سرويس بين الملل جوان آنلاين: خروج امریکا و روسیه از پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد و تلاش دو رقیب برای توسعه موشکهای هایپرسونیک، خطر آغاز یک مسابقه تسلیحاتی و بازگشت به دوران جنگ سرد را به دنبال دارد که میتواند به ثبات راهبردی جهان آسیب جدی وارد کند. امنیت جهانی بار دیگر تحتالشعاع اقدامات خارج از چارچوب امریکا قرار گرفته است. پس از خروج امریکا و روسیه از پیمان منع موشکهای میانبرد هستهای، بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان بر این عقیده هستند که این تحرکات میتواند موجب آغاز رقابت تسلیحاتی میان دو کشور شود که آثار و پیامدهای آن فراتر از روابط دوجانبه، چشمانداز پیش روی رژیمهای خلع سلاح و کنترل تسلیحات را متأثر خواهد کرد. پایان پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد به روسیه و امریکا اجازه خواهد داد که سیستمهایی را مستقر کنند که تاکنون منع شده بودند. تلاش روسیه و امریکا برای استقرار موشکهای جدید در سایر مناطق که در ماههای اخیر به شدت از سوی مقامات مسکو و واشنگتن پیگیری میشود، میتواند به وقوع جنگ سرد جدید بین دو کشور بینجامد. در حال حاضر امریکا در تحقق سیاست دونالد ترامپ برای بازسازی توان نظامی این کشور قصد دارد تا توازن نیروها و توان بازدارندگی را به نفع خود تغییر دهد و لغو تعهدات در قبال پیمان منع تسلیحات هستهای میانبرد اولین گام در این راستا بوده است. خروج از توافقات امنیتی و پیمان کنترل تسلیحات، آزادی عمل بیشتری به امریکا برای تقویت توان نظامی و سیاسی خود در جهان میدهد تا سیاستهای جاهطلبانه خود را پیش ببرد. دکتر سیدرضا میرطاهر، کارشناس مسائل استراتژیک در گفتگو با «جوان» میگوید: «لغو پیمان منع تسلیحات هستهای میان برد و تمدید نشدن پیمان استارت جدید به معنای گسترش رویارویی موشکی و هستهای امریکا و روسیه و وارد شدن دیگر قدرتهای هستهای مانند چین به این عرصه خواهد بود که منجر به بروز بیثباتی و ناامنی و در نتیجه بروز مسابقه تسلیحاتی جدیدی در سطح بینالمللی خواهد شد.» به گفته این کارشناس، «توسعه تسلیحات هایپرسونیک و عملیاتی کردن آنها تأثیر بسیار شگرفی بر موازنه نظامی بین قدرتهای بزرگ در جهان بر جای خواهد گذاشت و در صورت وقوع درگیری و استفاده از این تسلیحات، میتوان گفت که رویدادهایی رخ خواهد داد که شاید غیرقابل باور باشد.»
