کد خبر: 975849
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۱
شاخ‌های اینستاگرامی! پدیده‌هایی که یک شبه ظهور می‌کنند و عمرشان با پدیدار شدن غولی شاخ‌دارتر به افول می‌گراید. چند پست عجیب و غریب بگذارید و کمی بعد هم بشوید شاخ مجازی. اوایل برایتان جذاب است و حتی به دلیل افزایش فالوور‌ها می‌توانید پول خوبی به جیب بزنید، اما کم کم سقوط می‌کنید و شاخ‌تان می‌شکند
مرضیه بامیری
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: کمتر کسی می‌تواند ادعا کند از شهرت بیزار است. مخصوصاً وقتی پشت این ناموری یک قدرت پنهان باشد که انسان را برای رسیدن به آن وسوسه می‌کند، اما واقعیت این است که آدم‌ها برای حس شهرت و جاه‌طلبی‌شان علت‌های خاص خودشان را دارند که بسیار متفاوت از دیگری و گاهی حتی متضاد با هم است.

به چه دلیل دنبال شهرت هستیم؟
یکی دلش می‌خواهد دیده شود، زندگی ارزشمند را در دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن می‌داند. اینکه همه او را بشناسند و برای دیدار یا مصاحبه با او پافشاری کنند، احساس آرامش می‌کند. او از معمولی بودن می‌هراسد. می‌خواهد دیده شود و حداقل نامی پس از مرگ از او به یادگار بماند. آدم‌های معمولی هر قدر هم که خوب باشند و نیکوسرشت، باز هم بعد از یک سال که از مرگشان می‌گذرد و آب‌ها از آسیاب می‌افتد و یادشان به کلی در اذهان فراموش می‌شود، اما چهره‌های معروف توی ذهن تاریخ می‌مانند. فرق نمی‌کند شاعر باشد یا بازیگر. ورزشکار یا یک سیاستمدار دوست‌داشتنی و پر سر و صدا. آن‌ها مراسمشان پرشورتر از دیگران است. هم عروسی‌شان خاص‌تر است و هم سوگواری‌هایشان. آن‌ها وقتی معروف باشند حتی اعتقاداتشان هم مهم می‌شود. می‌توانند برای هر چیزی اظهارنظر کنند.

اما عده‌ای مشهور می‌شوند که از امکانات و رفاه بیشتر برخوردار شوند. آدم‌های معروف سطح رفاهی بالاتری دارند و از یک زندگی خوبی برخوردارند و این آرزوی خیلی از افراد است.
دسته سوم کسانی هستند که می‌خواهند مشهور باشند تا کاری کنند. دیده‌اید کسانی را که می‌گویند اگر من جای فلانی بودم چنین و چنان می‌کردم؟ یا اگر پول داشتم فلان کار خیر را انجام می‌دادم؟ تا حالا چند بار پای قاب تلویزیون از دیدن زندگی همنوعان خود دلتان شکسته و آرزو کردید که‌ای کاش کاری از دستتان بر می‌آمد. کاش می‌توانستید حرف دلشان را بر زبان جاری کنید و به جای آن‌ها درخواست حق کنید؟!
یکی درد مردم را توی صدایش می‌ریزد و برایشان می‌خواند تا همه عالم بدانند. یکی پول دارد و دستش در کار خیر است و نمی‌گذارد آب در دل جماعتی تکان بخورد. عده‌ای از این شهرت برای درخواست‌های عمومی و مطالبه‌گری مردم استفاده می‌کنند. عده‌ای فیلم می‌سازنند و عده‌ای نیز بازی می‌کنند. اما نیتشان یاری رساندن است.

مشهور شدن هم قواعدی دارد
شهرت می‌تواند راه رسیدن به خوشبختی را سرعت ببخشد، اما خودش عین خوشبختی نیست. یک وسیله است برای خوشبختی و رسیدن به آرمان‌ها. مشهور شدن هم قاعده و قانون دارد. نمی‌شود ره صد ساله را یک شبه پیمود. نمی‌شود سر بر بالین بگذاری و شب هوس شهرت به سرت بزند. باید برای نتیجه تلاش کنی. باید برای محبوب قلب مردم شدن از گوهر گرانبهای زمان مایه بگذاری. باید زیر آسیاب اراده و تلاش خرد شوی تا ساخته شوی و بشوی چیزی که مردم به آن اعتماد دارند. اگر فوتبالیست هستی باید نان توپ زدن‌هایت را بخوری و نه تیپ عجیب و غریب و بعضی حرف‌های جنجالی که یک دفعه سر زبان‌ها بیندازدد. اگر بازیگری باید روح هنرت در قلب مردم رسوخ کند. باید دیده شوی تا محبوبت کنند. اینکه با اولین بازی خودت را گم کنی و دسته دنبال‌کننده‌ها پشت سرت راه بیندازی و بگویی من فلان و بهمانم مال یکی دو روز است. اگر می‌خواهی توی میدان بمانی باید تلاش و صبرت را دوچندان کنی. بسیاری از بزرگان هنر و ادب ما، بعد از سال‌ها گمنامی رخ نمودند و جهان از وجود پر نعمتشان مطلع شد.

سعدی و حافظ را هنوز پس از قرن‌ها می‌شناسند و هر روز جماعت بیشتری میل به شناختش دارند. آن زمان فکر شهرت و یادبود و انجمن نبودند، اما وقتی هنرشان خودنمایی کرد، در دل‌ها محبوب شدند. اینطور نیست که هر کس از راه رسید و خواست مشهور شود چند بیتی بسراید و کنار برود. هنر باید به دل بنشیند تا ماندگار باشد. آن‌ها دنبال نان درآوردن از مبحث معروفیتشان نبودند. نه نام می‌خواستند و نه نانش را.

آن روز‌ها کسی نامی‌ها را نمی‌شناخت، زیرا در انزوا بودند یا زندگی‌شان مانند مردم عادی بود. امکانات مثل اکنون نبود که به سرعت برق، کسی برای یک جمله ادبی کوتاه سر زبان‌ها بیفتد و اشعار و متنش دست به دست شود. آن روز‌ها فروغ‌ها و سهراب‌ها کنج خانه شعر می‌سرودند و دردشان را در پیاله شعری می‌ریختند تا به قرار برسند، اما اکنون جهان می‌شناسدشان و این به خاطر کلام نغزشان است و نه تلاش اختیاری برای دیده شدن.
همیشه افرادی مشهور می‌شوند که هنر یا کاری برای عرضه به دیگران دارند. زمینه شهرت را دارند و فقط کافیست فتیله استعدادشان را بالا بکشند تا هنرشان شعله‌ور شود. کسی نمی‌تواند یک‌شبه خواننده شود مگر آنکه صدای خوبی داشته باشد. نمی‌تواند نقاش ماهری شود مگر آنکه ممارست بسیار کند و تمرین فراوان. نمی‌شود شب خوابید و صبح به شهرت رسید. شاید هم بشود، اما اینگونه رسیدن‌ها با نرسیدن توفیری ندارد چرا‌که زود فراموش می‌شوند. فقط کافیست یکی قوی‌تر پا به عرصه بگذارد آن وقت است که آن‌ها به لاک فراموشی فرو می‌روند.

آنانی که خدا را بنده نیستند
شهرت را کاش خدا به بنده‌اش ارزانی کند. آن وقت است که خوشنامی هم پی‌اش می‌آید و زندگی آدم خدایی می‌شود. شهرتش بوی توکل می‌دهد. بوی عنایت حضرت دوست.
هستند کسانی که بعد از شهرت خدا را بنده نیستند. فکر می‌کنند تلاش خودشان باعث این موهبت بوده است. لطف خدا را از یاد می‌برند و به این موهبت غره می‌شوند. بر بنده‌ها مغرور می‌شوند و به آن‌ها نگاهی حقیرانه دارند. این آدم‌ها برای مردم وقت ندارند. برای روبه‌رو شدن با لطف طرفدار‌ها فرصت ندارند. اینان دنبال لقمه‌های چرب‌تر هستند و اگر افسار جاه‌طلبی را نکشند، آن‌ها را به چاه خودخواهی و تکبر می‌اندازد. این‌ها فکر می‌کنند همیشه حق با آنهاست. همه جا پارتی دارند. همه جا او را می‌شناسند و همیشه کارش به موقع و بدون فوت وقت راه می‌افتد. آن‌ها نان شهرتشان را می‌خورند. برایشان بلند می‌شوند و احترام می‌گذارند، اما آن‌ها با مردم چه می‌کنند.

شهرت، آن‌ها را از عرش انسانیت به فرش می‌کشاند. حین بزرگی تحقیر می‌شوند. آن‌ها محبت مردم را دستاویز موفقیت و جاه‌طلبی می‌کنند. هر کجا لازم باشد شعار وطن‌پرستی سر می‌دهند و هر جا سودی در میان نباشد به خارج از کشور می‌روند و با وجودی که نان ایرانی بودنشان را می‌خورند، اما کودکشان را در فرنگ به دنیا می‌آورند. طمع عده‌ای از این معروف‌ها تمامی ندارد و هر چه دارند برایشان کم است. عده‌ای برای فقر مردم بیانیه صادر می‌کنند، اما حساب‌هایشان به یورو و دلار است. شهرت خوب است اگر به داد مردم برسد. شیرین است اگر به تلخی کبر آلوده نشود.

بسیاری از افراد مشهور همیشه تنها هستند. آن‌ها دوستانشان محدود است و نمی‌توانند به راحتی اعتماد کنند. آدم معروف‌ها زودتر از بقیه در دام شیطان می‌افتند. تعریف و تمجید‌های خلق خدا چنان به مذاقشان خوش می‌آید که امر به آن‌ها مشتبه می‌شود که معصومند و امکان خطا ندارند. از اعتماد‌ها سوء‌استفاده می‌کنند و در انحطاط اخلاق و انسانیت می‌افتند.

رسانه‌هایی که شما را مشهور می‌کنند
این روز‌ها رسانه شیوه خوبی برای معروف شدن است. کافی است یک برنامه یا یک مصاحبه از کسی پخش بشود. از فردا حرفش نقل مجالس می‌شود و کارهایش دیده و شنیده می‌شود.
نمونه‌اش برنامه عصر جدید که توانست ستاره‌های زیادی را در آسمان ایران نمایان کند. عده‌ای جوان که تا دیروز در خفا به هنری مشغول بودند و آرزوی دیده شدن داشتند به یکباره در کانون توجهات عموم قرار گرفتند و حتی بازنده‌ها هم معروف شدند. بعد از آن خواننده‌های رد شده برنامه هم توانستند به لطف دیده شدن در برنامه‌های فرهنگی بخوانند و اعتباری کسب کنند. دیده شدن باعث شد گره بسیاری از رشته‌های کمتر دیده‌شده ورزشی باز شود و مورد اقبال مسئولان قرار بگیرد.

چه بسا اگر مشاهیر و ناموران ایرانی بازوی قدرتمند رسانه را داشتند خیلی پیش از این به خواسته‌های خود می‌رسیدند و شاید روزگار سختی طی نمی‌کردند. شاید اگر رسانه بود و محبوس شدنشان را گزارش می‌کرد، عده‌ای برای نجاتشان کمپین راه می‌انداختند و برای آزادی‌شان تلاش می‌کردند. شاید اگر رسانه مثل اکنون بود کمتر انسان مشهوری در خفا می‌مرد.

شاخ‌های شکسته اینستاگرامی
شهرت خوب است اگر باعث محبت‌های مصنوعی به مردم نشود و اگر رفتار‌ها و اعمال انسان‌دوستانه‌اش از عمق وجود برای مردم باشد و نه جلب توجه کردن.
این روز‌ها مدل دیگری از شهرت مد شده که بسیار کوتاه مدت است. معروفند به شاخ‌های اینستاگرامی! پدیده‌هایی که یک شبه ظهور می‌کنند و عمرشان با پدیدار شدن غولی شاخ‌دارتر به افول می‌گراید. اگر شما هم دنبال چنین جلب توجه کردنی از سوی جامعه هستید کافی است به راهکار‌ها عمل کنید. برای خودتان چند جا عضو جور کنید یا اگر ندارید بخرید. سپس چند پیج اصلی و فرعی بزنید و مدام توی صفحه‌تان اشاره کنید که فقط این پیج اصلی است. تعداد پیج زیاد شما را جذاب‌تر و مهم‌تر جلوه می‌دهد و زودتر به مقصد می‌رسید. تا می‌توانید با اسم خودتان هشتگ بسازید و توی کامنت دیگران نظرات مثبت یا منفی بگذارید. چند پست عجیب و غریب بگذارید و کمی بعد هم بشوید شاخ مجازی. اوایل برایتان جذاب است و حتی به دلیل افزایش فالوور‌ها می‌توانید پول خوبی به جیب بزنید، اما کم کم سقوط می‌کنید و شاخ‌تان می‌شکند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار