سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: جشنواره فیلم ونیز در واقع یکی از اهرمهایی است که غیرمستقیم این گرایش سینمایی را تشویق و ترغیب میکند.
هفتادوششمین دوره جشنواره فیلم «ونیز» به عنوان قدیمیترین جشنواره سینمایی جهان از تاریخ ۲۸ اوت تا هفتم سپتامبر (ششم تا ۱۶ شهریور) در ایتالیا در حال برگزاری است.
سینمای غرب به واسطه جشنواره فیلم ونیز از تولید و نمایش آثار نئورئالیستی تلخ در کشورهای دیگر حمایت میکند. نئورئالیسم تا حد زیادی در تکنیک و فرم با سبک و شیوه سینمای مستند شباهتهایی دارد و دلیل تأکید نئورئالیستها بر شیوههای سینمای مستند بیش از همه القای این بود که اثر هنری مبتنی بر خیال هنرمند ساخته نشده و آنچه تماشاگر بر پرده سینما مشاهده میکند واقعیت دارد. این رویکردی بود که از مقطعی روز به روز در سینمای ایران گسترش یافت و در فیلمهایی مانند قصههای رخشان بنیاعتماد و فیلم چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت وحید جلیلوند و همچنین فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» که مورد پسند جشنواره ونیز قرار گرفتهاند تا حد زیادی اعمال شد. پیش از این جعفر پناهی نیز با تکیه بر این سبک و شیوه توانست جوایز زیادی از جشنواره فیلم ونیز دشت کند.
حضور «متری شیشونیم» از ایران
وحید جلیلوند چهار سال پیش در گفتگو با برنامه سینمایی شبکه ۴ سیما صراحتاً اذعان میکند که هرگاه احساس کرده بازی بازیگرانش آنقدر خوب از کار درآمده که به رئالیستی بودن فیلمش لطمه وارد میکند، آن بازی را از فیلم حذف کرده است، با این اوصاف، اما مسئله اساسی این است که این شیوه و سبک در فیلمسازی که حتی در کشور ایتالیا که خاستگاه آن است در دهه ۵۰ میلادی به افول گرایید، بیش از سه دهه است که مورد اقبال فیلمسازان ایرانی قرار دارد و همچنان اصرار بر این شیوه فیلمسازی در سینمای ایران تمایلات زیادی را برمیانگیزد. امسال از ایران فیلم متری شیشونیم ساخته سعید روستایی مورد توجه جشنواره ونیز قرار گرفته است؛ فیلمی که به لحاظ سبک شباهتهای زیادی به سینمای نئورئالیسم دارد.
شیوه و سبک نئورئالیسم در فیلمسازی در کشور ایتالیا که خاستگاه آن است در دهه ۵۰ میلادی به افول گرایید و به یک باره مورد اقبال سراسری فیلمسازان ایرانی قرار گرفت. یکی از کارکردهای مهم و اساسی جشنوارههای هنری و به ویژه سینمایی در جهان سمت و سو دادن به گرایشها و رویکردهای سینماگران مستعد در اقصی نقاط جهان است.
سد محکم دولت وقت ایتالیا برای نئورئالیستها
در واپسین سالهای حکومت فاشیستی در ایتالیا در ادبیات و سینمای این کشور تمایلی رئالیستی بروز کرد، چراکه فقر و بیکاری فزایندهای که طی حکومت فاشیستها و سپس جنگ، ایتالیا را درگیر خود کرده بود، پس از سرنگونی فاشیستها و رسیدن دورانی که به بهار ایتالیا معروف بود، امکان بازگویی پیدا میکرد. بعد از روی کار آمدن ائتلافی از احزاب «چپ» و «لیبرال» فیلمسازانی که دغدغه بازگویی مشکلات جاری جامعه ایتالیا را داشتند، بیش از پیش امکان رشد پیدا کردند و روایتهای خود را بر بستر بحرانهای جامعه جنگزده ایتالیا متکی کردند. جنبش سینمایی نئورئالیسم ایتالیا که در مواجههای سیاسی شکل گرفت در اواسط دهه ۵۰ میلادی رو به افول نهاد. در اوایل دهه ۵۰، دولت جدید ایتالیا که بعد از دوران «بهار ایتالیا» بر سر کار آمده بود، نسبت به تولیدات این جنبش سینمایی بدبین شد و با گماردن جولیو آندره اوتی به ریاست اداره هنرهای نمایشی و تفویض اختیارات ویژه به او، موجبات افول این فیلمها را فراهم آورد. بدین ترتیب هر فیلمی که تصویری نامطلوب و تلخ از ایتالیا به نمایش میگذاشت از منابع مالی محروم میشد و در مقابل وامهای کلان به فیلمهایی اختصاص مییافت که از محتوای مورد تأیید این اداره برخوردار بودند. اوج گرفتن جنگ سرد و ادعای مخالفان این فیلمها مبنی بر وجود انگیزههای ایدئولوژیک و چپ در آنها، این محدودیتها را به اوج خود رساند و به این ترتیب، دوران افول این جنبش از راه رسید. فیلمهای «نئورئالیستی» معمولاً قابهای ناآراسته و فیالبداهه دارند. روسلینی در مصاحبهای در این باره میگوید: «اگر به اشتباه نمای زیبایی بگیرم، حتماً هنگام تدوین آن را بیرون خواهم کشید.» معمولاً تصویربرداری به سبک فیلمهای مستند انجام میگیرد و دوربین سعی در نشان دادن واقعیت بدون دستکاری دارد، از این رو گاهی از دوربین روی دست استفاده میشود.
بسترسازی برای فیلمسازان جهان سومی
سینمای ایتالیا پس از این از رونق افتاد، اما چند دهه بعد سیاستهای دولتهای وقت ایتالیا که اجازه هرگونه بازنمایی تصویر ناهنجار از ایتالیا را برای فیلمسازان مکتب نئورئالیستی این کشور منع کرده بود، زمینه صدور این مکتب سینمایی به کشورهای داعیهدار و انقلابی در جهان سوم را فراهم نمود تا فیلمسازان جوان و جویای نام با الگوگیری از این سینما محتوای آثار خود را بر بزرگنمایی زشتیهای کشورهای خود استوار کنند. جشنواره فیلم ونیز نیز به ویژه در دهه اخیر با انتخابهایی که از سینمای ایران داشته به وضوح حرکت بر مدار این کارویژه معین را عیان کرده است.
از دایره تا قصهها
برای مثال سینمای ایران در سال ۲۰۰۰ با فیلم «دایره» ساخته جعفر پناهی موفق به کسب جایزه شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز شد؛ فیلمی که روایتگر داستان چهار زن است که از زندان گریختهاند و سرنوشت متفاوتی را تجربه میکنند. فرشته، مائده، الهام و نرگس هر یک به دنبال پناهگاهی برای خود هستند. مائده خیلی زود به دست پلیس دستگیر میشود. الهام قصد بازگشت به شهر خود را دارد که به علت موانع متعدد عملاً ممکن نیست. فرشته که از طرف خانواده طرد شده درصدد سقط جنین فرزندی است که پدرش اعدام شده است و... فیلم دایره را همان زمان معاون سینمایی وقت سیفالله داد توقیف کرد.
قصههای رخشان بنیاعتماد دیگر اثری است که چند دوره پیش جایزه بهترین فیلمنامه را از این جشنواره به خود اختصاص داد. همچنین خانه پدری که روایت قتل فجیع دختری به دست پدرش است و به دلیل خشونت عریان و دلخراش آن در ایران اجازه نمایش عمومی نیافت از دیگر آثار راه یافته به جشنواره فیلم ونیز است. در دو دوره نیز از سینمای ایران فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» ساخته وحید جلیلوند به ونیز راه یافت. فیلم متری شیشونیم که این دوره به جشنواره ونیز راه یافته نیز در کنار قابلیتهای فنی و تکنیکی که از آن بهره میبرد به لحاظ محتوا فیلمی کاملاً تلخ محسوب میشود.