محمد قوچانی، عضو حزب کارگزاران و سردبیر روزنامه سازندگی در یادداشتی در این روزنامه با تیتر «مأموریت روحانی در امریکا» نوشته «مهمترین مأموریت روحانی در نیویورک نه مذاکره با امریکا که گرفتن سلاح مذاکره از امریکاست. این مأموریت برای این سفر کافی است.» او گرچه تلاش کرده سفر نیویورک را خیلی مهم جلوه دهد، در عین حال مینویسد: «اما همهچیز نباید در نیویورک رقم بخورد. اگر امریکا به نقشه راه رهبری ایران توجه کند رمز عبور از بحران در آن مستتر بود.»
قوچانی در بخشی دیگر از یادداشتش مینویسد: «تاریخ به یاد خواهد داشت که پیام روحانی به ترامپ که پس از سرنگون ساختن پهپاد امریکایی از طریق سفارت سوئیس به کاخ سفید مخابره شد، چگونه ترامپ را از حاشیههای یک پاسخ نظامی منصرف ساخت و روحانی چه اندازه در جلوگیری از جنگ ظرافت به خرج داد تا جایی که یکی از سرداران سپاه هم سرنگونی پهپاد را در زمره سیاست آتش به اختیار دانست تا پیام رئیس جمهور را تقویت و اعلام کند، گرچه ایران آماده دفاع است، اما سر حمله ندارد.»
روحانی در ایران حامیانی دارد که معتقدند به زودی امریکا مستقیم یا نیابتی با ایران وارد جنگ میشود، اما در میان حامیان او کسی هم مثل قوچانی وجود دارد که در یک یادداشت سیاسی همچون آنچه ذکرش رفت، روحانی را تا حد کسی مثل مرحوم هاشمی رفسنجانی در زمان جنگ یعنی جانشینی فرمانده کل قوا بالا میبرد و انصراف ترامپ از حمله نظامی را کار روحانی میداند: «اکنون ما با یک روحانی دیگر یا بهتر بگوییم آن روی روحانی مواجهیم که البته همان روحانی دهه ۶۰ است: یک رجل سیاسی و مذهبی و حتی نظامی که در سطوح عالیه جنگ و صلح در نبرد با رژیم بعثی نقش محوری داشته و عملاً فرماندهی بخشی از جنگ و نیز صلح کشور را در جانشینی جانشین فرمانده کل قوا (آیتالله هاشمیرفسنجانی) برعهده داشت.»
حامیان دولت روحانی، نابودی دولت داعش را هم از دستاوردهای برجام میدانستند، حالا دنبال مصادره سرنگونی پهپاد برای دولت بی دستاورد روحانی هستند. در حالی که آنچه رفت، حاصل عملکرد کل نظام است، دولت، نیروهای مسلح و .... اما صرف نظر از آنچه نوشتیم، میان حامیان روحانی اختلاف نظر جدی وجود دارد که آیا سایه جنگ دور شده و روحانی آن را دور کرده یا آنکه در معرض حمله نظامی قریب الوقوع امریکا قرار داریم و دیگران آن را نزدیک کردهاند!