشتیم وقتی از زندان آزاد شدیم با هم باند سرقتی تشکیل بدهیم. در واقع ما در زندان نقشه این سرقت را طراحی کردیم تا اینکه من آزاد شدم و دو سال بعد هم شاپور آزاد شد. در این مدت با هم در اتباط بودیم، اما سرقت نمیکردیم تا اینکه زلزله کرمانشاه رخ داد و دوستم به تهران آمد و پیشنهاد داد من با کارتهای ملی که او جعل میکند، خانههای مبله را در تهران اجاره و لوازم آن را سرقت کنم.
شاپور هم در سرقتها دست داشت؟
او فقط کارتهای ملی جعلی را به من میداد. او یکسال و نیم قبل به تهران آمد و چند فریم عکس از من گرفت و به شهرستان رفت و هر چند وقت یکبار برای من کارت جعلی تازهای با مشخصات افراد فوت شده در زلزله میفرستاد و من هم با کارتهای جعلی خانههای مبله را برای یک شب اجاره میکردم و بعد در فرصت مناسب لوازم صوتی آنجا را سرقت میکردم.
لوازم سرقتی را با هم تقسیم میکردید؟
نه، من آنها را میفروختم و برای هر کارتی مبلغ ۲۰۰ هزار تومان به شاپور دستمزد میدادم.
درباره نحوه سرقت توضیح بده؟
ابتدا از طریق فضای مجازی، خانه مورد نظر را انتخاب میکردم و بعد با صاحب آن برای اجاره یکشب تماس میگرفتم و میگفتم شهرستانی هستم و همسرم در بیمارستان بستری است و برای یک شب خانهاش را اجاره میکردم. پس از آن کارت ملی جعلی را تحویل او میدادم و ساعتی بعد از تحویل گرفتن کلید خانه، لوازم صوتی آنجا را سرقت میکردم.
چطوری دستگیر شدی؟
آخرین بار خانه مبلهای را در حوالی شهرک راه آهن اجاره کردم که صاحب آن به من شک کرد و به پلیس خبر داد. وقتی فهمیدم فرار کردم، اما مأموران در تعقیب و گریز مرا دستگیر کردند.