کد خبر: 966561
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۷
سفرنامه «عالیه خانم شیرازی» را از دست ندهید
چادر کردیم رفتیم تماشا کتاب اول از مجموعه‌­ی سفرنامه­‌های قدیمی زنان است که چند ماه پیش نشر اطراف منتشرش کرده. عالیه خانم شیرازی سفرش را از کرمان آغاز می‌کند و با گذر از بمبئی به عربستان و عراق می‌­رود و پس از انجام اعمال حج و زیارت به ایران بازمی‌­گردد و مدتی را در دربار ناصرالدین شاه سپری می‌­کند.
سرویس فرهنگ‌وهنر جوان آنلاین: چادر کردیم رفتیم تماشا که اواخر سال گذشته با تدوین و ویرایش زهره ترابی در نشر اطراف منتشر شد، روایت سفری است که در دوره‌ی ناصرالدین شاه نوشته شده. نویسنده عالیه خانم شیرازی است که درباره‌ی شروع سفرش از کرمان و رفتن به بمبئی می‌نویسد و از سختی‌ها و ماجرا‌های سفر حج می‌گوید. بخش دوم چادر کردیم رفتیم تماشا به تهران و دربار ناصرالدین شاه و اقامت یک‌سال‌و‌نیمه‌ی عالیه خانم در تهران اختصاص دارد. آنچه در ادامه می‌آید خلاصه‌ای است از مطلبی که خانم ثنا کاکاوند در روزنامه‌ی سازندگی درباره‌ی این کتاب منتشر کرده‌اند:
 
 
 
 
 
چادر کردیم رفتیم تماشا کتاب اول از مجموعه‌­ی سفرنامه­‌های قدیمی زنان است که چند ماه پیش نشر اطراف منتشرش کرده. متن این سفرنامه از مجموعه‌­ی ده جلدی سفرنامه­‌های حج قاجاری استخراج شده که شامل هشتاد سفرنامه­ از زنان و مردان این دوره است و اهمیتی فراوان میان باقی سفرنامه‌­ها دارد. عالیه خانم شیرازی سفرش را از کرمان آغاز می‌کند و با گذر از بمبئی به عربستان و عراق می‌­رود و پس از انجام اعمال حج و زیارت به ایران بازمی‌­گردد و مدتی را در دربار ناصرالدین شاه سپری می‌­کند. سفرنامه­‌ی عالیه خانم اشاره‌های کمی به حج و مراسم مذهبی دارد، ولی از نظر ریزه‌­کاری‌­های سفر و مسیری که کاروان طی می‌کند تا به مقصد برسد و رفتار اهل کاروان با خارجی‌­ها و سایر مذاهب و غذا‌هایی که صرف می­‌شود، حتی قیمت اقلام اساسی و مسائل تاریخی دوره­‌ی ناصری، بسیار پراهمیت است.
 
درباره‌ی عالیه خانم
 
معرفی کتاب «چادر کردیم رفتیم تماشا»
عکس تزئینی است
 
سفر عالیه خانم روز بیست و پنجم رمضان سال ۱۳۰۹ به همراه، ولی خان و همسر بیمارش و دختری به نام فاطمه و یک خدمتکار از کرمان آغاز می‌شود. از نوع نگارش و اسامی افراد مهمی که در طول سفرنامه گفته می‌شود چنین برم‌ی­آید که عالیه خانم زن اشراف‌زاده‌ای است. انجام سفر حج هم به خودی‌خود حکایت از این تمکن مالی دارد. در ابتدای سفرنامه از فوت فرمانفرما شاهزاده و حاکم کرمان خبر می‌­دهد و هم‌دردی او با عیال ایشان نشان‌دهنده‌­ی رابطه‌ی نزدیک او با این خانواده‌­ی سرشناس است. عالیه خانم در طول سفر حج مهمان افراد مشهور آن زمان می‌­شود. در سامرا شام را منزل میرزای شیرازی، مرجع عالی‌قدر، می­‌ماند و در کربلا به خانه‌­ی شاهزاده‌­­ی شاه سلطان حسین صفوی، همسر میرزا زکی وزیر، دعوت می‌­شود.

عالیه خانم پس از بازگشت به ایران یک سال و نیم در دربار ناصری می­‌ماند. ارتباط نزدیک او با درباریان و رفت و آمدش در حرم‌سرای ناصری و مدت طولانی اقامت و دیدارش با ناصرالدین شاه نشان­دهنده‌­ی منزلتی است که این زن در دستگاه قدرت زمان خود داشته است. علاوه بر این عالیه خانم برخلاف بسیاری از زنان دوران خود با سواد است و از حسابداری سررشته دارد. زنی شجاع و جسور که اتفاقات را ریزبه‌ریز نقل می‌­کند و به‌تن‌هایی سفری طولانی و پرخطر در پیش می‌­گیرد.

آغاز سفر عالیه خانم
 
در ابتدا قرار بر این بوده که سفرنامه را، ولی خان بنویسد که یکی از هم‌سفران عالیه خانم بوده. بعد از چند خط، به قول عالیه خانم، به خاطر تنبلی از ادامه‌­ی آن سر باز می­‌زند و خود عالیه خانم آن را ادامه می‌دهد و به پایان می‌رساند: «مجبور شدم لابد با این خط نحس نجس خودم شرح حالی بنویسم که یادگار بماند. آیا بنده زنده برگردم یا بمیرم، به امید خداوند آن­چه مقدر گردد، خوب است.»
 
معرفی کتاب «چادر کردیم رفتیم تماشا»

مسیری که نویسنده و کاروانش برای رسیدن به مکه انتخاب می‌­کنند، مسیری سخت و غیرمعمول است. آن­‌ها ابتدا به بندرعباس می‌­روند و از آنجا سوار بر کشتی عازم بمبئی می‌­شوند. به این دلیل که هیچ کشتی از این شهر مستقیم به جده نمی‌­رفته و آن‌­ها مجبور بوده‌اند به بمبئی بروند و با سایر مسلمان‌­های آن منطقه به سمت عربستان حرکت کنند. روز‌هایی که او در کشتی سپری می‌کند برایش بسیار سخت و زجرآور است. عبور از صخره­‌های خطرناک، گم کردن راه در میان دریا، دریازدگی و طوفان و غذای بد و محیط کثیف عالیه خانم را به‌شدت آزار می­‌دهد.

نویسنده هیچ کجا دست از نوشتن نمی‌کشد. هر طور شده با ذکر دقیق روز و گاه ساعت، چند سطری در دفترش ثبت می‌کند و با وجود مشکلات و گرفتاری‌­های بسیار که در طول سفر برایش پیش می­‌آید، سفرنامه­‌ی خود را ادامه می‌­دهد. دریازد­گی، بیماری همسر، ولی خان که پرستاری از او تمام وقتش را می‌­گیرد و بعد از مدتی مرگ او، گاه در نوشتن عالیه خانم وقفه می­‌اندازد، ولی باز رهایش نمی‌کند. در طول سفر تا انتهای به جا آوردن اعمال مذهبی مدام از بدی شرایط، ناپاکی محیط و غذا‌ها و بیماری همسر خان و خبر‌های بدی که از ایران می‌رسد، از جمله شیوع وبا، می‌نالد و به حال حجاجی که دل و دماغی دارند حسرت می­‌خورد. عالیه خانم در جایی از سفرنامه چنین می‌­نویسد: «ولله اگر فهمیدم کجا آمدم و کجا می‌­روم یا فهمیدم چطور طواف کردم. از دو حال بیرون نیست یا اینکه اعمال من به هیچ وجه مقبول نیست یا اینکه خیلی‌خیلی مقبول افتاده. الهی خدا خودش قبول فرماید.»
 
دربار ناصری و اقامت در تهران
 
عالیه خانم بعد از بازگشت به ایران و قبل از رفتنش به کرمان، یک سال و نیم در تهران توقف می­‌کند و بیش از نیمی از این سفرنامه به اتفاقاتی که طی این یک سال برایش رخ داده اختصاص دارد. بخشی که بعد از مرارت طولانی‌­اش در سفر پر از شادی است. عالیه خانم در این بخش از سفرنامه از مهمانی­‌هایی که دعوت شده، مراسم عروسی و جشن‌­های شادی و عزا و تعذیه می‌­نویسد و مشاهده‌هایش را از زنان و دختران دربار و وضع حرم‌سرا‌ها و آداب و رسوم مختص عزا و عروسی و مناسبات درباریان را با دقت و شگفتی در کتابچه‌­اش ثبت می‌کند.

عالیه خانم بیشتر زمان خود را در تهران در خانه‌­ی غلامحسین خان پسر ابراهیم خان ظهیرالدوله سپری می‌کند که دخترش یکی از زنان ناصرالدین شاه است. از همین راه هم وارد دربار ناصری می­‌شود و به حرم‌سرا راه می‌یابد. او درباره‌ی زنان دربار چنین می‌­نویسد: «صبح سر و وضع ما را درست کردند. کالسکه درست کردند، ما را بردند اندرون. دیگر نمی‌­دانم چقدر محبت و التفات نواب علیه کردند. آنچه بنویسم کم است. به این نشان که پانزده روز مرا نگاه داشتند. روز‌ها هی‌هی زن­‌های شاه می­‌آمدند. تماشا می‌­کردم. عصر‌ها می­‌رفتیم حیاط شاه. هشتاد زن شاه همه بزک می­‌کنند. زرد، سرخ، سبز، همه رنگ. چارقد‌ها کارس نازک. مثل ملائکه­‌های تعزیه. شاه خودش جلو می­‌افتد، زن‌­ها دنبالش.» و بعد از مدتی ماندن در دربار از چگونگی روابط شاه با همسرانش و سوگلی حرم‌سرا انیس‌الدوله سخن می‌گوید.

سفرنامه‌نویس ما بیشتر اوقاتش را در این دوران صرف راه‌اندازی عروسی دختران دربار می­‌کند. از خرید پارچه و جهاز بگیر تا دوخت‌ودوز و تهیه‌­ی دعوت­‌نامه­ برای مهمانان عروسی و پختن شیرینی برای مراسم عروسی. شرحی که عالیه خانم از این مراسم می­‌دهد، رفتن مداوم او به بازار و سروکله زدن با تجار و بیان قیمت‌­ها تصویری روشن و بسیار جذاب از رسوم و آیین مردم تهران، بهای اجناس و وضعیت بازار برای خواننده ترسیم می‌کند.
 
معرفی کتاب «چادر کردیم رفتیم تماشا»

سفرنامه‌ی عالیه خانم نگاه جزئی‌نگرانه و دقیقی از مشاهده‌هایش در دربار ناصرالدین شاه است و به همین سبب با سفرنامه‌هایی که مردان در آن دوره می‌نوشتند تفاوت‌های اساسی دارد. روزنگاری های دقیق نویسنده به عنوان یک غریبه از دربار ناصری، تصویر خواننده از وضعیت حاکمیت در آن دوره را کامل می کند. اطلاعات ما از زندگی پادشاهان قاجار به طور معمول از نوشته های نزدیکان شاه به دست می آید اما نویسنده ی این سفرنامه از آشنایان دور خانواده ی شاه بوده و به خاطر سکونت در کرمان مراوده ی زیادی با آنها نداشته است. به همین دلیل آنچه در این برخورد از دربار و حرمسرای ناصرالدین شاه دیده و نوشته، با روزنگاری های دیگری که خوانده ایم، متفاوت است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار