سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: آیا تا به حال به میزان شعارهایمان قرآن خواندهایم؟ گرچه دید جامعه به این کتاب آسمانی همان چیزی است که با شعارهایمان فریاد میزنیم، اما متأسفانه در عمل موجب نقض آن شدهایم. چنانچه اقبال لاهوری میگوید: «انسان نیازمند ارتباط مستقیم با آفریننده و هستی بخش خود است، این ارتباط اگرچه از طریق مناجات و رازگویی درونی و قلبی انجام میگیرد، اما دسترسی به کلمات خود خداوند، بسیار لذت بخش و اطمینان آور است. پس اگر میخواهی خدا با تو سخن بگوید، قرآن بخوان.»
این کتاب به منظور هدایت بشر آمده و هدیهای الهی از سوی پروردگار است، اما تا کنون در زندگی بشر کاربردی نشده یا شاید هم آدمی کاربرد صحیح آن را هنوز نشناخته و نمیداند. شاید از کودکی گوشمان با نقش این کتاب آشنایی زیادی داشته باشد، اما هنوز قلبمان کاربرد و تأثیر آن را به طور عینی باور نکرده است. چه زمانهایی قرآن را در زندگی روزمره یا فرهنگ عامه لمس کردهایم؟
در مدارس این گونه مرسوم است که در صفهای صبحگاهی آیاتی از قرآن را تلاوت کنند، خوب به خاطر دارم... آن لحظهها یکی مشغول خواندن امتحانش بود، دیگری مشغول حرف زدن با بغل دستی و اکثریت در انتظار اینکه زود این لحظه به پایان برسد تا از سرما یا گرمای هفت و نیم صبح خلاص شوند! گویی از همان ابتدا قرار بود همه چیز را طوطیوار یا از روی اجبار آموزش ببینیم.
مرسوم است قرآن را به دلیل شگون به منزل یا ماشین جدید ببریم. اما جالب است که هنوز مسئله فهم معانی و درک آیات این کتاب به طور ملموس، به رسمیت شناخته نشده است. بهتر است بدانیم نکته حائز اهمیت کیفیت است نه کمیت! حتی تصور برخی از تلاوت قرآن با صوت دلهرهآور است! چراکه تنها تجلی مراسم ترحیم است و تنها هنگام ترحیم که رسم و رسوم دالّ آن بوده تلاوت قرآن صورت گرفته! و تأسفبارترین نکته شامل آن دسته از افرادی است که قرآن را بارها به صورت فردی یا گروهی ختم کردهاند، اما در فهم معنی آیات آن عاجز هستند.
آیا ما تا به حال این کتاب را که به زبان عربی نوشته شده به زبان خودمان خواندهایم؟ آیا طبق دستورات آن در زندگی عمل کردهایم؟ منشأ بیمهری به قرآن در جامعه چیست؟ یکی از بارزترین دلایل اینکه قرآن، کتاب پروردگار پر مهرمان مورد بیمهری عام و خاص قرار گرفته و کنج طاقچه اتاقمان خاک گرفته، رعب و وحشتی است که از کودکی در دلهایمان ایجاد شده و در بزرگی با کنارهگیری از عموم این مسائل خود را اقناع ساختهایم. جملات هولناکی مثل: «خدا دوستت نداره اگه شیطونی کنی»، «گناه کنی میری جهنم» و... که از قول قرآن به گوشها خوانده شد و عدهای را از اصل مطلب دین و خدا رانده است. کودکان از یک سنی به بعد معنی خوب و بد برایشان قابل ادراک است و پیش از این سن، کودک به واسطه کانالهای دیداری و شنیداری عمل میکند. یعنی به مواردی از جمله تن صدا، حالت چهره، ژست بدنی و امثال آن پاسخ میدهد. چون هنوز خوب و بد برای او مفهومسازی نشده و تنها مثلثسازی کردن را بلد است.
بنابراین بیانصافانهترین حالت ممکن است اگر بیآنکه اصل مسئلهای را به او بفهمانیم، بیجهت او را حتی از خدایش هم بترسانیم و او را دچار تعارض کنیم. یادمان باشد وظیفه هر یک از ما سوق دادن به امور معنوی است نه راندن از آن. بیشک کوشش در فرهنگسازی جامعه و شناخت بهتر قرآن و اجرای دستورات و رهنمودهای الهی موجب هدایت و بهبود زندگی بشر میشود. مقصر خودمان هستیم که حتی قرآن، این زیباترین کتاب جامع زندگی را نتوانستهایم به شیوههای زیبا به نسلها بشناسانیم.