همین چند روز پیش بود که گزارشی در خصوص فعالیت بیحد و حصر دلالان محترم فوتبال نوشتیم. دلالانی که بازیکنان گمنام خارجی را با رقمهای بالا و باور نکردنی به تیمهای بزرگ فوتبال ایران قالب میکنند و مدیران ناکاربلد دو باشگاه پرهوادار پایتخت هم که ظاهراً از وزارت ورزش برای پرداخت میلیاردمیلیارد پول مردم به این خارجیها و دلالها مجوز دارند، چشم و گوش بسته برای جذب این بازیکنان آغوش باز کردهاند.
اتفاق تازهای نیست، البته در هر فصل نقل و انتقالات این مسائل رخ میدهد، اما اینکه در بحران اقتصادی حاکم بر کشور و در شرایطی که بارها تأکید شده باشگاهها راه صرفهجویی را در پیش بگیرند، این اشتیاق زائدالوصف برای جذب بازیکن خارجی واقعاً جای تأسف دارد. گویی که سرخابیهای پایتخت با یک لجبازی خاص نسبت به بقیه فوتبال و ورزش کشور و دهنکجی به مشکلات عدیده مردمی که حتی بعضاً در فراهم کردن مایحتاج روزمره خود دچار مشکل هستند، وقیحانه از بیتالمال خرج میکنند و خدا میداند طی ماههای آینده چند پرونده شکایت دیگر در مراجع قضایی بینالمللی برای آنها باز خواهد شد.
ابتدا قرار بر این بود که تیمها مربی خارجی نگیرند که البته این مسئله بهطور کامل نادیده گرفته شد و در رأس آن، دو تیم دولتی و بیتالمالخور پرسپولیس و استقلال، دو مربی خارجی بیکار، حیران و سرگشته را با مشقت تمام بهکار گرفتند. در ادامه دو تیم پرمدعا با گستاخی تمام برخلاف آنچه عدم برپایی اردوهای خارجی به دلیل مشکلات ارزی عنوان شده بود در ترکیه اردو برپا کردند که اخبار مفتضحانه این اردوها هم به گوش همگان رسید، اما دریغ از حیا، شرم و حتی یک عذرخواهی ساده از سوی مدیران این دو باشگاه بابت این قانونشکنی و تخطی از یک خواست عمومی.
حالا، اما این دو باشگاه پا را فراتر گذاشتهاند و ظاهراً در رقابت با هم برای خرج کردن از بیتالمال مسابقه جذب بازیکنان بیتیم مانده خارجی گذشتهاند. بازیکنانی که دلالها بهعنوان حاکمان قاطع و بلاعزل بازار نقل و انتقالات هر طور که دلشان بخواهد در آن گربهرقصانی میکنند و با هر رقم که مدنظرشان باشد، آنها را به مدیرانی، چون عرب و فتحی قالب میکنند. نکته جالب در این خصوص سکوت عجیب و تأملبرانگیز وزارت ورزش، شخص وزیر و معاونش بهعنوان متولیان اصلی این دو باشگاه درباره این ولخرجی بیسابقه و بیضابطه است!
تا جایی که به یاد داریم جناب وزیر و معاونش در خصوص تمامی رشتهها با سختگیریهای خاص خودشان اقدام میکنند و هر بار با شعار سال سخت اقتصادی و لزوم صرفهجویی از سوی ورزشکاران و فدراسیونها وارد عمل میشوند، اما نمیدانیم چطور در خصوص ولخرجیهای خارج از قاعده این دو تیم سیاست سکوت را در پیش گرفتهاند، آنهم در شرایطی که امروز مشخص شده یک باشگاه بازیکنی را با مبلغی حدود دو برابر ارزش واقعیاش جذب کرده و دیگری هم در حال عقد قراردادی تقریباً به همان میزان با بازیکنی ۳۱ ساله و خداحافظی کرده با فوتبال ملی کشورش است.
دیدن و شنیدن چنین اخباری از فوتبال و تماشای سکوت وزارتنشینان در این خصوص بار دیگر ثابت میکند که وزارت ورزش در سال کسب سهمیه المپیک تا چه میزان فوتبالزده است. سالی که بسیاری از قهرمانان و مدالآوران ورزش ایران خود را با سختگیریهای همین وزارتخانه برای حضوری مقتدر در المپیک ۲۰۲۰ آماده میکنند، اما در آنسو دو باشگاه فوتبالی که تقریباً جز خرجتراشی، پروندهسازی و بالا آوردن بدهی و بردن آبروی ورزش کشور در مجامع بینالمللی هیچ فایده دیگری ندارند، به راحتی آب خوردن از جیب مردم خرج میکنند و آقایان هم با خنده تحویلشان میگیرند.
جای تأسف دارد؛ این سکوت و این نگاه متفاوت ولی باید این همه تبعیض را فریاد زد و به گوش همه رساند. در حالی مردم کوچه و بازار در سختی و مشقت بسر میبرند و بسیاری از قهرمانان مدالآور هم همدوش آنها حرکت میکنند که عدهای قرمزپوش و آبیپوش حسابی خرج میکنند و به ریش همه میخندند.