تنش امریکا و روسیه در ماههای اخیر بر سر خروج واشنگتن از «پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد» افزایش یافته است. به لحاظ سیاسی امریکاییها با خروج از این پیمان موشکی، به دنبال این هستند که پیمان جدیدی را امضا کنند که چین را هم شامل شود، اما از لحاظ نظامی خروج امریکا از این پیمان موشکی به چه معناست؟
امریکا در دوره دونالد ترامپ یک راهکار مشخص را دنبال میکند به نحوی که قصد دارد از همه پیمانهای امنیتی خارج شود. وقتی از پیمانهای بینالمللی صحبت میکنیم همه پیمانهای آب و هوایی، تسلیحاتی، تجاری و زیست محیطی و حتی پیمانهای حقوقی را شامل میشود. در حوزه امنیتی و نظامی یکی از اقداماتی که ترامپ انجام داد تلاش برای ایجاد زمینه برای خروج از پیمان کنترل تسلیحاتی پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد موسوم به «INF» بود. این پیمان در سال ۱۹۸۷ بین شوروی سابق و امریکا منعقد شده بود و بر اساس آن، تمامی موشکهای کروز و بالستیک زمین پایه دارای برد ۵۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتر قرار بود نابود شوند و تا سال ۱۹۹۱ حدود ۳۰۰۰ موشک بالستیک توسط شوروی و امریکا امحا شدند. این پیمان تداوم یافت و به روسیه به عنوان کشور جانشین شوروی رسید ولی امریکاییها از سال ۲۰۱۰ و از دوره باراک اوباما، رئیسجمهور سابق این کشور پایهریزی برای خروج از پیمان منع موشکی را شروع کرد و مدام روسها را به نقض آن متهم میکرد، ولی ترامپ قصد دارد در راستای دکترین هستهای جدید امریکا که در سال ۲۰۱۸ اعلام شد، اساساً هرگونه محدودیت در زمینه توسعه جنگافزارهای هستهای از جمله موشکهای مجهز به کلاهکهای هستهای را از میان بردارد و در این زمینه اقدامات نامحدودی را انجام دهد.
بهانه امریکاییها برای خروج از پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد این بود که روسیه به صورت پنهانی مشغول توسعه و استقرار یک نوع موشک کروز زمین پایه با نام اسکندر است. امریکاییها مدعی بودند که برد این موشک بیش از میزان مشخص شده در پیمان «آی ان اف» است، لذا روسیه به طور مستقیم مفاد این پیمان را نقض کرده است. در مقابل، روسها هم میگفتند که امریکا با استقرار سامانههای ضد موشکی در کشورهای رومانی و لهستان و به ویژه استقرار سکوهای پرتاب موشک «MK ۴۱» که قادر به شلیک انواع موشکها از جمله کروزهای زمین پایه است، این پیمان را نقض کرده است. از دیدگاه روسیه، مدرنسازی بمبهای هستهای «B ۶۱» که امریکا در اروپا مستقر کرده و قصد دارد آنها را به موشکهای بالدار هستهای تبدیل کند، نقض پیمان موشکی «آی ان اف» است.
از نظر روسیه، همچنین استقرار پهپادهای امریکا در اروپا که قابلیت استفاده به عنوان یک هواگرد مانند موشک کروز را دارند یکی از موارد نقض پیمان موشکی شناخته شده است. به رغم این اختلافات، مذاکرات بین دو طرف ادامه داشت تا اینکه ترامپ در سال ۲۰۱۸ مهلتی را برای روسیه مشخص کرد تا روسها به خواسته امریکا مبنی بر توقف توسعه موشکهای اسکندر پاسخ مثبت دهند. اما روسها با توجه به موارد نقضی که از سوی امریکا مطرح بوده است، با این درخواست مخالفت کردند. در نهایت امریکاییها یک دوره شش ماهه را مقرر کردند تا در این مدت اگر روسیه به خواستههای واشنگتن عمل نکند، امریکا به طور کامل از این پیمان خارج شود و در این شش ماه هم امریکا اجرای این پیمان را به حالت تعلیق درآورده بود. سرانجام، امریکا در آگوست ۲۰۱۹ از پیمان آی ان اف خارج شد و روسیه هم متعاقب آن اعلام کرد که به مفاد این پیمان موشکی پایبند نخواهد بود. امریکاییها بلافاصله پس از خروج از این پیمان امنیتی، اقدامات خودشان را برای توسعه و استقرار موشکهای ممنوعه در چارچوب این پیمان آغاز کردند و اخبار متعددی در مورد آزمایش موشکهای کروز جدید و همچنین دیدارهای مقامات ارشد امریکایی از کشورهای مختلف جهت استقرار این موشکها به گوش میرسد که این اقدامات امریکا به معنای گسترش مسابقه تسلیحاتی در ابعاد بیسابقه خواهد بود.
در چارچوب پیمان آی ان اف، استقرار این موشکها در اروپا ممنوع بود و از این به بعد دولت ترامپ به استقرار مجدد موشکهای کروز و بالستیک با برد ۵۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتر در اروپا اقدام خواهد کرد. موضع سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) هم در این زمینه حمایت از ادعای امریکا بوده و انتظار میرود که اگر دولت ترامپ اقداماتی را برای استقرار این موشکها در اروپا انجام دهد از حمایت ناتو برخوردار خواهد بود. هر چند که کشورهای بزرگ اروپا مثل آلمان از این روند بسیار نگران هستند. در دوره جنگ سرد، آلمان محل استقرار موشکهای بالستیک زمین پایه و همچنین استقرار موشکهای کروز زمین پایه بود و الان آلمانیها این نگرانی را دارند که سناریوی جنگ سرد تکرار شود و آمریکاییها در چارچوب جنگطلبی و افزایش تقابل با روسیه اقدام به استقرار مجدد موشکهای کروز و بالستیک خود در آلمان بکنند.
هر چند روسیه در واکنش به اقدام امریکا، از این پیمان موشکی خارج شده، اما بارها اعلام کرده که به محض بازگشت امریکا به پیمان موشکی آماده است تا مجدداً به مفاد این پیمان بازگردد. اما مشکلی که وجود دارد این است که امریکاییها به دنبال رهایی از قید و بندهای چنین پیمانهایی هستند و درصددند تا بتوانند تفوق تسلیحاتی خود را در مقابل روسیه در حوزههای استراتژیک و مناطق مهم جهان به ویژه شرق آسیا و اروپا حفظ کنند.
امریکاییها زمانی که با روسیه بر سر این پیمان موشکی اختلاف داشتند، شرطی را پیشنهاد داده بودند که اگر قرار باشد امریکا به مفاد این پیمان پایبند باشد باید کشور چین هم به آن بپیوندد. دلیل این درخواست امریکاییها این بود که چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان، مقادیر زیادی از منابع خود را به گسترش توانمندی نظامی و ساخت انواع تسلیحات جدید به ویژه موشکهای کروز و بالستیک اختصاص داده است و اکنون تهدید موشکی چین در شرق آسیا علیه نیروها و پایگاههای امریکایی در کشورهایی مثل ژاپن و کره جنوبی به شدت افزایش یافته است. نباید فراموش کرد که امریکاییها در راستای تغییر تمرکز استراتژی خودشان، از سال ۲۰۱۲ از لحاظ نظامی بر شرق آسیا متمرکز شدهاند و ۶۰ درصد نیروهای دریایی امریکا در این منطقه مستقر شده است. با توجه به ادعاهای ارضی چین در دریای چین جنوبی و ساخت جزایر مصنوعی، امریکاییها با اعزام و استقرار شناورها و هواپیماهایشان در این منطقه به مقابله با سیاستهای پکن میپردازند.
امریکاییها مدعی هستند که با توجه به روند کنونی گسترش تسلیحاتی و موشکی چین تهدیدات بسیاری جدیای در آینده علیه ناوها و نیروهایش، احتمال درگیری بین واشنگتن و پکن در دریای چین جنوبی افزایش داده است و لذا امریکا به طور کلی خواهان این است که در هر گونه پیمان تسلیحاتی، حتماً چینیها را هم در آن عضو کند تا بتوانند مانع توسعه تسلیحاتی چین شود. اما چین با این درخواست امریکا مخالفت کرده است و بر لزوم افزایش توان نظامی خود برای مقابله با تهدیدات فزاینده غرب تأکید دارد. در واقع، اقدام امریکا برای خروج از پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد در راستای خروج ترامپ از توافقات بینالمللی و در رقابت با دیگر کشورها صورت گرفته است.
خروج امریکا از پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد چه تبعاتی برای جامعه جهانی خواهد داشت؟
با خروج امریکا از پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد، تسلیحات هستهای بدون محدودیت گسترش خواهد یافت و جهان ناامنتر از قبل خواهد شد. امریکا علاوه بر افزایش قابل توجه بودجه برای ساخت موشکهای جدید قصد دارد تا هر چه زودتر این موشکها را عملیاتی کند و بدون تردید روسیه هم در اقدامی متقابل، به دنبال توسعه و استقرار موشکهای جدید خواهد رفت و ادامه این روند میتواند به بیثباتی امنیتی در جهان منجر شود. خروج امریکا از این پیمان، پیامدهای متعددی را به دنبال دارد و امریکا از این پس در چارچوب آزادی عملی که به دست خواهد آورد، موشکهای هستهای کوتاه برد و میان برد خود را توسعه خواهد داد و از آنجایی که استقرار این موشکها در اروپا خواهد بود، امنیت این قاره را که به مدت نزدیک به ۳۰ سال از کابوس جنگ هستهای و موشکی امریکا و روسیه در امان بود، با چالش مواجه خواهد کرد. همچنین روسیه نیز محدودیتی در زمینه ساخت و استقرار انواع موشکهای کوتاه برد و میان برد دارای برد ۵۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتر نخواهد داشت. به این ترتیب یک نوع مسابقه تسلیحاتی در جهان به راه خواهد افتاد؛ چراکه چین هم به عنوان یکی از بزرگترین قدرتهای موشکی جهان تا کنون گامهای بلندی را در این زمینه برداشته و انواع موشکهای کروز را توسعه داده و مستقر کرده است.
الان رقابت جدی امریکا و روسیه بر سر تولید موشکهای هایپرسونیک است که چند برابر سرعت صوت، سرعت دارند و به همین خاطر امریکاییها میگویند که به خاطر موشکهای هایپرسونیک عملاً پیمان منع موشکهای هستهای میان برد کارایی ندارد. دلیل این ادعای امریکا چیست؟ آژانس اطلاعات دفاعی امریکا در گزارش خود در مارس ۲۰۱۸ تأکید کرده است که توسعه تکنولوژی موشکهای هایپرسونیک با فراهم کردن توانایی برای هدف قرار دادن اهداف مورد نظر با سرعت و فاصله بیشتر و با قدرت آتش بیشتر انقلابی در جنگها ایجاد میکند؟ توضیح دهید که اصلاً تکنولوژی هایپرسونیک چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
تسلیحات هایپرسونیک به تسلیحاتی گفته میشود که بیش از سه برابر سرعت صوت، سرعت داشته باشند. تسلیحات اگر سوپرسونیک باشند، مافوق صوت به شمار میروند و تا سه برابر صوت، سرعت دارند، اما اگر بالاتر از این سرعت داشته باشند، هایپرسونیک تلقی میشوند. ادعای امریکاییها در ارتباط با کارایی نداشتن پیمان «آی ان اف» در عصر موشکهای هایپرسونیک، به خاطر تلاش بسیار جدی روسیه است که توانسته زودتر از امریکا به انواع موشکهای هایپرسونیک دست پیدا کند و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در مارس ۲۰۱۸ طی مراسمی از انواع تسلیحات جدید این کشور، به ویژه موشکهای هایپرسونیک رونمایی کرد که شامل موشکهای کروزی هستند که دارای پیشرانه هستهای هستند و همچنین «موشک ضد کشتی کینژال» که گفته میشود ۱۰ برابر صوت سرعت دارد و برد آن بیش از هزار کیلومتر است.
اینکه امریکاییها ادعا کردهاند با ظهور موشکهای هایپرسونیک، پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد بیارزش میشود، فکر نمیکنم چندان ارتباطی به این مسئله داشته باشد. به دلیل اینکه تسلیحات هایپرسونیک که روسها تا کنون گسترش دادهاند، هوا پرتاب بودهاند، درحالی که پیمان آی ان اف معطوف به موشکهای کروز و بالستیک است که از زمین پرتاب میشوند و برد آنها هم مشخص است. البته این نکته را باید متذکر شد که توسعه تسلیحات هایپرسونیک و عملیاتی کردن آنها تأثیر بسیار شگرفی بر موازنه نظامی بین قدرتهای بزرگ در جهان بر جای خواهد گذاشت. در صورت وقوع درگیری و استفاده از این تسلیحات، میتوان گفت که رویدادهایی رخ میدهد که غیرقابل باور است، چون با استفاده از این سلاحها، طرفین جنگ میتوانند از فاصله چند هزار کیلومتری و با سرعت خیلی زیاد، هر جایی را که بخواهند، هدف قرار دهند. بنابراین با عملیاتی شدن این تسلیحات، یک نوع بازتعریفی از مفهوم جنگ و عملیات ضربتی در جنگهای آینده انجام خواهد شد. هنوز در دوره ظهور و آزمایش این تسلیحات هستیم و تا استقرار و عملیاتی شدن کامل این تسلیحات چند سال زمان لازم است.
در تکنولوژی موشکهای هایپرسونیک کدام کشورها پیشرو هستند؟
اروپا، چین، روسیه و امریکا در حال گسترش موشکهای هایپرسونیک هستند، اما روسها در این زمینه گوی سبقت را از بقیه رقبا ربوده و توانستهاند برخی از این تسلیحات مثل موشکها کینژال را عملیاتی کنند که توسط جنگندههای رهگیر میگ ۳۱ پرتاب میشود.
با توجه به اینکه موشکهای هایپرسونیک سرعتشان به شدت زیاد است، این تکنولوژی تا چه میزان در روند بازدارندگی تأثیر دارد؟ همانطور که شما هم اشاره کردید، برخی گزارشها حاکی از این است که امریکا در تکنولوژی موشکهای هایپرسونیک نسبت به روسیه عقب مانده است. این مسئله تا چه حد جدی است. گزارش «بنیاد هریتیج» تأکید میکند هر چند قدرت موشکی امریکا از گذشته بیشتر شده، اما توانایی این کشور در وارد شدن به جنگ با روسیه و چین کاهش یافته است. با توجه به اینکه طبق آمارها، امریکا از لحاظ تجهیزات و نیروهای نظامی در موقعیت برتر نسبت به رقبایش قرار دارد، اما کارشناسان و مقامات امریکایی بر این باورند که بازدارندگی این کشور در مقابل پیشرفتهای نظامی چین و روسیه کاهش یافته است. این مسئله چقدر صحت دارد؟
در بررسی توازن نظامی بین امریکا و روسیه باید بین انواع نیروها تفکیک قائل شد. به طور کلی، نیروهای نظامی را به دو بخش نیروهای متعارف و استراتژیک و هستهای تقسیمبندی میکنند. در بخش نیروهای متعارف مثل دریایی، هوایی و زمینی، امریکا قدرت اول جهان است و روسیه در جایگاه دوم قرار دارد. اما در بخش سلاحهای هستهای و استراتژیک، بین روسیه و امریکا توازن برقرار است و حتی از لحاظ عددی، روسیه کلاهکهای هستهای بیشتری نسبت به امریکا در اختیار دارد. ولادیمیر پوتین از زمانی که روی کار آمده برنامه بسیار جدی برای بازسازی نیروی هستهای روسیه در سه بخش دریایی، زمینی و هوایی آغاز کرده است. در بخش دریایی، برنامه روسها ساخت و تولید انواع زیردریاییهای هستهای است که قادر به حمل و پرتاب موشکهای قارهپیمای هستهای هستند. در بخش هوایی، روسیه توانمندی بمبافکنهای استراتژیک خود را به طور قابل توجهی افزایش داده و در حال ساخت تعداد جدیدی از بمبافکنهای توپولوف ۱۶۰ است و در عین حال بمبافکن جدیدی را در مرحله طراحی و ساخت دارد. در بخش نیروهای زمینی هم روسیه توانسته موشکهای قارهپیمای هستهای زمین پایه جدید را توسعه دهد که مهمترین آنها، «موشک سرمت» است که قرار است به زودی آزمایش شود. ۱۰ هزار کیلومتر برد دارد و تا ۱۵ کلاهک جنگی را حمل میکند.
به طور کلی، امریکا با اینکه از لحاظ توانمندی نظامی متعارف بر روسیه برتری دارد، اما نقطه ضعف امریکا در مقابل روسیه که سبب میشود در برابر این کشور با احتیاط عمل کند، توانمندی استراتژیک روسیه است و ولادیمیر پوتین با آگاهی کامل از این مسئله همچنان بخش قابل توجهی از بودجه نظامی را صرف بازسازی سهگانه هستهای میکند تا بتواند توازن استراتژیک با امریکا را حفظ کند. در این میان با عملیاتی شدن موشکهای هایپرسونیک، میتوان گفت که یک نوع بازتعریفی از توازن نظامی بین قدرتهای بزرگ شکل میگیرد، اما تا زمانی که این امر محقق نشده، سخن گفتن درباره این مسئله زود است.
در بحث مسابقه تسلیحاتی، پیمانهای تسلیحاتی مانند «استارت و سالت» بین روسیه و امریکا وجود دارد و در مورد تکنولوژی موشکهای هایپرسونیک چقدر احتمال دارد که پیمانهای جدیدی مثل گذشته بین قدرتهای بزرگ ایجادشود؟
فعلاً زود است که از امضای پیمانهای جدید در ارتباط با موشکهای هایپرسونیک سخن بگوییم، چون این تسلیحات در اروپا و امریکا در مرحله آزمایش قرار دارند و هنوز عملیاتی نشدهاند. هر چند روسها موشک کینژال را توانستهاند عملیاتی کنند، اما در مورد سایر تسلیحات روسها هم در مرحله توسعه هستند و به همین دلیل، سالها زمان میبرد تا در صورت عملیاتی شدن این نوع تسلیحات اساساً احساس نیاز به وجود پیمانی برای محدود کردن این تسلیحات به وجود آید. با وجود دولت ترامپ در امریکا که مخالف هر گونه پیمان محدودسازی تسلیحاتی است، به نظر نمیرسد واشنگتن حداقل تا زمانی که ترامپ در رأس قدرت است به هیچ گونه پیمان تسلیحاتی جدیدی تن دهد. در همین راستا، به رغم اصرار مکرر و درخواستهای روسیه برای شروع مذاکرات به منظور تمدید پیمان نیروهای هستهای راهبردی موسوم به «استارت»، عملاً امریکا از این مسئله خودداری کرده و بهانه تراشی میکند. یکی از بهانههای امریکا برای عدمتمدید پیمان استارت این است که چین هم باید به این پیمان ملحق شود و بهانه دیگر امریکاییها این است که روسیه باید از توسعه تسلیحات هایپرسونیک خودداری و توسعه آنها را متوقف کند.
در واقع امریکاییها از این مسئله آگاه هستند که این دو شرط هیچگاه محقق نخواهد شد و به همین خاطر شرطهایی را مطرح کردهاند که عملاً باعث میشود تا به این بهانه آنها بتوانند بدون هیچ محدودیتی به توسعه انواع تسلیحات موشکی هایپرسونیک اقدام کنند. مهلت پیمان استارت در سال ۲۰۲۱ پایان مییابد و با این حال هنوز هیچ توافقی بین واشنگتن و مسکو برای تمدید آن صورت نگرفته است. این مسئله هشدارهای متعدد روسیه را در زمینه بیاعتنایی امریکا به توافقات تسلیحاتی به دنبال داشته است. با خروج امریکا از پیمان استارت، باید گفت که در جهان شاید هیچ پیمانی وجود نخواهد داشت که مانع از توسعه و گسترش انواع تسلیحات شود. واشنگتن تلاش میکند تا مسکو را مقصر لغو و تمدید نشدن پیمان کنترل تسلیحات از جمله پیمان استارت معرفی کند. با این حال مقامات ارشد روسیه بر عزم این کشور برای ایستادگی در برابر امریکا و اقدام متقابل تأکید کردهاند.
لغو پیمان آی ان اف و تمدید نشدن پیمان استارت به معنای گسترش رویارویی موشکی و هستهای امریکا و روسیه و وارد شدن دیگر قدرتهای هستهای مانند چین به این عرصه خواهد بود. ادامه این روند نه فقط باعث گسترش تسلیحات ممنوعه طبق این پیمانها و در نتیجه بروز مسابقه تسلیحاتی جدیدی در سطح بینالمللی خواهد شد، بلکه ثبات و امنیت جهانی را در معرض مخاطره جدی قرار خواهد داد.
برخی منابع بر این باورند که عملیاتی شدن موشکهای هایپرسونیک بحث بازدارندگی را تحت تاثیر قرار نمیدهند ولی برداشت و نیات کشورهای دیگر از توسعه این سلاحها میتواند بیثباتی را در وضعیت بازدارندگی ایجاد کند؟ با توجه به سرعت زیادی که این موشکها دارند، گفته میشود که قابلیت شناسایی و رهگیری آنها سخت است؟ شما این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید؟
عملیاتی شدن موشکهای هایپرسونیک چند پیامد مهم به همراه دارد. اول، کشورهای دارای این نوع تسلیحات از توان ضربتی بیسابقهای برخوردار خواهند شد که در مورد امریکا باعث میشود تا احتمال تهدیدات و اقدامات نظامی این کشور علیه کشورهای مخالف واشنگتن در هر منطقه از جهان افزایش پیدا کند. امریکا به خاطر خوی تجاوزکارانه و سلطهگرایانهای که دارد به تهدید دیگر کشورها میپردازد و قادر است تا از خاک اصلی امریکا هر منطقهای را که بخواهد با استفاده از موشکهای هایپرسونیک و با سرعت خیلی زیاد مورد هدف قرار دهد. بدین ترتیب، میتوان گفت حداقل تأثیر عملیاتی شدن این نوع تسلیحات این خواهد بود که هم تهدید علیه دیگر کشورها را به شدت افزایش میدهد و هم احتمال استفاده از این موشکها تا حد زیادی افزایش خواهد یافت. به دلیل اینکه این موشکها بسیار دقیق و مؤثر و غیرقابل رهگیری هستند و از همه مهمتر به احتمال زیاد این نوع تسلیحات، به کلاهکهای متعارف و غیرهستهای مجهز خواهند شد.
در حال حاضر، تکنولوژی که قادر به رهگیری موشکهای هایپرسونیک باشد در جهان وجود ندارد و این مسئله سبب میشود تا قدرتهای بزرگ نظامی به سمت توسعه و استقرار این تسلیحات پیش بروند تا علاوه بر اینکه موازنه نظامی را بر هم میزنند، همچنین دارای توانمندی هجومی و بازدارندهای میشوند که رقبایشان را در مقابل آنها محتاطتر میکند. به همین خاطر، میتوان گفت که ترس متقابل بین قدرتهای بزرگ به وجود خواهد آمد، چون این امکان را برای آنها ایجاد میکند تا در صورت بروز درگیری و تنش بتوانند قلمرو و نیروهای طرف مقابل را به طور دقیق مورد هدف قرار دهند. این مسئله برای کشورهای در حال توسعه بعد جدیدی از تهدیدات نظامی را ایجاد خواهد کرد که قبلاً وجود نداشته است.