کد خبر: 966436
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۲:۰۰
به بهانه انتشار اثر تاریخی-پژوهشی «پدر ساواک»
شاهد توحیدی
سرویس تاریخ جوان آنلاین: زمان اکنون، نشان از سالروز ترور تیمور بختیار توسط ساواک در عراق دارد. به همین مناسبت بر آن شدیم تا یکی از مجموعه آثار منتشره مرکز اسناد انقلاب اسلامی برای نوجوانان و جوانان، که بدین موضوع اختصاص یافته را به شما معرفی کنیم. این جزوه مختصر، به رغم ایجاز، مطالب نسبتاً جامع از فرجام نخستین رئیس ساواک می‌نمایاند و فراز و فرود‌های زندگی او را به خوبی نمایانده است. در دیباچه ناشر بر این اثر آمده است: «سرلشکر تیمور بختیار، چنان که از نامش پیداست، منتسب است به ایل بختیاری و با ورود ثریا اسفندیاری به عنوان ملکه به دربار محمدرضا پهلوی، با دربار همراه شد و چنان رشد نمود که مأموریت تشکیل و ریاست بر سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) به وی واگذار شد. بختیار در دوران نفوذ خود در کشور، زمین‌های زیادی را مالک شد و ثروت هنگفتی به جیب زد که اکنون با گذشت قریب به ۵۰ سال، سرمایه کلانی به حساب می‌آید. وی در مقام ریاست ساواک جهنمی ظلم کرد و خون‌های بی‌گناهان را ریخت، اما زمانی که به اوج رسید محمدرضا مانع او شد و از قدرت بسیارش هراسان گشت و...، اما او که به حدّ خود از یغمای ثروت ملی قانع نبود (!) بنای ناسازگاری گذاشت و در اندک زمانی، تشکیلات نظامی علیه رژیم را در خارج از کشور بنا نهاد؛ آن قدر دور برداشت که حتی در پیغامی به امام خمینی (ره) خواستار همراهی نهضت مردم انقلابی با خود شد! ولی امام با تیزبینی خود و به دلیل تفاوت انگیزه‌ها حتی نماینده وی را نیز به حضور نپذیرفت. اثر حاضر، روایتی است از آغاز تا فرجام تیمور بختیار؛ تقدیم به جوانان ایران اسلامی. با تشکر از زحمات محقق محترم، از تلاش‌های آقایان مهدی حق‌بین مدیر سابق گروه هنر، دکتر رشید جعفرپور مدیر بخش ادبیات و دکتر اکبر اشراقی معاون پژوهشی و همکاران محترم در مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات قدردانی می‌گردد».

فصل نخست این اثر به بازگویی و بررسی نسبت ایل بختیاری با رضاخان و فرزندش محمدرضا پهلوی می‌پردازد و به خصوص ایذا و آزار‌های رضاخان نسبت به این قوم را بیان می‌دارد. در بخشی از این فصل آمده است: «شاید بتوان گفت لر‌های بختیاری تنها گروه قومی بودند که به‌رغم دستیابی بر مقامات عالی‌رتبه دولتی در دوران مشروطه و همکاری نزدیک با رضاخان سردارسپه جهت سرکوب شورش‌ها و قیام‌های گوناگون در نقاط مختلف کشور، بعد از روی کار آمدن رضاشاه به شدت سرکوب و از مناصب خود برکنار شدند. مهاجرت بختیاری‌ها به تهران، به دلایل مختلف (نمایندگی در مجلس شورای ملی، وزارت و...) موجب ضعف طوایف بختیاری شد و رضاشاه از همین ضعف برای محو نقش نظامی بختیاری‌ها استفاده کرد. رضاشاه با هدف محدود کردن قدرت ایلات و عشایر، خوانین و سرداران محلی و کنترل آن‌ها با متلاشی نمودن بنیاد ایل‌نشینی و در حقیقت با از بین بردن آثار بازمانده از دوران «پادشاهی» به دو هدف اساسی خود یعنی تشکیل «قشون متحدالشکل» و «تمرکز قدرت» دست یافت. رضاشاه برای دستیابی به این دو هدف دو مانع اساسی بر سر راه خود داشت: «مانع نخست اسمعیل‌خان صولت‌الدوله قشقایی یکی از بانفوذترین سران ایل قشقایی... و مانع دوم سردار [اسعد]بختیاری بود» که هر دو مانع توسط رضاشاه از بین رفتند. ناصر نجمی در مورد علل بازداشت جعفرقلی‌خان، سردار اسعد بختیاری، که مدتی نیز وزیر جنگ رضاشاه بود و همراه تنی چند از خوانین بختیاری در سال ۱۳۱۲ شمسی بازداشت شد، می‌نویسد: «این طور شایع شد که او [سردار اسعد]محرمانه سلاح‌های وزارت‌جنگ را برای بختیاری‌ها فرستاده است. رضاشاه بعداً براساس گزارش آیرم گفته بود سردار اسعد می‌خواست محمدحسن میرزا را از اروپا برای اجرای منظور‌های خاص سیاسی به ایران آورده...».
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار