کد خبر: 976026
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۳
همه ما مسابقات ورزشی را می‌بینیم، اما دریغ از یک پیاده‌روی ساده
حتماً دیده‌اید پیرمرد‌های سرزنده و با نشاطی که رقم سن برایشان یک شوخی است و وقتی کوه می‌رویم آن‌ها زودتر از ما به قله رسیده‌اند. آن‌ها که نقل و انتقال با خودرو را کنار گذاشته‌اند و با همان کمر خمیده پیاده راه می‌روند. همان پدربزرگ‌های دوست‌داشتنی که توی خانه با نوه‌هایشان کشتی می‌گیرند و میان خنده و بازی توانشان را به رخ می‌کشند
مرضیه بامیری
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: بعضی واژه‌ها اسمشان که می‌آید تمام سلول‌های بدن به تکاپو می‌افتد. حتی تصورش حال آدم را خوب می‌کند. بعضی واژه‌ها حتی فکر کردنش هم آرام‌بخش است. چون خاصیت فکر کردن یکجانشینی است، اما این یکی فرق دارد. فکرش تو را قلقلک می‌دهد که بلند شوی، غبار تنبلی از تن بتکانی و خودت را یک تکانی بدهی. میزان و شدت تکانش با توست. اما همان نفس تکان خوردن و زدودن تنبلی و کسالت از جسم و روحش می‌شود بهترین معرف برای واژه زندگی‌بخش ورزش. تنبلی بزرگ‌ترین مانع موفقیت است. صبح که از خواب بلند می‌شوی و هوا کمی خنک‌تر شده، دلت می‌خواهد کمی بیشتر زیر پتوی گرم و نرم بمانی. بچه‌ها موقع مدرسه رفتن حتی گاهی صبحانه را در همان تختخواب گرم و نرمشان میل می‌کنند و راهی یک روز تحصیل و تلاش می‌شوند. کارمند‌ها با یک روند تکرارپذیر حتی صبحانه را با همکاران در دفتر کار میل می‌کنند. توی اتوبوس و مترو همه در حال چرت زدن هستند. انگار ادامه خواب دیشب‌شان را می‌بینند. خمیازه‌های کشدارشان که مسری است کسالت را در با نشاط‌ترین ساعت روز برای شهروندان به ارمغان می‌آورد و همین انرژی منفی و حوصله سربر می‌شود، توشه یک روزشان که تمام روابط اجتماعی‌شان را رقم می‌زند. آستانه تحمل افراد پایین است و کافی است سر یک صندلی خالی یا کنار رفتن از جلوی در مترو هنگام سوار شدن یا هل دادن‌های سهوی اوقاتشان را تلخ و تمام آن روز را با اخم و تصور بدشانسی ادامه دهند. همه این حس‌های بد به اضافه گرفتگی‌های عضلات که پشت میز نشین‌ها را بیشتر گرفتار می‌کند، همه آن افت فشارخون و ضعف‌های جسمانی که به شاغل‌ها بیشتر آسیب می‌رساند، فقط علتش یک کلمه است. یک کلمه یک حرفی کوچک که اندازه یک زندگی حرف دارد و آن هم ورزش است. عبارتی که این روز‌ها جایش توی زندگی‌های آپارتمان‌نشینی خالیست. جایش در زندگی ماشینی و بدوبدو‌های پر سرعت خالیست. میان عادت‌های کودکانه خالیست. میان خردسالانی که صبحشان را با گیم و فیلم‌های اینترنت شروع می‌کنند. میان بانوان خانه‌دار که بعد از رتق و فتق امور همسر و فرزندان و راهی کردنشان کمی برای خودشان و سلامت جسم و نشاط روحشان وقت بگذارند.

از ورزش دیدن تا ورزش کردن
متأسفانه این روز‌ها ورزش خلاصه می‌شود در فوتبال و مسابقات ملی و جهانی و روحیه‌های ورزشی هم خلاصه می‌شود در کری خواندن سرخابی‌ها یا پیگیری مسابقات والیبال و هر رشته‌ای که مورد علاقه‌شان است. بیشتر ببینده ورزش هستیم تا کننده آن. همه مسابقات ورزشی را تماشا می‌کنیم و هر روز نرمش‌های صبحگاهی ساده را از قاب تلویزیون تماشا می‌کنیم، اما دریغ از یک بار تکرار عملی تمرین‌ها. ما عادت کرده‌ایم هر چیزی که زیاد نشانمان بدهند و جلوی چشممان باشد به جای اینکه ملکه ذهنمان بشود از یاد ببریم. روحیه ورزشی با ساخت فیلم و آهنگ ورزشی و بدو‌بدو‌های درجا توی استودیو درست نمی‌شود. عزم جدی می‌خواهد که دست از تنبلی برداریم، خواب شیرین را رها کنیم و به همان فضای حتی کم وسعت پارک یا حیاط خانه پناه ببریم. سختی‌اش توی بیدار شدن است. وقتی بیرون می‌رویم تازه می‌بینیم که چقدر زرنگ‌تر از ما هم وجود دارد. همان جا یک نشاط جمعی دچارمان می‌شود. یک احوالپرسی خودمانی و یک نرمش و کمی دویدن که تنفسمان را به شماره می‌اندازد و قلب را سلامت نگاه می‌دارد. بعدش احساس گرسنگی می‌کنیم و همان خوردن وعده کامل صبحانه می‌شود بزرگ‌ترین معجزه سلامتی.

نسخه شفابخش ورزش برای دردهایمان
ورزش اگر در زندگی‌ها نهادینه شود و جایگاهش را پیدا کند، مشکلات خواب را درمان می‌کند و ما را از شر این بی‌خوابی‌های شبانه که ریتم زندگی‌مان را برعکس کرده خلاص می‌کند. ورزش بهترین تأمین‌کننده اوقات فراغت کودکان و نوجوانان است. وقتی بچه‌ها به باشگاه‌های ورزشی می‌روند، خیالمان راحت‌تر است و امکان خطا‌هایی که مقتضای سنشان است هم کم می‌شود. ورزش خلاقیتشان را زیاد می‌کند، اعتماد به نفسشان بالا می‌رود و فکر‌های حین ورزش باعث تقویت حافظه می‌شود. آن‌ها به ظاهر جسمشان درگیر ورزش کردن است، اما در واقع فکر کردن انرژی بیشتری از آن‌ها می‌گیرد که باعث تقویت قوای ذهنی‌شان می‌شود.
آن‌ها که ورزش توی برنامه زندگی‌شان حضور پررنگی دارد، بدنشان انعطاف‌پذیرتر است و مقاومتشان در برابر بیماری‌ها بیشتر. حتماً دیده‌اید بیمارانی که روی تخت بیمارستان با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم می‌کنند و در نهایت قوای جسمانی بالا آن‌ها را به زندگی برمی‌گرداند یا آن‌ها که غول سرطان را با حفظ روحیه ورزشکاری و قدرت روحی و جسمی بالا شکست داده‌اند.

حتماً دیده‌اید پیرمرد‌های سرزنده و با نشاطی که رقم سن برایشان یک شوخی است و وقتی کوه می‌رویم آن‌ها زودتر از ما به قله رسیده‌اند. آن‌ها که نقل و انتقال با خودرو را کنار گذاشته‌اند و با همان کمر خمیده پیاده راه می‌روند. همان پدربزرگ‌های دوست داشتنی که توی خانه با نوه‌هایشان کشتی می‌گیرند و میان خنده و بازی توانشان را به رخ می‌کشند. آن‌ها عمرشان طولانی‌تر است از پیرمرد‌های غرغرویی که بعد از بازنشستگی انگار زندگی به آخر رسیده و مدام از عبارت آفتاب لب بوم استفاده می‌کنند. آن‌ها قدر لحظه لحظه عمرشان را می‌دانند. حتی بیشتر از ما جوان‌ها که تصور می‌کنیم هنوز اول راهیم و حالا حالا‌ها وقت برای زندگی داریم. یادمان می‌رود که زندگی یک مسابقه هیجان‌انگیز است که برخلاف مسابقه‌های ورزشی خودمان سوت پایانش زمان مشخصی ندارد. به نظرم برای ترغیب مردم به ورزش کردن همین دلیل افزایش عمر کافی ست، چون ما انسان‌ها ذاتاً جانمان را و زندگی را دوست داریم و برای طولانی شدن و وقت خریدن برای رسیدن به آرزوهایمان هر کاری می‌کنیم. چه بهتر اگر راهش ورزش باشد!

ضمانتی برای سلامت جامعه
اگر عادت کنیم به ورزش کردن حتماً حالمان بهتر می‌شود. روحیه‌ها بالاتر می‌رود و آنقدر جلوی آیینه توی خلقت شاهکار خداوند دنبال عیب و ایراد نمی‌گردیم و هر روز به فکر عمل کردن یک جای بدنمان نمی‌افتیم. اصلاً اگر اهل ورزش باشیم می‌توانیم با این چاقی آزاردهنده که اجتماعمان را درگیر کرده بجنگیم و دیابت و فشار خون را که یکی از عواملش کم‌تحرکی است، کاهش دهیم.

می‌توانیم اعتیاد یک گروه وسیعی از جوان‌ها را که برای پر کردن اوقاتشان دود و پک و کام‌های اشتباهی برگزیده‌اند، درمان کنیم. متأسفانه نابودی این بلای خانمان‌سوز که حالا جانسوز هم هست و هر روز به تعداد قربانی‌هایش افزوده می‌شود، فقط با برخورد‌های پلیس و دستگاه قضا درست نمی‌شود. یک عزم ملی می‌خواهد. فقط یکی از راه‌های ساده‌اش ورزش است. اگر جوان‌ها مشغول شوند، اگر جسمشان با ورزش خسته شود، اگر فرصت پرسه زدن توی صفحه‌های خطرناک مجازی کم شود، جامعه سالم‌تری خواهیم داشت. یک جامعه دوست داشتنی با جوان‌های پر انرژی که اول صبحشان را با ورزش و تحرک آغاز کرده‌اند و با یک حال خوش به استقبال زندگی می‌روند. آستانه تحملشان که بالا برود، آنقدر دعوا‌های ناگهانی و درگیری‌های لفظی و فیزیکی نخواهیم دید. اگر ورزش فراگیر شود، کمی هم وضعیت اسفبار تغذیه‌ها اصلاح شود، آمار افراد چاق بالا نمی‌رود.

از همه این مزایای ورزش که بگذریم گسترش روابط گروهی را نمی‌شود انکار کرد. مشارکت‌های گروهی را فقط می‌شود توی ورزش پیدا کرد. جایی که عملکرد یک تیم بستگی به فکر و دقت تک تک اعضا دارد و موفقیت وقتی حاصل می‌شود که تک تک اعضا احساس مسئولیت کرده و برای برنده شدن تلاش کنند. مثل هم‌نورد بودن در کوهنوردی که سقوط یکی یعنی سقوط همه. ورزش یاد می‌دهد که مراقب هم باشیم. یاد می‌دهد که ما شدن را جایگزین من کنیم.

یا علی بگویید و ورزش را شروع کنید
اینقدر برای یک پیاده‌روی ساده امروز و فردا نکنید. همین حالا یک یا علی بگویید. برخیزید و با یک عزم راسخ بروید به جنگ کسالت و تنبلی. غول رختخواب را شکست بدهید. همین امروز کمی نرمش کنید. ممکن است، چون ابتدای راه هستید کمی عضلات شما سفت و دردناک شود. جدی نگیرید و ادامه بدهید. اگر خانه‌دار هستید، اگر دنبال رژیم برای آّب کردن شکمتان هستید همین امروز به نزدیک‌ترین باشگاه ورزشی منزل بروید و توی کلاس‌های ورزشی ثبت نام کنید. مطمئن باشید بعد از یک هفته آنقدر جسم و ذهنتان درگیر ورزش می‌شود که بعد از آن خودتان دیگر نمی‌خواهید ورزش را کنار بگذارید. اگر کارتان در سطح شهر است یک بار دوچرخه‌سواری را تجربه کنید. مسیر‌های کوتاه را رکاب بزنید. اگر پارک یا بوستان نزدیکتان است حتماً بروید و از دستگاه‌های ورزشی استفاده کنید. اگر کودکان را هم با خودتان ببرید که چه عالی! برای خوابتان یک برنامه منظم بگذارید و غذایتان را کنترل شده میل کنید. بعد از مدت کوتاهی معجزه ورزش به شما رخ نشان می‌دهد. فقط صبور باشید و کم نیاورید.
کودکانتان را در یک کلاس ورزشی ثبت نام کنید. باور کنید ادامه ورزش او را از درس خواندن که نمی‌اندازد هیچ، آن‌ها را مسئول‌تر و موفق‌تر بار می‌آورد. تطابق درس و ورزش باعث می‌شود برنامه‌ریز‌های موفقی بشوند و برای زندگی‌شان هدف‌های والایی انتخاب کنند.

اگر کارمند هستید، برای زمان استراحت بلافاصله بعد از صرف ناهار چرت نزنید و آن همه چربی و پروتئین را توی شکمتان تبدیل به سم نکنید. با دوستانتان کمی راه بروید و در فضای باز که این روز‌ها طراوت پاییزی به خود گرفته نفس بکشید.
وقتی به جرگه ورزشکاران بپیوندید، احترام به بدنتان در شما نهادینه می‌شود. آن وقت سلامت جسم و روحتان را قدر می‌نهید و داشتن یک اندام مناسب بیشتر وسوسه‌تان می‌کند.

اگر توی شهر یا محله‌تان برنامه‌های کوهنوردی و پیاده‌روی خانوادگی تدارک دیده‌اند، حتماً استقبال کنید. استقبال شما مسئولان ورزشی را به ادامه دادن برنامه‌های گروهی ترغیب می‌کند.
هر از گاهی با خانواده‌تان به کوه بروید. آنجا هم فال است و هم تماشا. هم پاهایتان ورزیده و قلبتان کوک می‌شود و هم جذب عظمت و قدرت لایزال خداوند می‌شوید. مسیر‌های کوتاه را پیاده بروید و همیشه یک بطری آب همراهتان باشد. گاهی به کودک درونتان فرصت خودنمایی دهید و با بچه‌ها طناب بزنید و لی لی بازی کنید. مطمئن باشید پدر و مادر‌هایی که توی بازی‌های گروهی بچه‌ها را همراهی می‌کنند و پا به پایشان وسطی یا گل کوچک بازی می‌کنند، محبوب‌ترند و دیرتر پیر می‌شوند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار