سرويس ايثار و مقاومت جوان آنلاين: روز ۷ مهر ۱۳۶۰ به دنبال سقوط هواپیمای سی-۱۳۰ ارتش در منطقه کهریزک تهران پنج تن از فرماندهان نظامی کشور سرلشکر ولیالله فلاحی جانشین رئیس ستاد ارتش، یوسف کلاهدوز قائممقام سپاه، سیدموسی نامجو وزیر دفاع، جواد فکوری مشاور جانشین ستاد ارتش و محمد جهانآرا فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر به شهادت رسیدند.
این خبر تلخ که پس از پیروزی در عملیات موفقیتآمیز ثامنالائمه مخابره شد، تمام فضای کشور را تحت تأثیر قرار داد. این پنج فرمانده ردهبالای ارتش و سپاه جهت تقدیم گزارش به حضرت امام خمینی (ره) فرماندهی معظم کل قوا، عازم تهران بودند که هواپیمایشان در ۳۰ کیلومتری فرودگاه مهرآباد در جنوب غربی کهریزک دچار سانحه میشود. در این سانحه ۴۹ نفر از سرنشینان هواپیما ازجمله این پنج فرمانده به شهادت رسیدند.
پنج فرمانده شهید این هواپیما که از چهرههای برجسته دفاع مقدس بودند و در خط مقدم خدمات زیادی را به رزمندگان و جبههها داده بودند همگی خود را از مدتها قبل آماده شهادت کرده بودند. شهید جهانآرا در روزهای مقاومت مردمی در خرمشهر زحمات زیادی کشید و با تعداد کمی نیرو جانانه مقابل دشمن بعثی ایستادگی کرد.
شهید جهانآرا که از زمان مقاومت در خرمشهر خودش را آماده شهادت کرده بود درباره یکی از اتفاقات آن روزها چنین گفت: امیدی به زنده ماندن نداشتیم. مرگ را میدیدیم. بچهها توسط بیسیم شهادتنامه خود را میگفتند و یک نفر پشت بیسیم یادداشت میکرد. صحنه خیلی دردناکی بود. بچهها میخواستند شلیک کنند، گفتم: ما که رفتنی هستیم، حداقل بگذارید چند تا از آنها را بزنیم، بعد بمیریم. تانکها همه طرف را میزدند و پیش میآمدند. با رسیدن آنها به فاصله ۱۵۰ متری دستور آتش دادم. چهار آرپیجی داشتیم، با بلند شدن از گودال، اولین تانک را بچهها زدند. دومی در حال عقبنشینی بود که به دیوار یکی از منازل بندر برخورد کرد. جیپ فرماندهی پشت سر، به طرف بلوار دندهعقب گرفت، با مشاهده عقبنشینی تانک، بلند شدم و فریاد زدم: اللهاکبر، اللهاکبر، ... حمله کنید؛ که دشمن پا به فرار گذاشته بود...
شهید فکوری در عملیات کمان ۹۹ و عملیات اچ-۳ و عملیات اوسیراک شرکت داشت. چهار، پنج سال مطالعات گسترده بر ادیان مختلف، باعث گرایش شدید او به اسلام شد. نماز بهموقع، قرآن و روزهاش ترک نمیشد.
شهید فلاحی در ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ به سمت ریاست ستاد مشترک ارتش برگزیده شد و در سال نخست جنگ با عراق، راهبردهای دفاعی ایران را هدایت کرد. فکوری از وزرای کابینه شهید رجایی بود، به گونهای که این شهید بزرگوار او را با حفظ سمت به وزارت دفاع منصوب کرد. او در سخنانی گفته بود: من وجببهوجب خاک خوزستان را به علت محل خدمت اولیهام میشناسم. با توجه به پیشروی سریع عراق آرزو داشتم که ارتش عراق زمینگیر شود که چنین شد. اکنون تنها یک آرزوی دیگر دارم. تنها آرزویم این است که ارتش متجاوز عراق را از اطراف آبادان تا مارد عقب بنشانم. سرانجام با طراحی و اجرای پیروزمندانه عملیات ثامنالائمه و رفع حصر آبادان آرزوی تیمسار فلاحی برآورده شد و وضعیت راهبردی جنگ دگرگون و زمینه برای پیروزیهای بزرگ آینده فراهم شد.
همسر شهید سیدموسی نامجو درباره ایشان چنین میگوید: «شهادت آرزوی ایشان بود. در نیمههای شب، وقتی به نماز میایستاد، با خدا راز و نیاز میکرد و با اشک و نالههای بلند از خدا آرزوی شهادت میکرد. او درباره شهادتش با بچهها صحبت کرده و آنها را آماده شهادت خود کرده بود. البته این آمادگی را از سالها پیش به من داده و از من خواسته بود در صورت شهادت او، اصلاً گریه نکنم.»
از خصوصیات برجسته شهید کلاهدوز عشق عجیب او به سپاه بود. بارها گفته بود: «وقتی که من این همه اخلاص، ایثار، شهادتطلبی و مکتبی بودن را در سپاه میبینم بیشتر معتقد میشوم که رژیم شاه و رژیمهای وابسته گذشته محکوم به سقوط بودند. میدانم که سپاه تا زمانی که این روشها و مشیهای انقلابی را داشته باشد یقیناً پیروز است.» در مصرف بیتالمال وسواس خاصی داشت. در آن روزها، سرکوبی گروههای ضدانقلاب که در گوشه و کنار قد علم کرده بودند، باعث میشد خریدها با شتاب انجام شود. خاطرم هست در یکی از جلسات، وقتی فهرست اقلام خریداری شده را نگاه کرد، با دیدن بعضی از اقلام که خرید آن ضروری نبود، برآشفته شد و با اعتراض گفت: «چه ضرورت دارد این چیزها از خارج خریداری شود و ارز مملکت صرف آنها بشود؟»