سرویس ورزشی جوان آنلاین - وحید صابری : اگر یک فردی از فامیل و همسایه و اقوام و همکاران چنین کند شما چه میکنید؟
قدر مسلم او ا نکوهش میکنید و تا جایی که بتوانید مانع ادامه تخریب خانواده از جانب این شخص میشوید.
ما ادعا میکنیم که محل کار همانند خانه ماست و همکاران عضو یک خانواده اند.
هر عضوی بنابر موقعیتی که دارد یک نوع کارایی دارد و از هر فرد بنا بر توانمندیهای موجود انتظاری در همان حد میرود.
ورزش را میتوان پدیدهای کاملا اجتماعی که همه اجزای آن شبیه خانواده است نامید.
تلاش ورزشکاران یک تیم برای موفقیت دقیقا همانند تلاش اعضای یک خانواده برای اداره امور زندگی است.
بالطبع تلاش مدیران دستگاه ورزش هم برگرفته از همین اخلاق و رفتار است، ولی آیا واقعا سازی که امروز از درون خانواده ورزش به شکلی بسیار ناهمگون از سوی برخی اعضای خانواده به گوش میرسد در جهت تقویت خانواده ورزش است؟
فرض کنید یک عده به زعم خود هنوز به حق خود در دستگاه ورزش نرسیده اند.
دلیل نرسیدن هم برای هر فرد در جایگاهی که هست متفاوت است. باید دید چرا گروهی معدود که تعدادشان به اندازه انگشتان یک دست هم نیست مدام بر ساز مخالف میکوبند.
جالب است حکایت این گروه یکی از همکاران همین افراد حرف جالبی میزد. او میگوید: ما گروهی هستیم تحت عنوان کارشناس ورزش که تقریبا در یک رنج سازمانی قرار داریم. انصافا از وقتی که افرادی مثل علی رغبتی و محمدرضا داورزنی و فلاح و رحمانی پستهای کلیدی را گرفته اند منش و روش آنها استفاده از نیروهای درون سازمانی بوده است.
وی از سعادتمند نام برد که او هم الان کار سنگینی را در پیش گرفته و برای این کار سنگین نرفته با بیرون قرارداد ببندد (کاری که قبلا خیلی اتفاق می افتاد)، کارشناسان ما در فدراسیونها یا رییس و دبیر شده اند و یا سرپرست و اغلب فدراسیونها دست همکاران سازمانی است.
اگر فردی یا افرادی هنوز نتوانسته اند برای خود جایگاهی پیدا کنند باید به عملکرد خود نگاه کنند، چون وزارت ورزش ابتدا دنبال نیروهای توانمند داخلی است. حال اگر به من نوعی جایگاهی نرسیده نباید جار بزنم که فلانی زده و خورده و آبروی خانوادگی یک مدیر ارشد ورزش را با اوهام و بداخلاقیها به باد انتقاد بگیریم.
توپخانه داخلی هر روز با شایعه پراکنی در تلاش است تا حکایت ضرب المثل معروف را پیاده کند: بدنامی بهتر از گمنامی است.
چنین افرادی آنقدر افراط میکنند در مخالف خوانی و سمپاشی که مدیریت نگران پست دادن به آنهاست و بر عکس هر مدیری که بیاید اول از همه روی همین آدمهای همیشه مخالف انگشت میگذارد، چون باید به افرادی اعتماد کند که از هر جهت موجه باشند.
ما هم معتقدیم وزیر ورزش و معاونین وزیر و مدیران ستادی خالی از ایراد نیستند، ولی اداره امور ورزش با این همه انتظارت و کمبود بودجه و تحریمها و مشکلات سیاسی و اجتماعی کاری بس دشوار است و باید کمک کنیم تا از این گردنههای صعب العبور، ورزش بسلامت عبور کند چه اینکه ورزش و سربلندی آن برای همه ماست و شکست و بذر ناامیدی پاشین باعث بدبینی از بیرون و درون میشود.
از یک مدیر بلند پایه گلایه کردیم که چرا شما به برخی کارشناسان خود کم توجهی میکنید و... جواب داد: آنهایی که همیشه ساز مخالف کوک میکنند و نان و نمک اینجا را میخورند و نمکدان میشکنند توقع نداشته باشند برای شان فرش قرمز پهن کنند. صبر ما هم حدی دارد. اینها تحت هر شرایطی طلبکار سیستم هستند. بارها شده که خواستند با چنین تفکری برخورد شود، ولی باز ما اجازه نداده ایم، چون معتقدیم هنوز هم باید به اینها زمان داد، ولی اگر بر طبل تخریب بکوبند کار از کار میگذرد ...
تو، چون خود کنی اختر خویش را بد
مدار از فلک چرخ نیکر اختری را