کد خبر: 970849
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۸ - ۲۲:۲۳
بررسی هم‌نشینی «دین و دنیا» در حکومت دینی بر اساس کتاب «بررسی و نقد نظریه سکولاریسم» آیت‌الله جوادی آملی
آیت‌الله جوادی آملی تجلی‌گاه اهداف میانی و نهایی دین را مدینه فاضله‌ای می‌دانند که افراد جامعه به یمن تمسک به دین، آن را ایجاد کرده و از وجودش بهره می‌برند. ایشان معتقدند مردم تنها در پرتو جامعه‌ای سالم و معتدل که شامل عدالت، پیشرفت مطلوب اقتصادی، امنیت و آزادی است می‌توانند به سوی تحقق خواسته‌های الهی قدم بردارند
محمدصادق عبداللهی
سرویس سیاسی جوان آنلاین: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (حفظه‌الله) در فرازی از بیانیه گام دوم آورده‌اند: «انقلاب اسلامی ایران، دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد.» این امر را می‌توان در برابر نظریه سکولاریسم که در برخی فرهنگ‌نامه‌ها به «جداانگاری دین و دنیا» تعبیر شده، دانست. بر همین اساس برای فهم بهتر این امر و واکاوی آن به سراغ کتاب «دین و دنیا- بررسی و نقد نظریه سکولاریسم» آیت‌الله جوادی آملی رفته‌ایم. این کتاب که در تابستان ۱۳۹۱ و به کوشش مرکز نشر اسرا به چاپ رسیده در پنج فصل به کلیات حکومت دینی، زمینه‌های پیدایی سکولاریسم، دلایل سکولاریسم، دلایل بطلان سکولاریسم و تطبیق نظریه اسلام و سکولاریسم با دو محور عقلانیت و اقتصاد پرداخته است. آیت‌الله جوادی آملی در فصل نخست این کتاب ضمن بررسی مختصر مبانی نظری حکومت دینی، به واکاوی چگونگی هم‌نشینی دین و دنیا در این حکومت می‌پردازند. ایشان معتقدند نیل به اهداف دین جز با برقراری حکومت دینی و ایجاد مدینه فاضله‌ای که افراد جامعه به یمن تمسک به دین، آن را ایجاد کرده و از وجودش بهره می‌برند، میسر نخواهد بود و بر همین اساس رها کردن دنیا به بهانه دین و یا دین به بهانه دنیا امری نابخردانه و باطل است. جستار زیر به اختصار نظر آیت‌الله جوادی آملی در فصل نخست کتاب مذکور را مرور می‌کند.
 
«سکولاریسم، واژه‌ای بیگانه و غربی است که در فرهنگ‌نامه‌ها به «جداانگاری دین و دنیا» و «جدایی دین از امور اجتماعی» و «جدایی دین از سیاست»، معنا شده است. این نظریه محدوده وسیعی را در حوزه اجتماعی دین، به خود اختصاص می‌دهد، اما دقت در مفاهیم و معنای آن، نشان می‌دهد که مرکز ثقل این نظریه، رد حکومت دینی است به گونه‌ای که نظریه‌پردازان این تفکر، با وجود اختلاف نظر در دلایل، تعریف و گستره سکولاریسم، هرگز تأسیس حکومتی با محوریت دین را نمی‌پذیرند و در لزوم نبود آن اتفاق نظر دارند.» آیت‌الله جوادی آملی معتقدند سه معنای ذکر شده «در طول یکدیگر هستند. از این رو، بررسی و نقد هر یک از آن‌ها می‌تواند نقد معنای دیگر را به همراه آورد؛ مثلاً اگر ثابت شد که در تعالیم دینی، اداره امور دنیوی گنجانده شده است، باید پذیرفت که دین در عرصه امور اجتماعی و سیاسی نیز راه دارد. نیز اگر ادعای جدایی دین از سیاست مخدوش شود، معنای دیگر نیز بی‌اعتبار می‌شود.» با این وصف ایشان جهت واکاوی چگونگی طرح دین و دنیا در کنار یکدیگر، نخست به تعریف دین و حکومت پرداخته و سپس جایگاه حکومت دینی در نظرگاه دین را بررسی کرده و در آخر ضمن بررسی اهداف دین نشان می‌دهند اهداف دین بدون توجه به دنیا تحقق‌پذیر نخواهد بود.

تعریف دین و حکومت
آیت‌الله جوادی آملی ضمن آنکه اشاره دارند «دین، غیر از تدین است، زیرا تدین به معنای باور کردن اصول و فروع دین است» در تعریف دین معتقدند: «تعریف دین به صورت جامع و مانع، امری مشکل است و درباره تعریفی جامع برای همه ادیان عالم اتفاق نظر نیست.»، اما بدیهی می‌دانند که «اگر تعریفی درباره دین اسلام به اثبات برسد، درباره سایر ادیان الهی نیز صدق خواهد کرد، چون گوهر و اصل همه ادیان الهی، یکی است و امتیازی در اساس آن‌ها نمی‌توان یافت.» با این توصیفات ایشان در تعریف دین آورده‌اند: «دین، مجموعه‌ای از عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره امور فردی و اجتماعی انسان‌ها و تأمین سعادت دنیا و آخرت آنان تدوین شده است.»
ایشان همچنین در تعریف حکومت و کارکرد‌های آن، ضمن ابراز بر وجود تعاریف مختلف، یک تعریف را پسندیده و آورده‌اند: «حکومت، رهبری منسجمی است که در سطح کلان جامعه، امر و نهی و اعمال قدرت می‌کند. حکومت، ممکن است با شیوه‌ها و اهداف متنوعی شکل و استمرار یابد، اما باید در عنصر حکومت، رکن‌هایی مانند انسجام، آمریت و اعمال قدرت که در تعریف آن آمده است، لحاظ شود. همچنین قانونگذاری، سیاستگذاری خارجی و داخلی، قضا و داوری، تأمین نظم و امنیت، از زیرمجموعه‌های قطعی حکومت است که از رکن‌های یاد شده، انتزاع می‌شود.»

جایگاه حکومت از منظر دین
آیت‌الله جواد آملی جایگاه حکومت در دین را «از آن حیث که در اعمال نظر دین، نسبت به امور اجتماعی مردم، سهم به سزایی دارد» جایگاه مهم و حیاتی می‌داند. ایشان معتقدند حکومت تنها ابزاری در دست دین برای تسهیل نیل به اهداف نیست بلکه امری است که دین بی آن به بسیاری از اهداف عمده خود در عرصه‌های فردی و اجتماعی دست نخواهد یافت. ایشان تأکید دارند: «از منظر دین حکومت، تنها راه دستیابی به اهداف فردی و اجتماعی است و برای آن همتا و جایگزین مطمئنی وجود ندارد.» با این وصف محرز شد که حکومت دینی به عنوان قدرتی که رتق و فتق امور دنیوی جامعه را برعهده دارد، امری حیاتی برای تحقق اهداف دین است که اگر نباشد نیل کامل به اهداف دین امکان‌پذیر نیست. حال برای آنکه مشخص شود که حکومت دینی چطور می‌تواند دین و دنیا را در کنار یکدیگر داشته باشد، باید اهداف دین و حکومت دینی را بررسی کرد تا مشخص شود در آن اهداف و قله‌ها دین و دنیا در طول هم هستند یا در موازات یکدیگر.

اهداف دین و حکومت دینی
از آنجا که «در حکومت دینی، رهبری و مدیریت جامعه، ابزار و وسیله‌ای برای دین است» اهداف حکومت «مستقل از اهداف دین نیست؛ یعنی حکومت، ارزش مستقلی ندارد، بلکه ملاک ارزش‌گذاری‌اش میزان اثر آن در اجرای اهداف دین است. [کمااینکه]امیرمؤمنان (ع) [در خطبه ۳ نهج‌البلاغه]در مقام ارزش‌گذاری بر حکومت، بهای آن را با ترشح بینی بز، یکسان دانسته است؛ مگر حکومتی که در پرتو آن بتوان عدالتی را حاکم کرد و از ظالم حقی را ستاند.» با این توضیح به بررسی اهداف حکومت دینی که شامل «دو هدف نهایی و میانی» است می‌پردازیم. قابل توجه است که این دو هدف عمده در طول یکدیگر هستند.

هدف نهایی
آیت‌الله جوادی آملی در راستای «هدف والای رسالت و نزول قرآن» و با تأکید بر آیه ابتدایی سوره ابراهیم که در آن می‌خوانیم: «قرآن کتابی است که ما آن را به سوی تو فروفرستادیم تا مردم را از هر تیرگی و تاریکی، برهانی و آنان را به نور برسانی» هدف غایی حکومت را «تعالی یافتن و نورانی شدن انسان» می‌داند. در همین راستا ایشان معتقد است حکومت الهی باید شرایط لازم را برای نورانی کردن جامعة انسانی و رهایی آن از ظلمت‌هایی، چون انواع انحرافات فکری و عقیدتی و اخلاقی و آلودگی به هوا‌های نفسانی و ابتلا به وسوسه‌ها و دسیسه‌ها، فراهم کند تا آحاد جامعه در پرتو رهایی از چنین تیرگی‌هایی به صراط مستقیم حق دست یابند.

هدف میانی
معظم‌له همچنین هدف میانی حکومت دینی را «اهتمام به اجرای عدالت در جامعه» می‌داند. ایشان به آیه ۲۵ سوره حدید اشاره می‌کنند که در آن خداوند می‌فرماید: «ما پیامبران را با معجزه و ادله روشن فرستادیم و با آنان کتاب آسمانی را - که دربردارنده مجموعه عقاید، اخلاق و قوانین حقوقی و عملی است- نازل کردیم تا مردم به عدل و داد قیام کنند و آهن را که وسیله سختی است، فروفرستادیم تا به یاری‌اش طاغیان دفع و حریم عدالت رعایت شود.» بر اساس این آیه ایشان معتقد است «اجرای عدالت- که وظیفه و هدف همه پیام‌آوران و زمامداران دینی است- از زمینه‌ها و شرایط قطعی هدف نهایی حکومت دینی به شمار می‌آید؛ به گونه‌ای که بدون رعایت عدالت، هیچ جامعه‌ای توان نزدیک شدن به نورانیت مطلوب را ندارد، زیرا ظلم، بدترین ظلمت و تاریک‌ترین حجاب در راه تکامل روحی است.»
ایشان همچنین با توجه به متون دینی اهداف دیگری را نیز برای حکومت من جمله «اصلاح اختلافات، تفوق و برتری بر ادیان ساختگی و حکومت‌های شرک‌آلود و کناره‌گیری از طاغیان و قدم برنداشتن در جهت خواست آنها» برمی‌شمارند که همه این هدف‌ها در جهت اهداف ذکر شده، معنا و تحقق می‌یابد.

تجلی‌گاه اهداف
آیت‌الله جوادی آملی تجلی‌گاه اهداف میانی و نهایی دین را مدینه فاضله‌ای می‌دانند که «افراد جامعه به یمن تمسک به دین، آن را ایجاد کرده و از وجودش بهره می‌برند.» ایشان معتقدند مردم تنها در پرتو جامعه‌ای سالم و معتدل که شامل عدالت، پیشرفت مطلوب اقتصادی، امنیت و آزادی است می‌توانند «به سوی تحقق خواسته‌های الهی قدم بردارند.» معظم‌له تأکید دارند جامعه با استفاده از آزادی واقعی و هماهنگ با فطرت که در حکومت دینی محقق می‌شود «می‌تواند بند‌های ظلمانی هوا‌های نفسانی و گناهان را از وجود خود باز کند و به ذات اقدس الهی نزدیک شود.» همچنین ایشان باور دارند مردم به کمک امنیت فراگیر در حکومت دینی می‌توانند به آرامش خاطر که شرط مهم زندگی موفقیت‌آمیز است، دست یابند و «با بهره‌مندی از اقتصاد کارآمد، پویا و سالم چهره زشت فقر، تنگدستی و احتیاج به بیگانگان را از حیات طیب و پاکیزه خود دور می‌کنند.»

نتیجه‌گیری
با توجه به آنچه مختصراً گذشت مشخص است که دنیای آباد از الزامات دین است و دین بدون توجه به دنیا و تشکیل مدینه فاضله، با توصیفاتی که گذشت، نمی‌تواند به هدف نهاییش برسد و این مهم از طریق حکومت دینی میسر می‌گردد و نشان از این اصل مهم دارد که «دین، هیچ‌گاه دنیا و آخرت را فدای یکدیگر نکرده و فراموشی دنیا برای آخرت یا نادیده گرفتن آخرت برای دنیا امری غلط و نابخردانه است.» در اثبات این حرف می‌توان به کلام حضرت امام باقر (ع) اشاره کرد که فرمودند: «الیس منا من ترک دنیاه لآخرته وآخرته لدنیا: کسی که دنیایش را فدای آخرت یا آخرتش را برای دنیا ترک می‌کند، از ما اهل بیت نیست.»

دین و دنیا در جمهوری اسلامی
نظام جمهوری اسلامی، برپایه مبانی نظری که ذکر شد، شکل گرفته است. در این نظام که شامل دو رکن اسلامیت و جمهوریت (مردم) است، کنش‌ها و مشارکت‌های مردم و مسئولان برای بهبود دنیا، به پشتوانه اسلامیت نظام و هدف نهایی که نظام دنبال می‌کند، الهی و دینی محسوب می‌شود و اصلاً لازمه تحقق اهداف نهایی دین است؛ این نقطه افتراق جمهوری اسلامی با حکومت‌های دموکراسی سکولار است. در همین زمینه رهبر معظم انقلاب طی سخنانی در پانزدهم مهر ۱۳۸۸ می‌فرمایند: «مردم در کار دنیایشان هم که کار می‌کنند، تلاش می‌کنند، در واقع دارند کارِ خدایی می‌کنند. آن کسانی که برای جامعه کار می‌کنند، آن کسانی که برای استحکام نظام کار می‌کنند، آن کسانی که برای پیشبرد کلمه این نظام و این کشور و اعلای کلمه این نظام کار می‌کنند، برای خدا دارند کار می‌کنند. خدایی است. این خیلی ارزش دارد، این یک نسخه جدید است؛ این نسخه جدیدی است که دنیا این را بعد از زمان پیامبران و بعد از صدر اسلام تا امروز، دیگر ندیده. این، چیز کمی نیست.» لذا می‌توان گفت در جمهوری اسلامی هم در نظر و هم در ساختار، دین و دنیا هم‌نشین هم هستند.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Germany
|
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۶
0
0
حاج اقا امام جمعه تهران صدیقی گفته خدادروجودولی فقیه تجای پیداکرده شما به عنوان عالم دینی نظرت راجع به این چیه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار