کد خبر: 964231
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۸ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۵۴
سرمقاله سردبیر
حکم قصاص محمد علی نجفی به‌رغم دوستان اصلاح‌طلبش صادر شد. اصلاح‌طلبان از شخصی مأموریت داشتند تا دوست‌شان را به هر طریقی شده است، از مهلکه نجات دهند که البته کار خداپسندانه و معقولی است، چون خداوند اجازه رضایت اولیای دم مقتول را داده و به آن سفارش‌هم کرده است، اما یک بخش کار اشکال داشت، اینکه «به‌هرطریقی» این کار انجام شود!
غلامرضا صادقیان
همین اشکال موجب شد که رسانه‌های اصلاح‌طلب از همان اول در قتل، شبهه وارد کنند. البته اولین واکنش به خاطر شوک وارده از دست‌شان در رفت و خیلی ساده و واقعی و تمیز نوشتند که نجفی، استاد را کشت و نامه‌ای هم نوشت که چرا کشتم و به قم و قبرستانی که پدرو پدربزرگش مدفون بودند، رفت و سپس به تهران بازگشت و خودش را به پلیس معرفی کرد. اما از روز بعد داستان را عوض کردند: «میترا، پرستو بود»، «میترا مهدورالدم بود»، «نجفی قاتل نیست و قتل را به گردن گرفته است»، «نفر سومی در مهلکه بوده است»، «شلیک‌ها عمدی نبوده است.»

در این میان ضدونقیض‌گویی هم غوغا می‌کرد. برخی اصلاح‌طلبان اول برای خود طلب عاقبت به خیری می‌کردند و سپس می‌گفتند که به دوستان‌شان تذکر داده بودند که نجفی نباید شهردار شود! خب اگر قاتل نبوده دیگر چرا نباید شهردار می‌شده است؟!

مدتی گذشت تا موعد دادگاه رسید. دو روز پیش از جلسه دوم دادگاه از یک مقام مطلع قضایی شنیدم اولیای دم مقتول، حاضرند رضایت بدهند و این را به نماینده اصلاح‌طلبان که از طرف رئیس‌شان با آن‌ها دیدار داشته است، گفته‌اند، مشروط به اینکه نجفی در دادگاه رسماً بگوید که میترا نه مهدورالدم بوده و نه پرستو. البته مبلغی هم جابه‌جا می‌شود.

با تعجب در روز دادگاه مشاهده شد که همین طور شد! نجفی تأکید کرد که هیچ‌گاه نگفته است همسر دومش مهدورالدم بوده است و گفت راضی نبوده است نامه‌ای که برای خانواده‌اش نوشته و در آن اشاره کرده که میترا با امنیتی‌ها همکاری می‌کرده است، انتشار عمومی پیدا کند.
آخرین دفاعیات نجفی هم بیشتر علیه وکیل خودش بود که هنوز سعی می‌کرد قضیه را جور دیگری جلوه دهد! چون نجفی گفت قصد قتل نداشته است و از خانواده مقتول و خداوند طلب بخشش می‌کند.

دوستان سیاسی نجفی یک جای دیگر هم خیلی بد عمل کردند و اساس روشنفکری خود را برهم زدند. آنجا که حتی یک فاتحه یا روضه خشک و خالی برای «یک زن مقتول» نخواندند و زنان اصلاح‌طلب که سخنرانی‌ها و خطبه‌ها در حق و حقوق زنان می‌کنند، هیچ نگفتند. گویی «حق» مقتول بوده است که کشته شود! گاهی از یک ساعت مصاحبه‌ای که انجام می‌دادند، یک کلیدواژه میترا یا مقتول بیرون نمی‌آمد! انگار دستی از قضا بیرون آمده و دوست آن‌ها را گرفته و حالا آنچه مهم است، سرنوشت آقای نجفی است.

البته فقط اصلاح‌طلبان نبودند که در قضیه نجفی بد عمل کردند، تلویزیون نیز ناشی‌گری و دستپاچگی کرد. پلیس هم کمی در دام تلویزیون افتاد-آنجا که اسلحه قاتل را به دست خبرنگار تلویزیون داد تا او مقابل چشم جهان، گلوله‌هایش را بشمارد! -و فضای مجازی خیلی زیاد و خبرگزاری‌های رسمی تا قسمتی. شاید همگی این بد عمل کردن‌ها به این خاطر بود که در شلیک یک معاون سابق رئیس‌جمهور و شهردار سابق پایتخت به یک زن جوان، بی‌تجربه و بدون سابقه بودیم!

شخصاً آرزو می‌کنم تلا‌ش‌های دوستان آقای نجفی به‌ثمر بنشیند و بتوانند رضایت بگیرند. این به توصیه خداوند نزدیک‌تر است. اما ماجرای این قتل و تلاش‌هایی که آدم‌های سیاسی و روزنامه‌ها و وکلا برای پوشاندن حقیقت کردند، زنگ خطری است برای ما که بدانیم وقتی برای وکیل حقوقی و سیاستمدار و روزنامه‌نگار، «حقیقت» بی‌ارزش شود، آسیب آن در امور مهمه مملکت یعنی سقوط تا آخر «مجاز»!
حکم قصاص محمد علی نجفی به‌رغم دوستان اصلاح‌طلبش صادر شد. اصلاح‌طلبان از شخصی مأموریت داشتند تا دوست‌شان را به هر طریقی شده است، از مهلکه نجات دهند که البته کار خداپسندانه و معقولی است، چون خداوند اجازه رضایت مقتول را داده و به آن سفارش‌هم کرده است، اما یک بخش کار اشکال داشت، اینکه «به‌هرطریقی» این کار انجام شود!

همین اشکال موجب شد که رسانه‌های اصلاح‌طلب از همان اول در قتل، شبهه وارد کنند. البته اولین واکنش به خاطر شوک وارده از دست‌شان در رفت و خیلی ساده و واقعی و تمیز نوشتند که نجفی، استاد را کشت و نامه‌ای هم نوشت که چرا کشتم و به قم و قبرستانی که پدرو پدربزرگش مدفون بودند، رفت و سپس به تهران بازگشت و خودش را به پلیس معرفی کرد. اما از روز بعد داستان را عوض کردند: «میترا، پرستو بود»، «میترا مهدورالدم بود»، «نجفی قاتل نیست و قتل را به گردن گرفته است»، «نفر سومی در مهلکه بوده است»، «شلیک‌ها عمدی نبوده است.»

در این میان ضدونقیض‌گویی هم غوغا می‌کرد. برخی اصلاح‌طلبان اول برای خود طلب عاقبت به خیری می‌کردند و سپس می‌گفتند که به دوستان‌شان تذکر داده بودند که نجفی نباید شهردار شود! خب اگر قاتل نبوده دیگر چرا نباید شهردار می‌شده است؟!

مدتی گذشت تا موعد دادگاه رسید. دو روز پیش از جلسه دوم دادگاه از یک مقام مطلع قضایی شنیدم اولیای دم مقتول، حاضرند رضایت بدهند و این را به نماینده اصلاح‌طلبان که از طرف رئیس‌شان با آن‌ها دیدار داشته است، گفته‌اند، مشروط به اینکه نجفی در دادگاه رسماً بگوید که میترا نه مهدورالدم بوده و نه پرستو. البته مبلغی هم جابه‌جا می‌شود.

با تعجب در روز دادگاه مشاهده شد که همین طور شد! نجفی تأکید کرد که هیچ‌گاه نگفته است همسر دومش مهدورالدم بوده است و گفت راضی نبوده است نامه‌ای که برای خانواده‌اش نوشته و در آن اشاره کرده که میترا با امنیتی‌ها همکاری می‌کرده است، انتشار عمومی پیدا کند.

آخرین دفاعیات نجفی هم بیشتر علیه وکیل خودش بود که هنوز سعی می‌کرد قضیه را جور دیگری جلوه دهد! چون نجفی گفت قصد قتل نداشته است و از خانواده مقتول و خداوند طلب بخشش می‌کند.

دوستان سیاسی نجفی یک جای دیگر هم خیلی بد عمل کردند و اساس روشنفکری خود را برهم زدند. آنجا که حتی یک فاتحه یا روضه خشک و خالی برای «یک زن مقتول» نخواندند و زنان اصلاح‌طلب که سخنرانی‌ها و خطبه‌ها در حق و حقوق زنان می‌کنند، هیچ نگفتند. گویی «حق» مقتول بوده است که کشته شود! گاهی از یک ساعت مصاحبه‌ای که انجام می‌دادند، یک کلیدواژه میترا یا مقتول بیرون نمی‌آمد! انگار دستی از قضا بیرون آمده و دوست آن‌ها را گرفته و حالا آنچه مهم است، سرنوشت آقای نجفی است.

البته فقط اصلاح‌طلبان نبودند که در قضیه نجفی بد عمل کردند، تلویزیون نیز ناشی‌گری و دستپاچگی کرد. پلیس هم کمی در دام تلویزیون افتاد-آنجا که اسلحه قاتل را به دست خبرنگار تلویزیون داد تا او مقابل چشم جهان، گلوله‌هایش را بشمارد! -و فضای مجازی خیلی زیاد و خبرگزاری‌های رسمی تا قسمتی. شاید همگی این بد عمل کردن‌ها به این خاطر بود که در شلیک یک معاون سابق رئیس‌جمهور و شهردار سابق پایتخت به یک زن جوان، بی‌تجربه و بدون سابقه بودیم!

شخصاً آرزو می‌کنم تلا‌ش‌های دوستان آقای نجفی به‌ثمر بنشیند و بتوانند رضایت بگیرند. این به توصیه خداوند نزدیک‌تر است. اما ماجرای این قتل و تلاش‌هایی که آدم‌های سیاسی و روزنامه‌ها و وکلا برای پوشاندن حقیقت کردند، زنگ خطری است برای ما که بدانیم وقتی برای وکیل حقوقی و سیاستمدار و روزنامه‌نگار، «حقیقت» بی‌ارزش شود، آسیب آن در امور مهمه مملکت یعنی سقوط تا آخر «مجاز»!
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
حمید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۳۱ - ۱۳۹۸/۰۵/۲۲
0
0
این متن دو بار زیر هم منتشر شده !!؟؟
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار