احمد داوداوغلو قبل از تصمیم شورای مرکزی حزب عدالت و توسعه (آکپارتی) برای اخراج او و سه نماینده دیگر خود در پارلمان گفت: «ما از قطار آکپارتی پیاده نشدیم، ما را هل دادند.» شورای مرکزی تصمیم خود در این مورد را سه هفته قبل گرفت و پرونده این افراد را به کمیته انضباطی حزب فرستاد، اما حالا و قبل از حکم کمیته انضباطی، داوداغلو به همراه دو نماینده دیگر خودشان از عضویت حزب استفعا دادهاند. استعفای داوداوغلو درست یک هفته بعد از کنارگیری علی باباجان باعث شده نه تنها حرفهایی در مورد انشعابها و تأسیس احزابی جدید بر سر زبانها بیفتد، بلکه موضوع حاکمیت بیچون و چرای آکپارتی بعد از سالها مورد تردید قرار بگیرد و این سؤال بیشتر به ذهن خطور کند که آیا رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه و حزب آکپارتی او میتواند مثل سالهای گذشته به حاکمیت خود بر ترکیه ادامه بدهد یا نه.
اختلافنظر داوداوغلو با رهبری آکپارتی بعد از انتخابات شهرداریها در چهار ماه قبل علنی شده که او به همراه عبدالله گل، به تصمیم کمیسیون انتخابات برای ابطال نتیجه انتخابات در شهر استانبول اعتراض کردند. این دو به همراه اردوغان از بنیانگذاران حزب آکپارتی بودند و به عنوان رئیسجمهور، وزیر خارجه، نخستوزیر و رهبر آکپارتی از نزدیکترین همکاران اردوغان به شمار میرفتند، اما این موضوع باعث شد مستقیماً در مقابل اردغان قرار بگیرند. البته اختلاف نظر داوداوغلو سابقهای بیشتر از این داشت و به سه سال قبل هم میرسد که با تغییر نظام سیاسی ترکیه و تبدیل آن از نظام پارلمانی به ریاستی مخالفت داشت و همین نیز باعث شد بعد از انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۵ از قدرت کنارگیری کند، اما مخالفتش با اردوغان و تغییر نظام سیاسی چندان علنی نشده بود. به هر حال، ابطال انتخاب شهرداری در استانبول و شکست مجدد آکپارتی از حزب رقیب جمهوریخواه خلق نشان داد که مخالفت او و عبدالله گل چندان بیوجه نبود و باعث شد روند جدایی رسمی داوداوغلو از آکپارتی شروع شود.
نکته قابل توجه در دو بار پیروزی متوالی اکرم اماماوغلو، نامزد حزب جمهوریخواه خلق، در انتخابات شهرداری استانبول این بود که آرای او تنها محدود به هواداران حزبش یا دیگر احزاب مخالف آکپارتی نمیشد بلکه گفته میشود بخشی از هواداران سابق آکپارتی نیز از صف این حزب جدا شدند تا به رقیبش رأی بدهند. به این ترتیب، شکست اردوغان و آکپارتی در این انتخابات تنها از رقیب نبود بلکه تا اندازهای شکست داخلی نیز به شمار میرفت و به این علت بود که بسیاری انتظار اتفاقات تازهای را در داخل آکپارتی داشتند. جدایی بابا جان علی از آکپارتی نخستین اتفاق قابل توجه بود. بابا جان علی به عنوان مغز اقتصادی آکپارتی شناخته میشود و بعد از جدایی از این حزب گفته که قصد تشکیل حزب جدیدی با حمایت عبدالله گل و داوداوغلو دارد. هرچند که داوداوغلو به این صراحت از تشکیل حزب جدید نگفته، اما جدایی او و دیگر اعضای قدیمی و بلندپایه آکپارتی به خودی خود معنای ظهور رقبای جدیدی برای آکپارتی دارد؛ رقبایی که قبلاً در صدر این حزب بودهاند و به خوبی ابزارهای کافی برای رقابت با آن و کشاندن نیروهایش به سوی خود دارند. ترکیه دست کم تا چهار سال آینده انتخاباتی ندارد و اردوغان و آکپارتی به این دلیل چندان نگرانی بابت جدایی رفقای قدیمی و تشکیل احزاب جدید ندارد، اما این به عنوان آرامش کامل در داخل آکپارتی و ادامه حاکمیت آن نیست. افت ارزش لیر، تداوم کاهش سرمایهگذاریهای خارجی و رشد نرخ بیکاری تا ۷/ ۱۴ درصد به قدر کافی گواه بر مشکلات اقتصادی است که ریزش نیروهای نخبه سیاسی و اقتصادی آکپارتی میتواند مشکلات را به آن حدی برساند که مسیر اردوغان و آکپارتی در این دو سه سال کاملاً پرتلاطم باشد. حالا باید دید که او و حلقه اطرافش در آکپارتی چگونه خواهند توانست از پس این مشکلات بربیایند و آیا نیروهای جایگزین علی باباجان و داوداوغلو خواهند توانست قدرت آکپارتی را حفظ کنند یا رقبای جدید عرصه را بر آکپارتی تنگ خواهند کرد که مجبور به تقسیم قدرت با دیگران شود.