سرويس انديشه جوان آنلاين: حیات طیبه در سایهسار حق و صراط مسقیم دین اسلام ممکن خواهد بود. دینی که در سیر نزول وحی، منطبق بر تکامل وجودی انسانها به نقطه کمال رسیده که اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دیناً" (مائده/ آیه ۳). انسان لاجرم برای رسیدن به حقیقت، باید از طریق دین به سوی کمال، حرکت دائمی داشته باشد و در این سیر و شدنِ کمالی، باید به دو ثقل اکبر قرآن و عترت تمسّک جوید. وَ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ اَلثَّقَلَیْنِ مَا آن تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی کِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ اَلْحَوْضَ. دو ثقلی که نقش عظیم ولایت را در نظام تکوین و تشریع بر عهده دارند. قرآن کتاب انزال پس از غدیر خم به کتاب تنزیل تبدیل شد و از سماء با ورود عترت در سیر تکوینی عالم و تشریعی معرفت، بار دیگر جهت انضمامی شدن با زندگی بشر بر ارض نازل گردید. قرآن پس از انزال بر قلب نازنین حضرت ختمی مرتبت (ص) بعد از واقعه غدیر خُم، در ارکان روابط بشری، با همه ابعاد وجودی او - چه آفاقی و چه انفسی- سیر کمال را طی نمود. غدیر؛ جمع قلب آخرین پیامبر وحی (ص) با عقل اولین امام تفسیر عملی وحی (ع) در نظام تکوین بوده است و حیات طیبه بشر منوط به تبعیت از این دو حامل قلب و عقل شد.
ولایت، ثقل اکبر نظام هستی است و مسیر رشد بشر وابسته به آن است و خوشا سعادت انسانی که در سیر ولایت حق و در صراط مستقیم دین اسلام گام بردارد که ... قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لَا انْفِصامَ لَها... (بقره/ آیه ۲۵۶)؛ و عروهالوثقی، همان ولایت قرآن و عترت است. این دو ثقل عامل تعادل نظام تکوین هستی و نظام تشریع معرفتی است و وحدت بین همه ابعاد وجودی انسان را به ارمغان میآورد.
ولایت در دو طیف الله و کفر قرار دارد و ایمان به غیب مبنای ولایتالله بوده و کفر و الحاد مبنای ولایت طاغوت است. میزان ایمان انسان به عوالم دیگر هستی که در گزارههای دینی بیان شده و بر اساس اصول و قواعد براهین عقلانی- اینجا منظور عقل سالم و نه عقل مشوب به وهم- به آن مهر تأیید زده شده است، به ولایتالله نزدیک میشود. در این سیر انسان مؤمن، در ظلّ ولایتالله از عالمِ متکثّرِ ظلمانی به سوی عالمِ کوثرِ نورانی هدایت میشود که اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ... (بقره/ آیه ۲۵۷).
طیف دیگر ولایت، ولایت طاغوت است که بر اثر پوششهای عاریتی، انسان عوالم دیگر غیب را انکار نموده و بر حق و حقیقت کفر میورزد و در این سیر از فطرت پاک بشری به سوی قهقرای نفسانیت سقوط خواهد کرد و لاجرم از عالم نور به سوی عالم ظلمات میرسد که ... وَ الَّذینَ کفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ... (بقره/ آیه ۲۵۷).
بروز و ظهور ولایتالله در عالم تکوین در دو ثقل اکبر قرآن و کبیر عترت است. این دو در کنار هم و با هم انسان را به کمال میرسانند و یکی بدون دیگری انسان را از صراط حق به سُبُل انحراف، خرافه و افراط و تفریط میکشاند. قرآن همچنان که کتاب شفا و رحمت برای مؤمنین است، برای انسانهای ظالم، جز خسارت چیزی نیست. ظهور عینی و عملی قرآن در سیره و گفتار ائمه اطهار (ع) نهاده شده است و این دو مکمل یکدیگر هستند. مفسّرین واقعی وحی ائمه معصومین (ع) بوده و باب هر نوع تفسیر به رأی از آیات وحی را از دیگر آحاد بشری میبندند.
قرار گرفتن در مسیر ولایتالله، تنها با گذر کردن از عالم متکثر مادی ممکن خواهد بود. عبور انسانها از ظلمات شهوت، غضب و قوه خیال با هدایت ثقلین صورت پذیرفته و در این مسیر برای قلیل دیانون این امر ممکن شد. افرادی که در این طریقت استقامت پیشه کردهاند، طبق سنّت لایتغیر الهی در این عالم به مقام حکمت رسیده و طبق وعدۀ لایتخلّف حضرت حق در عالم دیگر، نزد قرآن و عترت از حوض کوثر خواهند نوشید یا نوشانده میشوند، که وَ آن لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً (جنّ/ آیه ۱۶).
آنگاه که در غدیر خم، دین کامل شد و ولایت از عالم رسالت- هرچند مقام والای نبی اکرم (ص) نیز در مقام امامت قرار دارد- به سمت و سوی عالم امامت سوق یافت، حجّت و نعمت بر کل عالمیان تمام شد و انسانها باید در روز حساب نسبت به این نعمت پاسخگو باشند. ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ (تکاثر/ آیه ۸). نعمت ولایت، مانند مصباح هدایتی در ظلمات جهل معرفتی و سفینه نجاتی در عالم متلاطم و آشوبزده هستی را ماند که انسانهای قابل، لایق و مستعد را سوار کرده و به ساحل امن و اطمینان میرساند. سفینه اعظم اسلام که سکاندار آن عظمت ائمه اطهار (ع) هستند و قرآن به عنوان سفینه و امامان (ع) به عنوان سکانداران آن، هر دو نقش ولایت بر کل موجودات «بِمَا کانَ وَ بِمَا یکونَ» دارند.
هر چند پیامبر اسلام (ص) هنگام بازگشت از حجهالوداع در ۱۸ ذیالحجّه سال دهم قمری در مکانی به نام غدیر خم، امر ولایت را به حضرت علی (ع) میسپارد، اما سعه وجودی واقعه غدیر خم و امر عظیم ولایت معطوف و محکوم به یک زمان و مکان خاص نیست، بلکه تمام ساحات زمانی و مکانی را درمینوردد. امر ولایت، جهت زندگی انسانها را نشان میدهد و انسانهای کمالجو، خود را در صراط ولایت وحی و ائمه معصومین (ع) قرار میدهند و در این مسیر برای رسیدن به کوثر ناب حقیقت، خود را از هر نوع دلبستگی به امور عاریتی این عالم متکثّر دور نگه میدارند.
ولایتالله به واسطه امامان معصوم (ع) و در صورت غیبت معصوم (ع)، توسط ولایت فقیه بر امّت مؤمن و موحّد ظهور و بروز عینی مییابد. ولایت شیطان نیز به واسطه ائمه کفر و طاغوت بر مردم خواهان تکاثر ظهور مییابد. یکی به سوی فلاح در شدنی دائمی است که قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (مؤمنون/ آیه ۱) و دیگری در بیع و شرایی برآمده از غرور و جهالت در خسرانی ابدی به سر میبرد که أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما کانُوا مُهْتَدِینَ (بقره/ آیه ۱۶)؛ و آخِرُ دَعوَینَا آن الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکینَ بِوِلاَیةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیهِمُالسَّلاَمُ.