موضوع گسستهای اجتماعی و نحوه تأثیرگذاری آنها موضوع اصلی جامعهشناسی سیاسی را شکل میدهد. به این دلیل که زندگی سیاسی در هر جامعهای از گذشته تاکنون تحت تأثیر این شکافها بوده و تنوع امروزی که در عرصه سیاست و حکومت دیده میشود با توجه به این گسستها قابل تفسیر و تحلیل است.
خروج لیبرمن از دولت ائتلافی نتانیاهو و انحلال دولت در دسامبر ۲۰۱۸ نظام سیاسی رژیم صهیونیستی را مجبور کرد به سمت برگزاری انتخابات جدیدی در آوریل ۲۰۱۹ برود. انتخابات آوریل هم با وجود شناخت پیروز انتخابات در نهایت با ناتوانی نتانیاهو در تشکیل دولت جدید، به فرجام نرسید و صهیونیستها مجبور شدند پس از پنج ماه انتخابات جدیدی را برگزار کنند. انتخابات سپتامبر ۲۰۱۹ هم افق چندان روشنی ندارد و اگر به انتخابات سوم منجر نشود، عمر چندان درازی برای دولت حاصل از آن نمیتوان متصور شد و باید منتظر انتخاباتهای غیرمنتظره با فاصلههای کم بود.
بر اساس نتایج انتخابات سپتامبر ۲۰۱۹ رژیم صهیونیستی، ائتلاف آبی- سفید بیشترین کرسی را کسب کرده است و لیکود در مرتبه دوم قرار دارد. اما با توجه به توزیع آرا بین احزاب چپ و راست هیچ کدام از احزاب چپگرا و میانه و راستگرایان، نصف به علاوه یک کرسی را در اختیار ندارند. این نشان یک بن بست در رژیم صهیونیستی است. اما آیا این بنبست حاصل سیاسیکاریهای مرسوم در عرصه سیاست داخلی این رژیم است یا دلایل آن را باید در عرصه فرهنگی اجتماعی و بحرانهای نهفته در این رژیم جستوجو کرد.
ناتوانی نتانیاهو در تشکیل کابینه نشاندهنده آن است که شاخص همبستگی در جامعه صهیونیستی بسیار کاهش یافته است و این جامعه که پیشتر حول دو جریان کلان سیاسی یعنی حزب کار و حزب لیکود حرکت میکرد که هر دو از احزاب سکولار این رژیم هستند به سمت جریانهای خُرد با گرایشات مذهبی مانند حزب شاس، یهودیت توراتی و... سوق پیدا کردهاند. این تکثر و خُردگرایی به معنای کاهش همبستگی رو به افزایش و وجود شکافهای عمیق اجتماعی در جامعه صهیونیستی است. در واقع فضای دوقطبی سیاسی اجتماعی در اسرائیل دیگر دو قطبی معمول یهودی اشکنازی و سِفاردی نیست. قطبی شدن کنونی بر اساس ایدئولوژی، طایفه، مذهب و فرهنگ است نه بر پایه چپ و راست سیاسی.
نتایج این انتخابات نشان داد که احزاب کوچک با گرایشهای راست افراطی که تا پیش از این خاستگاه اجتماعی مهمی نداشتند و عمدتاً با ائتلاف با احزاب بزرگتر در جستوجوی جای پایی در عرصه سیاسی این رژیم بودند اینک نقش تعیینکنندهای در تشکیل دولتها پیدا کردهاند. در انتخابات دسامبر ۲۰۱۹ حزب «اسرائیل خانه ما» به ریاست «آویگدور لیبرمن» وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی ۹ کرسی، حزب مذهبی شاس ۹ کرسی، یهودیان توراتی هشت کرسی، «به سوی راستگرایی» هفت کرسی، ائتلاف میانهرو «کار ـ پل» شش کرسی و «اردوگاه دموکراتیک» پنج کرسی و فهرست مشترک احزاب عربی ۱۲ کرسی را کسب کردهاند. نکات حائز اهمیت در ترکیب اعضای تشکیلدهنده کنست را میتوان چنین ارزیابی نمود:
۱- همانگونه که به آن اشاره شد نقش تعیینکننده احزاب تندوریی مانند اسرائیل خانه ما، شاس و یهودیان توراتی است که هر دو حزب لیکود و آبی و سفید بدون تأمین خواستههای آنان در تشکیل کابینه جدید موفق نخواهند بود.
۲- با درنظر گرفتن موقعیت حساس ژئواستراتژیک رژیم صهیونیستی و محاصره این رژیم از همسایگان عرب خود، سردمداران این رژیم همواره در تلاش بودند نقش اعراب یهودی را در نظامهای تصمیمساز خود نادیده انگاشته و به نوعی به حذف این قشر از یهودیان بپردازند، اما با توجه به میزان کرسیهای کسب شده توسط فهرست مشترک احزاب عربی در صورت موفقیت نتانیاهو و یا گانتس در تشکیل کابینه باید منتظر حضور وزرای عربتبار نیز بود.
۳- با توجه به نرخ رشد جمعیت در سرزمینهای اشغالی طی سالهای اخیر شاهد کاهش معنادار رشد خانوادههای سکولار با متوسط دو فرزند در برابر متوسط شش فرزند در خانواده یهودیان حریدی هستیم. این بدان معنا است که جامعه اسرائیل در حال گذار از یک جامعه سکولار به سمت راست افراطی است که باید در سالهای آینده منتظر تشکیل دولتهای مذهبی افراطی در این رژیم باشیم.
در یایان مقایسه دو انتخابات برگزارشده در سال ۲۰۱۹ از افزایش شکاف بین احزاب، کوچکتر شدن سبد آرای احزاب بزرگ و ریخته شدن بخشی از آرای احزاب بزرگ به سبد احزاب کوچکتر خبر میداد. این تغییر جایگاه آرا و حرکت جامعه صهیونیستی از حمایت احزاب بزرگ سولار بهسمت احزاب کوچکتر راست افراطی، تشکیل ائتلاف دولت را سختتر کرده است، تا جایی که در انتخابات آوریل امکان تشکیل دولت فراهم نشد و انتخابات سپتامبر هم در آستانه شکست قرار دارد.