سرويس سیاسی جوان آنلاين: استفاده امریکا از راهبرد فشار حداکثری بر ایران برای یک معامله گسترده با ایران به نقاط حساسی رسیده است، به گونهای که برخی از این احتمال سخن میگویند که دولت ترامپ به زودی حتی دست به محاصره دریایی ایران خواهد زد، با این حال نگاهی به گذشته نشان میدهد این اتفاق آنچنان بعید است که نمیتوان برای آن هیچ مصداقی پیدا کرد. همان گونه که مقاومت فعال ایران ثابت کرده است امریکاییها هیچ گاه به دنبال حمله به ایران نخواهند بود بلکه تنها چیزی که به دنبال آن هستند نوعی معامله با ایران است که بتواند به تسلیم جمهوری اسلامی منجر شود. برای این فرضیه نشانههای فراوانی وجود دارد، اما مهمترین نشانه که میتوان به آن استناد کرد، رفتار دولت اوباما با ایران بود؛ رفتاری که بارها نشان داده است امریکا فقط و فقط به دنبال یک معامله سودآور با ایران است.
در سال ۲۰۰۹ مؤسسه بروکینگز در مطالعهای با عنوان کدامین مسیر به سمت ایران؟ گزینههای امریکا در برابر ایران را برشمرده و گزینهای را که دولت اوباما در قبال ایران در پیش گرفته نیز عنوان کرده است. طبق این مطالعه تحقیقاتی گزینه تغییر رژیم در اولویت برنامههای اوباما نبود و هدف اصلی دولت جدید امریکا متقاعد کردن ایران به تغییر رفتار در مورد مسائل مهم بود، از این رو برای رسیدن به این هدف باید رهیافت و رویکرد جدیدی اتخاذ میشد تا ایران به مذاکره و تعامل با امریکا ترغیب شود و در خلال این مذاکرات امریکا بتواند به هدف اصلی خود که همان تغییر رفتار است، برسد، از این رو رهیافت جدید دولت اوباما در قبال ایران رهیافت ترغیب معرفی شد که در این راستا مذاکرات نقش تعیینکنندهای داشت و همزمان با آن، فشارها و تحریمها نیز اهرمی مهم به شمار میرفتند. در این رهیافت هم انگیزههای مثبت و هم منفی به کار گرفته میشوند تا ایران به این نتیجه برسد که تغییر رفتار بیشترین پاداش و کمترین تنبیه و فشار را به همراه دارد. این رهیافتی است که دولت اوباما به عنوان استراتژی خود در قبال ایران انتخاب کرده است.
در واقع این همان گزینه معروف چماق و هویج است که از تنبیه و پاداش استفاده میشود تا اگر پاداشها (هویج) منجر به تغییر رفتار نشد از اهرم فشار و تنبیه (چماق) برای تغییر رفتار ایران به سمت رفتار دلخواه امریکا استفاده شود. کلاوسون نیز چشمانداز موفقیت در مسیر دیپلماسی و تحریمهای چندجانبه بینالمللی (رهیافت ترغیب) را روشنتر از سایر رهیافتها و استراتژیها در برابر ایران میداند و آن را بهترین راه پیش روی امریکا معرفی میکند.
چماق و هویج از کجا شروع شد
هدف اصلی دولت اوباما از به کارگیری استراتژی ترغیب این بود که دولت ایران در مورد مسائلی که برای امریکا مهم است مانند دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی، حمایت ایران از تروریسم و اخلال در روند صلح خاورمیانه تغییر رفتار دهد. در استراتژی ترغیب، امریکا به دنبال دادن یکسری پاداشهای اجباری است تا ایران برنامه هستهای خود را ترک کند و اگر ایران این پاداشها را نپذیرفت و برنامه هستهای را رها نکرد با تهدیدهایی برای مجازاتهای سخت مواجه میشود. میتوان گفت که این استراتژی در راستای همان معاملهای است که اروپاییها با ایران داشتند. در این معامله امریکا برای تغییر رفتار ایران مطابق خواستهای آنها پاداشهایی را در نظر میگیرد تا ایران را مجاب به رفتاری کند که امریکاییها میخواهند و در غیر این صورت ایران با مجازاتهای سختی روبهرو میشود تا شاید در صورت فشار و اعمال تحریمهای سخت رفتار خود را تغییر دهد و همان رفتاری را بکند که امریکا خواهان آن است. در واقع در این معامله اگر ایران مطابق خواستهای امریکا عمل میکرد آن وقت میتوانست پاداشهایی که مدنظر آنهاست را دریافت کند در غیر این صورت مستحق مجازاتهای بینالمللی بود و در این راستا حمایت سایر کشورها از فشار بر ایران و اعمال تحریمهای جدید مهمترین مسئله بود.
بر این اساس استفاده امریکا از یک رهیافت یا استراتژی در قبال ایران به تنهایی کارآمد نیست و نمیتواند امریکا را به هدف خود برساند، بنابراین باید از گزینههای ترکیبی و استفاده همزمان از چند رهیافت و استراتژی به صورت موازی در برابر ایران بهره برد. دولت اوباما نیز اگرچه هسته اصلی سیاست خود را در برابر ایران رهیافت ترغیب قرار داده است، اما گزینههای دیگر را به شیوههای مختلف ادغام خواهد کرد. در واقع با وجود اینکه گزینه محوری رهیافت ترغیب است، ولی گزینهها و رهیافتهای احتمالی دیگر هم در دولت اوباما پیگیری خواهد شد، اما استفاده دولت اوباما از گزینه ترغیب اهمیت زیادی دارد زیرا گزینه ترغیب بسیار آسان با گزینههای دیگر ترکیب میشود و به همین دلیل به عنوان هسته اصلی سیاست امریکا تبدیل شده است. هر گزینه دیگری میتواند به عنوان بخش مشوقهای گزینه ترغیب تبدیل شود یا آن را تکمیل کند و به این شکل گزینه ترغیب را دارای انعطاف و قابلیت بیشتری بکند به طوری که بتواند با رهیافتهای دیگر ادغام شود.
همانطور که گفته شد استراتژی ترغیب راه را برای رسیدن به یک معامله هموار میکند که در آن ایران با پذیرش معامله چیزهایی را به دست میآورد و در صورت رد کردن معامله دچار تحریمهای شدید میشود تا وادار به برگشتن به میز مذاکره و پذیرفتن معامله شود. طبق نظر محققان بروکینگز هر گزینه میتواند به گزینه دیگری تبدیل شود یا به عنوان بخش تکمیلی گزینه ترغیب مورد استفاده قرار گیرد. در این راستا میتوان از گزینههای دیگر به موازات گزینه ترغیب استفاده کرد تا معامله به شکل دلخواهی که امریکا خواهان آن است انجام شود، به طور مثال اشکال مختلف گزینه نظامی (حملات هوایی محدود، حمله نظامی همهجانبه، تشویق اسرائیل به حمله نظامی) همراه با اعمال تحریمها و فشار در رهیافت ترغیب، در صورت امتناع از پذیرش معامله میتواند به کار گرفته شود. زمانی که مشوقها نتوانند ایران را به تغییر رفتار وادارند، گزینههای ترکیبی مانند گزینه نظامی در کنار مجازاتها میتوانند استفاده شوند تا ایران را وادار به پذیرش معامله و برگشتن به میز مذاکرات کنند، به شکلی که اگر ایران معامله را رد کرد از حملات هوایی محدود استفاده شود یا تهدید به یک حمله هوایی گسترده شود تا مجبور به پذیرش شرایط امریکا در معامله شود. در صورت عدم تمایل ایران به ترک رفتارهای مشکلساز برای امریکا، گزینه نظامی و تهدید به حمله نظامی در کنار معامله و مذاکره میتواند گزینه مناسبی برای امریکا تلقی شود.
تهدید ایران برای میز مذاکره
همچنین در جریان معامله امریکا میتواند ایران را تهدید کند که در صورت تخطی ایران، امریکا فوراً به حمله هوایی دست خواهد زد. در واقع هدف امریکا از تهدید نظامی و به کار بردن گزینه نظامی به موازات مذاکرات این است که ایران را در میز مذاکره نگه دارد و مذاکرات را ادامه دهد تا از شکست گزینه ترغیب جلوگیری کند.
همینطور میشود از اشکال گزینه تغییر رژیم (انقلاب مخملی، شورشهای مردمی و قومی، کودتا) به موازات گزینه ترغیب بهره برد، به گونهای که بهره گرفتن از راههای مختلف تغییر رژیم در ایران میتواند شرایطی را در ایران ایجاد کند که دولت وادار به پذیرش معامله شود. همانطور که در دولتهای گذشته نیز تلاش میشد که اعمال تحریمها از طریق حمایت از جنبش دموکراسی و شورشهای قومیتی چند برابر شود، در دولت اوباما نیز استفاده از راههای متنوع و اشکال متفاوت تغییر رژیم میتواند فشارهای زیادی بر ایران وارد کند و احتمال روی آوردن ایران را به یک معامله مطلوب و مصالحه با امریکا افزایش دهد.
چرا مقاومت فعال ایران به ثمر مینشیند
نگاهی به همین سابقه کوتاه نشان میدهد با جدیت میتوان گفت که تمام تهدیدهای امریکا بر ضدایران تنها با هدف آوردن پای ایران به میز مذاکره انجام میشود؛ مسئلهای که به شدت ترامپ به دنبال آن است تا بتواند یک دستاویز مناسب برای جریان انتخابات ریاستجمهوری در سال ۲۰۲۰ داشته باشد، از این رو میتوان به این جمعبندی رسید که صبر نظام جمهوری اسلامی در مقابل امریکا کاملاً منطقی است و در آینده نزدیک میتوانیم در انتظار به ثمر رسیدن آن باشیم؛ ثمرهای که نتیجه مقاومت فعال خواهد بود.