سرویس دانشگاه جوان آنلاین: بخشی از مشکلات پایهای کشور از نبود برنامه جامع در حوزه دانشگاهی نشئت میگیرد. مشکلاتی که میتوان با اتکا به توان داخلی در حوزه علمی و فناوری آنها را مرتفع کرد. تنوع دانشگاهها و رشتههای مختلف این بستر و پتانسیل را در کشور فراهم آورده تا در تمامی علوم پایه کشور دانشگاه حرفی برای گفتن داشته باشند. اینکه در سالهای متمادی گذشته توانستهایم در برخی رشتههای کاربردی علوم دانشگاهی موفق عمل کنیم و محصولات آن را تولید و صنعتی کنیم نشان از آن دارد که در آن مقطع به زبان مشترک دانشگاه و صنعت پی بردهایم، اما آنجایی که کمکاری کرده، نتوانستهایم به پیشرفت برسیم.
متأسفانه نگاه بخشی به دانشگاه و جزیرهای عمل کردن در حوزه صنعت، کار را به جایی رسانده که باید در برخی از کوچکترین طرحهای کاربردی به سایر کشورها و تکنولوژی آنان وابسته باشیم. وجود انبوه نیروهای فارغالتحصیل پتانسیلی است که نیازمند مهارتآموزی در بخش کاربردی است و تا زمانی که نتوانیم در همه رشتهها نیروی کاربردی مورد نیاز صنعت را در بخشهای تحقیقاتی و عملیاتی تربیت کنیم عملاً نخواهیم توانست گام به گام به اهداف و چشماندازهای پیش رو در کشور نزدیک شویم.
باید توجه داشت که حوزه تولید آنهم تولید پایه بومی در کشور نیازمند اقدام به عمل است. در این پروسه حمایت از فارغالتحصیلان دانشگاهی و اهتمام به آموزش مهارتآموزی حرفهای میتواند مسیرهای پیشرفت کشور هموار سازد. تجربه سالهای گذشته نشان داده در شرایط کنونی بازنگری در حوزه دانشگاهی میتواند ورود دانشجو به دانشگاه را هدفمند سازد و بر اساس نیازهای بخشهای مختلف نیروی علمی و دانشگاهی تربیت شود.
در این بخش هم دانشجویان فارغالتحصیل و صاحبان صنعت به این موضوع اذعان دارند، ولی در عمل مشخص نیست که چرا نتوانستهایم این معضل و گره را باز کنیم.
اجرایی نشدن سند تحول در حوزه آموزش و پرورش مسیر را برای تغییر در حوزه دانشگاهی نیز مشکل کرده است چراکه ورود نیروها به مراکز علمی هدفمند نشده است. حال چگونه میتوان به یکباره در بخش دانشگاهی این تغییر و تحول را انجام داد؟
بیتوجهی به بازار کار و تبعات آن نیز از این پروسه ناقص نشئت گرفته است. وجود دانشجویان بیکار در پشت در صنعت نمونه بارز این مدرکگرایی و بیبرنامگی است که دامنه آن لایههای بسیاری از جامعه را در همه بخشها در بر گرفته است.
گذر از این مشکل نیازمند تغییر و تحول اجرای اسناد و چشماندازهای علمی و آموزشی بالادست و هدایت هدفمند از قاعده هرم آموزشی یعنی مدارس است تا بتوان در یک دوره آموزشی به نتایج اولیه دست یافت. گامی که به کندی اتفاق خواهد افتاد، ولی به سرعت نتیجهبخش خواهد بود. نقطه اثر این اقدام تربیت نیروی آموزشی و علمی دارای حرفه است که میتواند به پروسه تولید کشور کمک و آن را همراهی کند.