کد خبر: 974497
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۸ - ۰۲:۳۸
حیات و ممات رضاخان در آیینه روایت یک روزنامه نگار
محمدرضا کائينی
سرویس تاریخ جوان آنلاین:‌ اسکندر دلدم نامی آشنا در روزنامه‌نگاری دهه ۵۰ ایران است. محل فعالیت وی بیشتر روزنامه اطلاعات و نشریات وابسته بدان بود و بیشتر در حوزه مقولات تاریخی و اجتماعی قلم می‌زد. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به فعالیت خویش تداوم بخشید و پس از مدتی، به تألیف برخی کتب در حوزه تاریخ معاصر و به‌ویژه پهلوی‌شناسی دست زد. اثری که هم‌اینک از آن سخن می‌رود، در زمره کتاب‌هایی است که در دهه ۷۰ از وی منتشر شد و «زندگی پرماجرای رضاشاه» نام دارد. وی در دیباچه این اثر و در توضیحی پیرامون محتوای آن می‌نویسد:

«اگر کتابی که می‌خوانیم، چون مشتی که بر سر ما می‌خورد ما را از خواب بلند نمی‌کند، خواندن آن چه لطفی دارد؟ فرانتز کافکا / ۱۹۲۳-۱۸۸۲
چگونگی سقوط دودمان قاجار، روی کار آمدن رضاشاه و دوران ۲۰ ساله سلطنت رضاشاه یکی از شگفت‌آورترین دوره‌های تاریخ ایران است، به‌ویژه آنکه موازی با حرکت در بستر حوادث داخلی وقوع رویداد‌های عمده جهانی نظیر جنگ بین‌الملل دوم نیز صحنه سیاسی- اجتماعی ایران را متأثر می‌سازد.

بسیاری از منتقدین آثار تاریخی می‌گویند آنچه از گذشتگان باقی مانده است، شرح مطمئنی از رویداد‌ها و حوادث تاریخی نیستند، زیرا توسط وقایع‌نگاران درباری و در اوج شوکت صاحبان زور و حکام قدرتمند نوشته شده‌اند. دسته دیگر تاریخ‌نگاران که وقایع قرون گذشته را تدوین کردند، خود هرگز شاهد آن حوادث نبوده‌اند. تاریخ عبارت است از شرح وقایعی که هرگز آن‌طور که نوشته شده‌اند اتفاق نیفتاده است، آن هم به قلم کسانی که هرگز آن وقایع را ندیده‌اند!...، اما بررسی تاریخ دوران پهلوی این ویژگی را دارد که مجموعه نسبتاً کاملی از اسناد و مدارک این دوران در دسترس ما قرار دارند و هنوز بسیاری از افراد خانواده پهلوی، رجال و گردانندگان و کارگزاران اصلی حکومت این عصر در داخل و خارج کشور به سر می‌برند که گاه و بیگاه با انتشار خاطرات خود گوشه‌هایی از حوادث این دوران شگفت را به حافظه تاریخ اضافه می‌کنند. بدین سبب آنچه در صفحات پیش رو به معرض قضاوت تاریخ‌پژوهان قرار می‌گیرد، اسناد و روایات مستند و تردیدناپذیر دوران سلطنت رضاشاه هستند که با مراجعه به صد‌ها جلد کتاب، یادداشت‌های تاریخی مؤلفین و رجال عصر پهلوی اول، اسناد دولتی، گزارش‌های دیپلمات‌ها و سفرای خارجی مقیم دربار رضاشاه، اسناد موجود در بایگانی‌های راکد وزارت مستعمره‌داری (هند انگلیس) و دارالاسناد دولتی بریتانیا، اسناد به‌جا مانده در سفارت سابق امریکا در تهران و حتی آثار منتشر شده توسط محمدرضا (کتاب پاسخ به تاریخ) و سایر اعضای خانواده پهلوی (خاطرات شمس و اشرف) تدوین شده است. گروهی از تاریخ‌نگاران عصر پهلوی کوشیده‌اند وانمود کنند آنچه به سقوط بیش از ۱۵۰ سال سلطنت قاجاریه و صعود یک قزاق بر فراز تخت طاووس انجامید، از بازی‌های شگفت روزگار و تقدیر تاریخ است. بعضی دیگر که مستقیماً سر در آخور دربار پهلوی داشتند، از این هم فراتر رفتند و در آثار خود به قدرت رسیدن رضاشاه را منبعث از تصمیم تاریخی حکومت فاسد قاجار دانسته و از رضاشاه به مثابه یک قهرمان تاریخی و منجی ایران یاد کرده‌اند! معدودی اگرچه به سبب راه نداشتن به دستگاه حکومتی یا طرد شدن از آن موضع کمتر متملقانه‌ای نسبت به رضاشاه در آثار خود بروز داده‌اند، در عین حال به‌منظور برخورداری از مواهب انقلاب سفید شاه و ملت از اعمال رویه انتقادی در غور و بررسی تاریخ ۲۰ ساله خودداری کرده و با ورق زدن روزنامه‌ها، مجلات و نشریات ادواری، به‌ویژه دوره‌های سالنامه دنیا منتشر شده در ایام سلطنت پهلوی، مجموعه‌ای از مطالب و مقالات نوشته شده توسط رجال سیاسی و کارگزاران رژیم شاهنشاهی را به عنوان اثر تاریخی منتشر کرده و مدعی شده‌اند: دیکتاتوری رضاشاه نوع مثبتی از دیکتاتوری بوده است!

احمق کتاب خواند و گمان برد عالم است
نادان به کشتی آمد و پنداشت ناخداست!
این دسته اخیر ساختمان راه‌آهن سراسری، احداث شبکه راه‌ها، بندرگاه‌ها و تعدادی کارگاه و کارخانه کوچک را به مثابه دلایل رویه مثبت دیکتاتوری رضاشاه تلقی می‌کنند. غافل از آنکه زور و دیکتاتوری دیوار چین را بنا کرد، اما نتوانست مانع از سقوط چین در دامان مغول‌ها شود!

خوشبختانه در نیم قرن اخیر که یک‌پنجاهم کل تاریخ مدون ایران را تشکیل می‌دهد مردم خود شاهد رویداد‌های تاریخی بوده‌اند و شخصاً حوادث را تجربه و توانایی تشخیص سره از ناسره را دارند. اکنون به عهده همه مورخین، نویسندگان و دست‌اندرکاران رویداد‌های نیم قرن اخیر است تا به دور از هرگونه اعمال سلیقه و باور‌های سیاسی شخصی به ثبت بی‌طرفانه وقایع و حقایق تاریخی برای انتقال به نسل‌های آینده بکوشند، زیرا تاریخ چیزی نیست جز ثبت متمرکز و منظم وقایع و حقایق و مستندات تاریخی با هدف ارائه تجربیات به دست آمده به آیندگان تا یک بار دیگر اشتباهات رفتگان خود را تکرار نکنند.

تاریخ برای انسان اجتماعی و مترقی تشریح وضع حاضر جامعه با تکیه به آزمایش و عناصری است که گذشته را به وجود آورده‌اند تا بتوان از آن عناصر آینده را کامل‌تر و بهتر ساخت. هر قوم و ملتی دوره و عمری دارد. همین که مدت آن‌ها به سر رسید یک ساعت مقدم و مؤخر نمی‌شود. بنابراین در این دوره و عمر ظرفیت اشتباهات محدود است. گذشته چراغ راه آینده است و مردمی که از گذشته عبرت گرفته‌اند کمتر در آینده دچار خطا و اشتباه می‌شوند.»

دلدم در ادامه دیباچه خویش، درباره چند و، چون تدوین «زندگی پرماجرای رضاشاه» آورده است: «کتاب حاضر حاوی برگ‌هایی از تاریخ معاصر ایران در روزگار رضاشاه است. روزگاری که گاه در ایام شوم شهریور سال ۱۳۲۰ به نهایت تیره و دردناک می‌شود. اینجانب کوشیده‌ام در کنار رویداد‌های اصلی به حوادث ناگفته و حاشیه‌ای نیز بپردازم. زندگی سایر اعضای خانواده پهلوی، همکاری تیمورتاش با دستگاه جاسوسی اتحاد جماهیر شوروی، ازدواج و طلاق محمدرضا و فوزیه، دستگاه اطلاعاتی رضاشاه، صورت دارایی رضاشاه، آخرین روز‌های زندگی او و بسیاری از مطالب دیگر در کنار حوادثی، چون کودتای سال ۱۲۹۹، عزل احمدشاه، تاج‌گذاری رضاشاه، مسافرت به ترکیه، اشغال ایران و... مورد بررسی و توجه قرار گرفته‌اند. شایان ذکر است که از پرداختن به بعضی حوادث و شخصیت‌های تاریخی به سبب وجود کتب و تک‌نگاری‌های بسیار که تاکنون منتشر شده خودداری شده است. اکنون که به عون الله تعالی کتاب زندگی پرماجرای رضاشاه منتشر می‌شود، جای آن دارد از مسئولان محترم کتابخانه مجلس شورای اسلامی، کتابخانه ملی ایران، کتابخانه مرکزی دانشگاه، آرشیو روزنامه‌های اطلاعات و کیهان، کتابخانه و آرشیو وزارت امور خارجه و سایر نهاد‌ها و مؤسسات دولتی و فرهنگی که در طول سه سال گذشته مورد مراجعه نگارنده بودند و از هیچ‌گونه کمک و یاری فروگذار نکردند صمیمانه تشکر و قدردانی کنم.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار