کد خبر: 965253
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۱۰
نظری بر مصائب جنگ جهانی اول برای ایران و ایرانی‌ها
گزارش‌های ارسالی افسران انگلیس و وزارت امورخارجه امریکا به‌خوبی بازگو کننده تأثیر ورود کشور‌های درگیر جنگ به ایران و تاراج منابع و وقوع قحطی و کاهش جمعیت کشورمان در آن سال‌ها است.
سمانه صادقی
سرویس تاریخ جوان آ‌نلاین: روز‌هایی که بر ما گذشت بر پیشانی خویش نشان از سالروز آغاز جنگ جهانی اول داشت. هم از این روی و در بازشناخت ابعاد این رویداد و تأثیرات آن بر شرایط سیاسی و اقتصادی کشورمان، مقال ذیل را به شما تقدیم می‌کنیم. امید آنکه تاریخ‌پژوهان و عموم علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید.

آغاز یک کابوس
ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد امپراطوری اتریش و همسرش، دوشس هوهنبرگ، در هفت تیرماه ۱۲۹۳ برابر با ۲۸ ژوئن ۱۹۱۴ میلادی در سارایوو توسط گاوریلو پرنسیپ بهانه‌ای برای آغاز جنگ اول جهانی بود. چون به واسطه این ترور اتریش از صربستان تقاضا نمود تحقیقاتی در این رابطه با شرکت نمایندگان اتریش صورت گیرد ولی دولت صربستان با این مسئله مخالفت نمود. البته اختلافات اتریش و صربستان بر سر منطقه بالکان و احساس خطری که اتریش نسبت به تسلط صربستان بر بالکان می‌کرد نیز از جمله دلایلی بود که باعث شد پس از رد درخواست تحقیقات درخصوص ترور، اتریش به صربستان اعلان جنگ نماید. پیرو این اعلان جنگ، روسیه که حامی صربستان بود نیز به حمایت از صربستان وارد جنگ شد. آلمان هم که حامی اتریش بود به این واسطه به جنگ ورود پیدا کرد و از خاک بلژیک به فرانسه حمله نمود. به موجب تجاوز آلمان به خاک بلژیک، متحد این کشور یعنی بریتانیا علیه آلمان اعلان جنگ نمود. در این زمان عثمانی هم به حمایت از آلمان برخاست. عملاً ورود کشور‌ها به عرصه این نبرد دومینووار اتفاق افتاد. درواقع جنگ جهانی اول بین متحدان امپراطوری آلمان یعنی اتریش، مجارستان، عثمانی و بلغارستان و نیرو‌های دولت‌های متفق یعنی روسیه، صربستان، فرانسه، بلژیک، بریتانیا، ایتالیا (کشور‌های آلمان، ایتالیا و اتریش در ۲۰ می ۱۸۸۲م پیمان سه‌جانبه‌ای را میان خود منعقد کرده بودند که به موجب آن هریک از این سه کشور متعهد شدند در صورتی که یکی از آنان از جانب ابرقدرت‌های دیگر مورد حمله قرار گیرد، دیگران نیز برای دفاع در جنگ دخالت کنند. این پیمان تا شروع جنگ جهانی اول ادامه یافت، اما ایتالیا به خاطر اختلافاتش با اتریش و آلمان، به متفقین پیوست و در می ۱۹۱۵ به اتریش و در اوت ۱۹۱۶ به آلمان اعلان جنگ داد)، پرتغال، ژاپن، رومانی و از اوت ۱۹۱۷ ایالات متحده امریکا، یونان و تایلند درگرفت.

هیجان کاذب در کشور‌های دخیل در جنگ
با اعلان آغاز جنگ جهانی اول توسط دولت‌ها مردم این کشور‌ها که مدت‌ها ناظر درگیری دولت‌ها بودند از خوشحالی در خیابان‌ها به پایکوبی پرداختند. جوانان آنچنان از آغاز جنگ به هیجان آمده بوده که خیل عظیمی از آنان داوطلبانه به جبهه‌های نبرد پیوستند. درواقع جنگ اول جهانی بهانه و فرصتی برای به‌کارگیری دستاورد‌های جدید علمی در حوزه نظامی و پزشکی در آغاز قرن بیستم بود. مثلاً برای اولین بار در این جنگ از بمب‌های بزرگ استفاده شد، به‌طوری که وقتی آلمان‌ها به بلژیک حمله کردند صدای انفجار بمب‌های آنان در لندن هم شنیده می‌شد. علاوه بر آن برای نخستین بار گاز‌های شیمیایی ۱۵۰ هزار تن در این جنگ مورد استفاده قرار گرفت که سبب شد یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بر اثر استنشاق آن جان خود را از دست بدهند. ۶۵ میلیون سرباز از ۳۰ کشور در این جنگ حاضر بودند که ۱۰ میلیون نفر از آنان کشته، ۲۱ میلیون نفر از آنان زخمی و حدود ۵ میلیون نفر نیز مفقود شدند. همچنین از ۱۲ میلیون سرباز روس حاضر در جنگ بیش از سه چهارمشان کشته، زخمی یا ناپدید شدند.
از جمله دستاورد‌های این جنگ جهانی این بود که چهار پادشاهی هابسبورگ در امپراطوری اتریش، هوهن تسولرن در امپراطوری آلمان، عثمانی در امپراطوری عثمانی و رومانوف در امپراطوری روسیه تزاری نابود شده و حکومت‌های جدیدی در جهان متولد شدند. درواقع تزار‌های روسیه سال ۱۹۱۷ به خاطر انقلاب کمونیستی از قدرت ساقط و از محور خارج شدند. در خاورمیانه هم با نابودی امپراطوری عثمانی کشور نوینی به نام «ترکیه» شکل می‌گیرد و سرپرستی موقت مناطق عرب‌نشین تحت حکومت این کشور هم برای مدتی به دست بریتانیا و فرانسه می‌افتد. با فروپاشی امپراطوری اتریش هم کشور‌هایی همچون چکسلواکی و یوگسلاوی پدید آمدند و کشور لهستان با پیوند بخش‌هایی از خاک امپراطوری‌های آلمان، روسیه و اتریش استقلال از دست داده خود را به‌دست آورد.

پایان یک مصاف تاریک
مردمی که با آغاز جنگ با خوشحالی به خیابان‌ها ریخته بودند و برای حضور در جبهه‌ها از یکدیگر پیشی می‌گرفتند با مشاهده چهره خشن جنگ و بالا رفتن آمار کشته‌شدگان و فجایعی که جنگ به بار آورده بود، فهمیدند که بحران خیلی عمیق‌تر از آن چیزی بوده که تصور می‌کردند.
با گذشت چهار سال نهایتاً آتش این جنگ خونین در نتیجه حملات متفقین، به رهبری «مارشال فوش» فرانسوی در ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ خاموش شد و قراردادی در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۹ در کاخ ورسای میان کشور‌های متفق به عنوان دولت‌های پیروز و کشور‌های متحد به عنوان مغلوب بسته شد که به معاهده ورسای شهرت یافت. انحلال چهار امپراطوری و تحمیل غرامت‌های تحقیرآمیز در معاهده ورسای نسبت به آلمان و نادیده گرفتن ژاپن و ایتالیا به عنوان دولت‌های متفق از دستاورد‌های پیروزی باعث شد که گروه‌های تندرو (پرورش نازیسم در آلمان و فاشیسم در ایتالیا) در این کشور‌ها به وجود بیاید و جنگ جهانی دوم که حاصل سرخوردگی‌ها بود درست ۲۱ سال و یک ماه بعد یعنی ۴ شهریور ۱۳۲۰ به وقوع بپیوندد. در جنگ جهانی دوم هم ایران به دلیل عدم محبوبیت حاکمیت مجدداً مورد هجوم نیرو‌های دیگر کشور‌ها واقع و بلافاصله اشغال شد.
نکته جالب اینکه گاوریلو پرنسیپ عامل شروع این جنگ نهایتاً در دادگاه به ۲۰ سال زندان محکوم شد، اما سه سال و ۱۰ ماه بعد در اثر بیماری سل ناشی از شرایط بد زندان در سلول خود در قلعه نظامی ترزین درگذشت.

تراژدی یک جنگ در ایران
در سوم اوت سال ۱۹۱۴ که جنگ جهانی اول آغاز شد احمدشاه قاجار تازه به سن ۱۸ سالگی رسیده و تاج‌گذاری کرده بود و قدرت و اختیاری نداشت لذا اوضاع داخلی کشور سامان نداشت. در آن دوران ایران با روسیه تزاری، عثمانی (متحد آلمان) و هند (مستعمره بریتانیا) همسایه بود و این همسایگان ایران را محل تاخت و تاز نیرو‌های خود قرار دادند.
درنهایت به دلیل اختلافات و نابسامانی اوضاع داخلی، احمدشاه پس از گذشت سه ماه از آغاز جنگ در ۱۲ ذیحجه ۱۳۳۲ قمری فرمان خود را مبنی بر اعلان بی‌طرفی در جنگ خطاب به مستوفی‌الممالک رئیس‌الوزرا صادر کرد. در این فرمان آمده: «نظر به اینکه در این اوقات متأسفانه بین دول اروپا نایره جنگ مشتعل است و ممکن است این محاربه به حدود مملکت ما نزدیک شود و نظر به اینکه روابط ودادیه ما بحمدالله با دول متخاصمه برقرار است برای اینکه عموم اهالی از نیات مقدسه ما در حفظ و صیانت این روابط حسنه نسبت به دول متحاربه مطلع باشند امر و مقرر می‌‏فرماییم که جناب مستطاب اجل اشرف افخم اکرم مهین دستور معظم مستوفی‏‌الممالک، رئیس‌الوزرا و وزیر داخله فرمان ملوکانه را به فرمانفرمایان و حکام و مأموران دولت ابلاغ دارند که دولت ما در این موقع مسلک بی‌طرفی را اتخاذ و روابط دوستانه خود را با دول متخاصمه کماکان حفظ و صیانت می‌‏نماید و به این لحاظ مأموران دولت را باید متوجه نمایند که نباید وجهاً من‌‏الوجوه براً و بحراً کمک به همراهی یا ضدیت هر یک از دول متخاصمه نموده یا اسلحه و ادوات حربیه برای یکی از طرفین تدارک یا حمل کنند و باید از طرفداری با هر کدام از دول متحاربه پرهیز و احتراز نموده، مسلک بی‌طرفی دولت متبوعه خود را کاملاً رعایت نمایند و در تکمیل حفظ بی‌طرفی و صیانت روابط حسنه باز آنچه هیئت دولت ما مصلحت داند و به عرض برسد در اجرای مقررات آن امر ملوکانه شرف صدور خواهد یافت.» در پی فرمان احمدشاه، مستوفی‌الممالک رئیس‌الوزرا نیز در تاریخ ۹ آبان ۱۲۹۳ با صدور بیانیه‌ای رسماً بی‌طرفی ایران را در جنگ بین‌الملل اعلام داشت.

بی طرفی، سیاستی که بی‌حاصل بود!
اهمیت اعلام بی‌طرفی ایران در این جنگ به قدری بود که حدود ۷۰ هزار سرباز روس در اواخر سال ۱۹۱۴ نواحی شمال غربی ایران را در طول سرحدات عثمانی اشغال کردند. نیرو‌های عثمانی نیز در برابر پیشروی نیرو‌های متفقین، به خاک ایران حمله کرده و در نزدیکی تبریز جنگی میان آن‌ها و قوای روس در گرفت. به موجب این درگیری روس‌ها ناچار شدند این شهر را تخلیه کنند و شهر تبریز در جریان این جنگ به آتش کشیده و مردم این شهر متحمل خسارات فراوانی شدند.
در ادامه بی‌کفایتی دولت مرکزی ایران نیرو‌های روس پس از شکست قوای عثمانی از قزوین به سمت تهران حرکت کرده و ۱۸ آبان وارد کرج شدند. پیشروی قشون روس به سمت تهران به گونه‌ای بود که باعث شد دولت تصمیم به انتقال پایتخت گیرد، اما وزیر مختار روس و انگلیس در دیداری که در ۲۳ آبان‌ماه با احمدشاه داشتند وی را از این اقدام منصرف کردند. عدم ثبات دولت ما در آن روزگار به قدری بود که در طول دوران جنگ ۱۲ دولت در ایران روی کار آمدند.
فقدان ارتش منسجم در ایران باعث شد روس‌ها مناطق شمال و شمال غرب، انگلیسی‌ها نواحی جنوب از جمله بوشهر و بندر لنگه و عثمانی غرب کشور را به دست بگیرند، آلمان‌ها هم که در مناطق مختلف کشور نفوذ داشتند. هرچند قوای قزاق‌ها در کشور به عنوان نیروی نظامی حاضر بودند ولی به واسطه تربیت روسی که داشتند به سمت روس‌ها متمایل بودند.

بار دیگر مقاومت ایرانی
در این دوران رئیسعلی دلواری در جنوب و میرزا کوچک خان در شمال در برابر نیرو‌های انگلیس بسیار مقاومت کردند. در سال ۱۲۹۵ تعداد ۲۷ نفر از نمایندگان مجلس و گروهی از رجال سیاسی و مردم عادی به منظور مقابله با قوای روس و انگلیس، به طرف قم حرکت کردند و در آن شهر «کمیته دفاع ملی» را تشکیل دادند و یک هیئت چهار نفری را به همراه آیت‌الله مدرس برای اداره امور برگزیدند. این کمیته بعد از تصرف قم به دست روس‌ها، کارش را در کرمانشاه ادامه داد. حتی آیت‌الله مدرس از احمدشاه هم دعوت کرد که به ایران بازگردد، اما احمدشاه نپذیرفت. در دوران جنگ جهانی اول مردم ایران در برابر نفوذ نیرو‌های بیگانه به کشور بسیار مقاومت کردند، اما در جنگ جهانی دوم به دلیل رفتار سیستم حاکم ما شاهد چنین مقاومتی از سوی مردم نیستیم.

آغاز جنگ و کاهش صادرات نفت ایران
همه این کشور‌ها موقعی وارد خاک ایران شدند که زمان برداشت محصول بود لذا آن‌ها با ورود خود همه محصولات ما را با خود به کشور‌های درگیر جنگشان بردند، هرچند که دولت انگلیس کمبود محصولات در ایران را به وقوع خشکسالی در آن سال‌ها ربط می‌داد. البته از دیگر دلایل وقوع قحطی در ایران دربار بود، چون احمدشاه قاجار خود از محتکران بزرگ گندم در کشور به شمار می‌رفت. کمبود گندم در آن سال‌ها به گونه‌ای پیش می‌رود که در عرض دو سال قیمت گندم ۱۱ برابر می‌شود. دامنه اختیارات بریتانیا و روسیه در طول دوران جنگ در ایران به اندازه‌ای بوده که کلیه وسایل حمل‌ونقل کشور اعم از بخش عمده اسب‌ها، قاطرها، شتر‌ها و الاغ‌ها را به عراق انتقال دادند، البته مابقی نیز به دلیل قحطی تلف شدند. این مسئله حمل‌ونقل عمومی ایرانیان را به قدری با محدودیت همراه کرد که حتی رفت‌وآمد مقامات و کارمندان دولتی هم برای رسیدگی به امور با دشواری روبه‌رو شد.
علاوه‌براین در طول دوران جنگ بریتانیایی‌ها میزان استخراج نفت ایران را از ۲۰۰ هزار بشکه به یک میلیون و ۳۰۰ هزار تن رساندند و به گفته خودشان اگر نفت ایران نبود در جنگ پیروز نمی‌شدند. درواقع سوخت کشتی‌های انگلیس در هر دو جنگ جهانی از معادن نفت ایران تأمین شد. نفت در کشور ما در حالی میزان استخراجش شش برابر شد که ۱۱ میلیون نفر در ایران بر اثر گرسنگی به کام مرگ افتادند. یعنی ما هیچ سهمی از منابع نفتی‌مان هم نداشتیم. در چنین روز‌هایی ایران آن سال‌ها بدترین روز‌های خود را پشت سر می‌گذاشت.

هولوکاست ایرانی...
گزارش‌های ارسالی افسران انگلیس و وزارت امورخارجه امریکا به‌خوبی بازگو کننده تأثیر ورود کشور‌های درگیر جنگ به ایران و تاراج منابع و وقوع قحطی و کاهش جمعیت کشورمان در آن سال‌ها است. سرهنگ ام. اچ داناهو، افسر اطلاعاتی ارتش بریتانیا و خبرنگار ویژه دیلی کرونیکل که ۵ آوریل ۱۹۱۸ به ایران وارد شده در کتابش «مأموریت به پرشیا» می‌نویسد: «اجساد مردان و زنان در معابر عمومی افتاده بود؛ پشته‌های چروکیده و تلنبار شده بشریتی فلک‌زده، در میان انگشتان خشکیده آن‌ها هنوز دسته‌ای علف که از خاک بیرون کشیده بودند دیده می‌شد یا ریشه‌هایی که از مزارع کنده بودند تا شکنجه مرگ از گرسنگی را سبک‌تر کنند... در همدان نان، تنها قوت مستمندان، بسیار گران بوده... روز ششم مارس آقای مک‌دانل کنسول بریتانیا رسماً محاسبه کرد که روزانه ۲۰۰ نفر از گرسنگی می‌میرند... هشت زن دستگیر شدند و اعتراف کردند چند بچه را از فرط گرسنگی کشته و خورده‌اند؛ ازجمله یک مادر و دختر که در حین پختن یک دختر هشت ساله دستگیر و بعد در مقابل اداره تلگراف همدان سنگسار شدند.»
وزارت امور خارجه امریکا نیز در ژانویه ۱۹۰۰ از هیئت نمایندگی‌اش در تهران می‌خواهد که جمعیت ایران را به واشنگتن گزارش کند. وزیر مختار امریکا در این رابطه پاسخ می‌دهد که در ایران آمار رسمی وجود ندارد ولی اروپاییان مقیم ایران و کسانی که نظرشان معتبر است جمعیت ایران را ۱۲ میلیون نفر می‌دانند. علاوه بر آن سفارت امریکا در سال ۱۹۱۰ جمعیت ایران را ۱۳ تا ۱۵ میلیون نفر گزارش کرده و وزیرمختار امریکا تأکید داشته که ایرانیان تحصیلکرده و مطلع جمعیت ایران را در سال ۱۹۱۰ حدود ۱۷ میلیون نفر می‌دانند. در همین گزارش، با استناد به میزان مصرف روزانه نان، جمعیت تهران ۴۰۰ هزار نفر قید شده و در سال ۱۹۱۷ نیز بر اساس تعداد آرای انتخابات مجلس چهارم، جمعیت تهران بیش از ۵۰۰ هزار نفر اعلام شده است.
با توجه به ارقام موجود در گزارش‌های هیئت نمایندگی امریکا در ایران، اگر جمعیت سال ۱۹۱۰ ایران ۱۵ میلیون نفر باشد، به‌طور طبیعی در سال ۱۹۲۰ این جمعیت باید به ۱۸ تا ۲۰ میلیون نفر می‌رسید. در صورتی که منابع امریکایی و انگلیسی در سال ۱۹۲۰ جمعیت ایران را ۱۰ میلیون نفر گزارش کرده‌اند. والاس اسمیت موری، شارژدافر امریکا در تهران نیز در گزارش سال ۱۹۲۵ خود اعلام می‌کند یک سوم جمعیت ایران طی قحطی سال‌های
۱۹۱۸-۱۹۱۷ مرده‌اند. جمعیت تهران نیز به ۲۰۰ هزار نفر رسیده یعنی ۶۰ درصد کاهش یافته است.

سخن آخر
البته در آمار‌های رسمی جنگ جهانی اول، آمار تلفات ایران هیچگاه جزو آمار رسمی به حساب نیامد. درواقع نمایندگان ما در ورسای نتوانستند به‌خوبی از منافع ایران حمایت کنند، ضمن اینکه، چون انگلیس جزو فاتحین جنگ به شمار می‌رفت میزان دخالتش را در ایران انکار نمود و همانطور که اشاره شد خشکسالی را عامل وقوع قحطی در ایران معرفی کرد. البته اسناد مربوط به جنگ جهانی اول توسط وزارت جنگ بریتانیا تا سال ۲۰۵۳ «طبقه‌بندی شده» و غیرقابل دستیابی اعلام شده است.
در کل فجایع و تلفات جنگ جهانی اول در ایران به قدری مغفول مانده که نسل جوان امروز نسبت به آن دوران بیگانه است. البته سریال‌ها و فیلم‌هایی همچون دلیران تنگستان یا یتیم خانه ایران و مستند‌هایی مثل خاطرات خانه متروک تا حدودی توانستند در ارتقای آگاهی نسل جوان رهگشا باشند، اما این مقدار پرداخت‌ها به چنین موضوع مهم و تأثیرگذاری در تاریخ ایران بسیار محدود و ناکافی است.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
علی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۷:۲۷ - ۱۳۹۸/۰۵/۲۰
1
8
حالا می فهمیم چرا بعضی از انقلابی نماها اصرار به انحلال ارتش و برچیده شدن صنعت موشکی به بهانه های واهی داشتند تا نظام احمد شاهی حاکم و مملکت به سهولت عرصه ترک‌تازی بیگانگان قرار گیرد.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of
۱۹:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۹
یکی به نعل می زنی, یکی به میخ . . .
مهدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۹
1
4
موضوع مرگ ومیر تاسفبار چند میلیون ایرانی که هرگز با دلایلی مانند خشکسالی یا آنفولانزا توجیه پذیر نیست باید با جدیت توسط دولت ایران در مجامع بین المللی پیگیری و احقاق حق شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار