کد خبر: 967102
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۰:۰۶
سیدعبدالله متولیان
سال ۱۹۹۷ میلادی ۶۰ تن از نخبگان و استراتژیست‌های امریکایی نقشه راه ۱۰۰ سال آینده امریکا را تحت عنوان «استراتژی امنیت ملی امریکا در قرن ۲۱» تدوین کردند. بر اساس این سند راهبردی اقدامات امریکا در باره ایران مستقل و جزیی نبوده و به‌عنوان ستون اصلی محور مقاومت، در دل استراتژی اقدام بلندمدت امریکا در منطقه غرب آسیا و تغییر ژئوپلتیکی این منطقه تحت عنوان «خاورمیانه جدید» و یا «خاورمیانه بزرگ» طراحی شده بود.

طبق آنچه در کتاب مذکور آمده، امریکایی‌ها به بهانه مبارزه با تروریسم، به‌صورت رسمی و علنی وارد منطقه غرب آسیا شده و ابتدا خاک افغانستان را (به‌عنوان عقبه استراتژیکی هلال طلایی شیعه) اشغال و سپس خاک عراق را (به‌عنوان گرانیگاه و نقطه ثقل هلال طلایی شیعه) نیز به اشغال خود درآوردند. قرار بود با عملیات برق‌آسا، رژیم اسد ساقط و خاک سوریه را هم اشغال و بلافاصله از یک‌سو کانون بحران و فروپاشی به داخل ایران منتقل و از سوی دیگر به تجزیه کشور‌های منطقه به کشور‌های کوچک‌تر با محوریت قومی و قبیله‌ای اقدام کنند و در یک بازه زمانی بسیار کوتاه و حداکثر تا سال ۲۰۰۷ میلادی طرح بالکانیزه کردن کشور‌های مسلمان و از جمله ایران و تبدیل آن به حداقل ۷ کشور کوچک (که نقشه آن در اینترنت در دسترس همگان است) را عملیاتی کنند. برنامه تجزیه کشورها، بسیار دقیق و مهندسی شده طراحی شده بود و در صورت وقوع، امریکایی‌ها با یک تیر اهداف متعددی را نشانه رفته و ضمن تأمین امنیت رژیم صهیونیستی و عقیم سازی و نابودی محور مقاومت، موفق به ایجاد و تثبیت ۱۰۰ ساله جهان تک قطبی و نظم نوین جهانی و هژمون خود در جهان می‌شدند، اما آنچه در طرح مذکور نادیده گرفته شده و با سبکسری ارزیابی درستی از آن نداشتند، کوچک شمردن انقلاب اسلامی و اقتدار و عمق استراتژیکی ایران و مدیریت و قدرت نفوذ بی‌بدیل و غیرقابل انکار رهبری ایران اسلامی بود.

رهبر فرزانه ایران اسلامی در همان سال‌ها با قاطعیت به مقابله با طرح استعماری خاورمیانه امریکایی پرداخته و طرح ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی خاورمیانه بزرگ اسلامی را در سازمان کنفرانس اسلامی مطرح کرده و با استفاده از عمق استراتژیکی ایران و تجمیع قدرت مقاومت، موجب پیدایش موج بیداری اسلامی شده و از تسری تجزیه کشور‌های مسلمان آفریقایی به منطقه غرب آسیا و تجزیه کشور‌های ایران، سوریه و عراق جلوگیری کرده و با سرعتی غیرقابل باور صحنه نبرد در منطقه غرب آسیا را به نفع ایران و محور مقاومت تغییر داده و ائتلاف نظام سلطه (محور شرارت غربی، عبری، وهابی) را وادار به عقب‌نشینی کردند. ایران خیلی زودتر از آنچه تصور می‌شد اقتدار خود را بر ائتلاف نظام سلطه تحمیل کرده و ثمره و حاصل قشون کشی نظام سلطه، شکست مفتضحانه غرب و عقب‌نشینی امریکا و مجبور شدن به ترک اجباری افغانستان و عراق و سوریه بود. ترامپ در این باره رسماً اذعان و اعتراف می‌کند که بالغ بر هفت و نیم تریلیون دلار در منطقه غرب آسیا هزینه کرده‌اند، اما برنده این جنگ ایران و محور مقاومت بوده است.

سرعت فروپاشی هژمون نظام سلطه غرب برای خود کشور‌های غربی هم باور کردنی نبوده و نیست. در فاصله زمانی بسیار کوتاه و ظرف چند سال همه چیز علیه امریکا و غرب شد. هژمون نظام سلطه از دست رفت. قدرت اقتصادی امریکا به شدت ضعیف شد. جهان چند قطبی با سرعت در حال شکل‌گیری است. دلار با سرعت آقایی و سیادت خود را از دست می‌دهد. مشکلات داخلی امریکا در تمامی حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی گلوی هیئت حاکمه آشکار و پنهان امریکا را می‌فشارد. تقریباً کمتر کشوری در جهان حاضر به ائتلاف با امریکاست.

امریکایی‌ها با کمک اروپایی‌ها آخرین حربه خود را به میدان آورده، ضمن «خروج از برجام»، «تشدید همه جانبه تحریم‌ها علیه ایران و مسئولان کشور» و «استفاده از همه ظرفیت‌های شبکه نفوذی خود در ایران»، مسیر فروپاشی ادراکی را با تکیه به ظرفیت بسیار بالای رسانه‌ای و پروپاگاندای خود هموار کردند. فروپاشی ادراکی طراحی شده برای ایران بر پایه: «نارضایتی عمومی و فراگیر»، «ناامیدسازی مردم و مسئولان»، «تخریب فرهنگ عمومی و باور‌های مردم»، «بی‌اعتمادی به نظام اسلامی»، «القای ناکارآمدی نظام دینی»، «القای وجود فساد سیستمی و غیرقابل کنترل»، «مرعوب سازی مسئولان»، «عصبانی کردن مردم و القای شورش‌های مردمی»، «تشدید اختلافات حزبی و داخلی و القای دوقطبی‌های مختلف نظیر مردم/نظام و...»، «القای وجود بن‌بست در اداره کشور» و... استوار بود. امریکایی‌ها با قطعیت از تابستان داغ و فروپاشی نظام اسلامی تا سال نو میلادی (دی ماه ۱۳۹۷) سخن می‌گفتند و به منافقین وعده داده بودند که سال نو میلادی را در تهران جشن خواهند گرفت!. اگر چه هیچ‌کدام از سناریو‌های نظام سلطه در باره ایران به نتایج دلخواه آنان ختم نشده است، اما هنوز هم غرب کماکان به دنبال فروپاشی از درون از طریق القای بن‌بست و ناکارآمدی نظام اسلامی بوده و هستند. بر این اساس طی سال‌های اخیر یکی از موضوعات مهم که رهبر فرزانه انقلاب دائما مسئولان و مردم را نسبت به آن انذار می‌دهند مسئله عدم وجود بن‌بست در کشور است. معظم‌له هر بار که به این موضوع مهم اشاره می‌کنند بلافاصله نمونه‌های عینی عدم وجود بن‌بست را هم متذکر می‌شوند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هیئت دولت (روز چهارشنبه ۳۰ مردادماه) برای چندمین بار ضمن تأکید بر این حقیقت که «این واقعیت (شکل گیری نوعی تحرک در سال جاری در زمینه‌های تولید صنعتی، کشاورزی، انرژی، پتروشیمی و لوازم خانگی) نشان می‌دهد کسانی که از بن بست در کشور حرف می‌زنند، کاملاً اشتباه می‌کنند.» پرده از استعماری بودن طرح القای بن‌بست برداشتند. شکی نیست که قبول بن‌بست به منزله قبول فروپاشی نظام و تحقق اهداف شیطانی غرب خواهد بود و ترس از دشمن را در پی خواهد داشت. ترس از دشمن سبب عدول از ارزش‌ها و آرمان‌ها و قبول سازش و تسلیم شدن در برابر زیاده‌خواهی دشمن خواهد شد حضرت امام خامنه‌ای در پنجم تیرماه ۱۳۹۲ نیز در جمع مسئولان قضایی از باز بودن راه انقلاب اسلامی سخن گفته بودند: «راه نظام جمهورى اسلامى، راه خدا است؛ هدف‌ها، هدف‌های الهى است؛ تکیه‌گاه، اراده الهى است؛ و اینچنین راهى هیچ وقت به بن‌بست منتهى نخواهد شد. این را همه باید بدانند و مطمئن باشند که به توفیق الهى و به اذن‌الله بن‌بستى در راه ما وجود نخواهد داشت.» کشتیبان انقلاب در ۲٤ تیرماه سال گذشته نیز در دیدار غیرمترقبه با هیئت دولت از عدم وجود بن‌بست در کشور سخن گفته بودند: «درست است که وضعیت کشور با چالش‌هایی همراه است، اما بدان معنا نیست که کشور در «انسداد» یا «بن‌بست» قرار داشته باشد. این راه، چالش دارد؛ اما راه باز است، بن‌بست وجود ندارد. هدف جبهه مخالف نظام اسلامی و انقلاب اسلامی و دشمن ما این است که راه را بن‌بست نشان بدهد. خودشان هم می‌گویند ما بایستی این کار‌ها را بکنیم، این فشار‌ها را وارد کنیم، این محاصره را بکنیم، این تحریم را بکنیم، تا مسئولان جمهوری اسلامی در محاسبات خودشان تجدیدنظر کنند».

این‌که طی سال‌های اخیر مقام معظم رهبری بر این موضوع مکرراً تأکید دارند ناشی از سه حقیقت مهم است:
۱ - دشمن برای تحقق اهداف شیطانی خود روی القای بن‌بست در نظام اسلامی حساب ویژه‌ای باز کرده و تنها راه به زانو درآوردن نظام و مردم را بن‌بست نشان دادن امور است.

۲ - نه‌تن‌ها هیچ بن‌بستی در کشور وجود ندارد بلکه به ضرس قاطع می‌توان گفت که تنها راه شکست دادن دشمن و به بن‌بست کشاندن نظام سلطه، عدم قبول بن‌بست در کشور است.

۳ - تأکید چند باره رهبر معظم انقلاب اسلامی به مسئولان اجرایی و دولتمردان در باره عدم وجود بن‌بست نشان می‌دهد که نقطه هدف عملیات القای بن‌بست در کشور، دولتمردان و مسئولان اجرایی بوده و دولت محترم با جدیت تمام در مسیر مقابله به این طرح شیطانی گام بردارد. راه عملی مقابله با طرح بن‌بست سازی، تغییر الگو‌های مدیریتی در دولت محترم از وضع موجود به الگوی مدیریت جهادی و انقلابی و حضور ۲٤ ساعته آنان پشت خاکریز جنگ اقتصادی است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار