سرويس تاريخ جوان آنلاين: اثری که هماینک درباره آن سخن میرود، اوصافی است از یکی از مقبولترین و وجیهترین چهرههای علمی حوزه علمیه نجف در دوران معاصر یعنی حضرت آیتالله حاج شیخ حبیبالله اراکی (قده). این یادمان به قلم فرزند آن بزرگ یعنی حجتالاسلام والمسلمین محسن اراکی به نگارش درآمده و حاوی جلوههایی از کارنامه آن بزرگ در ابعاد گوناگون است. وی در فصلی از این اثر در باب نقش پدر در نهضت اسلامی چنین آورده است: «در دوران قیام ۱۵ خرداد از جمله علمای مؤثر در حمایت از امام در نجف اشرف مرحوم ابوی بود، در آن زمان به خاطر دارم رفت و آمد مکرّر ابوی و گفتوگوی ایشان با مراجع آن روز نجف یعنی مرحوم آقای حکیم و آقای خوئی و آقای شاهرودی، تأثیر فراوانی در حمایت این مراجع از حضرت امام و جلوگیری از حکم اعدام امام توسط شاه داشت، اعلامیههای حمایت از امام و نهضت او از سوی علمای نجف عمدتاً توسط مرحوم ابوی نوشته میشد. مرحوم ابوی و بزرگانی همچون مرحوم آقای سیدعلی بهشتی و حاجشیخ عباس قوچانی تأثیر فراوانی در موضعگیری بسیار محکم مرحوم آقای خوئی در حمایت از امام و نهضت ایشان در دوران قیام ۱۵ خرداد داشتند. پس از تبعید امام به ترکیه و سپس عراق مرحوم ابوی و مجموعهای از علمای همراه ایشان نقش فراوانی در ترتیب استقبال پرشکوه از امام در فرودگاه بغداد و سپس در نجف اشرف داشتند. اینجانب در آن هنگام حدود ۱۰ سال داشتم که همراه پدرم در استقبال از حضرت امام در بغداد شرکت داشتم. در استقبال علما و مردم نجف از امام هنگام ورود ایشان به نجف نیز اینجانب به همراه پدرم شرکت داشتم و شاهد استقبال کمنظیر مردم و فضلا و طلاب و به ویژه علمای نجف از ایشان بودم. پس از استقرار حضرت امام (رحمتالله) در نجف اشرف قشر عظیمی از علما و فضلای حوزه و در رأس آنان مرحوم پدرم به حمایت گسترده از امام پرداختند، حمایت از تشکیل مجلس درس باشکوه حضرت امام در مسجد شیخانصاری و در اختیار گذاشتن مسجد شیخانصاری برای امامت جماعت حضرت امام توسط مرحوم آیتالله العظمی سیدمحمدتقی بحرالعلوم از جمله مواردی بود که مرحوم ابوی نقش مؤثری در آن داشتند، پس از آن نیز در طول مدت اقامت حضرت امام در نجف همواره مورد حمایت و پشتیبانی بیدریغ مرحوم پدرم و علمای همراه ایشان بودند. در این مدت برای پیگیری برخی کارهای مربوط به حضرت امام در ایران با مأموریت از سوی ایشان دو نوبت به ایران سفر کردند، بار اول در سال ۴۴ و بار دیگر در سال ۴۷ که در این دو سفر اینجانب نیز همراه ایشان بودم».
مؤلف در بخش دیگری از این فصل درباره همراهی آیتالله اراکی با امام خمینی در آستانه موج اصلی انقلاب اسلامی مینویسد: «پس از آغاز دورة جدید نهضت که با شهادت مرحوم حاجآقا مصطفی خمینی آغاز شد مرحوم پدرم با تمام توان به حمایت از نهضت برخاستند، پس از آنکه حضرت امام از سوی حکومت صدام تحت فشار قرار گرفت و در سال ۵۷ مجبور به خروج از ایران به سوی کویت و سپس پاریس شد، حضرت امام پدرم را به همراه سه تن دیگر از علما به عنوان وصی خویش تعیین کردند و کلّیه امور را در نجف به مرحوم پدرم سپردند، هنگامی که امام به پاریس رفتند، پدرم با تعدادی از علمای نجف از جمله مرحوم آقای آیتالله سیدعباس خاتم-که داماد پدرم بودند- برای اعلام حمایت علمای نجف از امام و نهضت ایشان به پاریس رفتند و تا زمان مراجعت امام به ایران همراه امام بودند. پدرم در نامهای که از پاریس برای من- در آن زمان در قم بودم- ارسال فرمودند مطلبی بدین مضمون نوشتند: حضرت آیتالله- منظورشان حضرت امام بود- پیشنهاد فرمودند: در رفتن به ایران در خدمتشان باشم؛ لکن سه بار استخاره کردم، استخاره برای رفتن به ایران در خدمت ایشان بد بود و ترک آن خوب، گویا مانعی در کار است، لذا تصمیم گرفتم فعلاً به نجف برگردم... در هر حال امام به ایران آمدند و انقلاب به پیروزی رسید. در همین ایام نیز پدرم پس از بازگشت به نجف بیش از یک هفته عمرش دوام نیافت، و در روزهای اوج انقلاب و در تاریخ ۲۹ صفر ۱۴۰۰ هجری قمری دارفانی را وداع گفته و به دیدار معشوق خویش شتافت».