سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: مهدی آوینی تا زمانی که زنده بود هم بسیار بیادعا زندگی میکرد و جز در حیطه تخصصی خویش که کارشناسی معدن بود درباره امور دیگر کمتر حرف میزد و تا حد ممکن سعی میکرد اشتهار فرزند را عاملی نکند برای موجسواری و بالا کشیدن خودش.
واقعیت آن بود که سیدمهدی آوینی پدری بود که با آزاد گذاشتن فرزند در تجربه کردن هنر و بعدتر درک انقلاب، شرایطی را فراهم کرد که یکی از مفاخر فرهنگی تاریخ ایران شکل گیرد. سیدمهدی آوینی در یکی از معدود گفتوگوهایش درباره ارتباط با سیدمرتضی گفته بود: در کودکی پسر بسیار آرام و متین و در عین حال باهوش و درسخوانی بود. علاقه به نقاشی، شعر و نویسندگی از همان دوران طفولیت در ایشان نمایان بود و همین امر موجب شد تا در همین زمینهها به تحصیل در دانشگاه بپردازد و موفق به اخذ فوق لیسانس معماری از دانشگاه تهران بشود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی جهت فکری سید مرتضی کاملاً تغییر کرد و به فعالیت در عرصه جهاد سازندگی در جبهههای جنگ تحمیلی پرداخت و بعد از آن هم به فعالیت در پروژه روایت فتح مشغول شد تا اینکه در سال ۱۳۷۲ به درجه رفیع شهادت نائل شد.
شاید اگر پدر سیدمرتضی به زور میخواست از او یک دکتر یا یک مهندس بسازد هیچ گاه سیر تحولی که در این شهید فرزانه شکل گرفت، رخ نمیداد. این درایت پدر پیشروی مرتضی بود که از او یک فرهیخته ساخت. همان قدر که پیگیری مسیر حرکت زندگی شهیدمرتضی آوینی از طریق تولید محصولات ادبی یا بصری، راهی است برای شناخت ایشان، بد نیست هم نویسندگان ما و هم سینماگران ما روی زندگی پدر آن شهید هم غور و تأمل کنند و شرایطی را فراهم کنند که خانوادهها با سبک زندگی پدرانی که فرزندانی اهل تفکر و فرهنگ به جامعه تحویل دادهاند نیز آشنا گردند.
پرداختن به زندگی آوینی از دریچه ذهنی یکی مثل پدر آوینی خیلی راحتتر و آسانتر میتواند مخاطب را با زندگی آن شهید آشنا کند. این یک تجربه اثبات شده است که هر چقدر در متن زندگی شخصیتها باشیم، روایت دشوارتر شده و گاف را بیشتر میکند ولی وقتی در حاشیه زندگی یک شخصیت بزرگ و مثلاً از دریچه زندگی پدرش، به مکاشفاتش برسیم، هم اثرگذاری محصول بیشتر میشود و هم ماندگاری آن بالاتر خواهد رفت. پس چه خوب که بیشتر بر زندگی مهدی آوینی بهعنوان راه دومی برای کشف مرتضی آوینی تمرکز شود.