سرويس بينالملل جوان آنلاين: مصاحبه اخیر رئیس جمهور فرانسه امانوئل ماکرون با روزنامه انگلیسی اکونومیست بحث و جدل در مورد ناتو را گرم کرده است. این حرف ماکرون که ناتو دچار مرگ مغزی شده، واکنش سریع برخی متحدان غربی فرانسه از جمله امریکا، آلمان، لهستان، ایتالیا و لوکزامبورگ را به دنبال داشته که سعی کردهاند با اعلام حمایت از ناتو، به انحای مختلف جواب او را داده باشند. این واکنشها در حالی است که امریکا هنوز هم تلقی انتقادی خود را نسبت به متحدانش در ناتو دارد تا آنجا که مشاور امنیت ملی امریکا دوباره دیگر کشورهای عضو ناتو به خصوص آلمان را مورد هدف انتقاد خود قرار داده و مدعی شد این کشورها به تعهدات خود عمل نمیکنند. به همین علت است که انتظار میرود بحث در مورد ناتو و چگونگی حضور اعضای این پیمان نظامی در آن طی روزهای آینده جدیتر مطرح شود چراکه قرار است نشست سران این پیمان تا کمتر از سه هفته بعد در لندن برگزار شود و تمام این اظهارنظرها به نوعی مقدمهچینی برای آن نشست است.
مسئله ناتو
صورت مسئله ناتو بارها از سوی دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا، و دیگر مقامهای امریکایی مطرح شده و اخیراً هم رابرت اوبرایان در برنامه رودررو با ملت از شبکه خبری سیبیاس، این مسئله را تکرار کرده است. او در این برنامه بر اهمیت ناتو برای امریکا تأکید کرد، اما در عین حال از اختلاف به وجود آمده در مورد پرداخت هزینههای دفاعی گفت. اوبرایان از آلمان و دیگر کشورهای عضو ناتو انتقاد کرد که حاضر به هزینه عادلانه برای امور دفاعی خود نیستند در حالی که امریکا با پرداخت چهار درصد خود در این اتحادیه از سال ژانویه ۲۰۱۷ و با روی کار آمدن ترامپ، مبلغی به میزان ۱۰۰ میلیارد دلار برای هزینههای دفاعی ناتو پرداخته است. او نابرابری در پرداخت هزینههای ناتو را ناعادلانه توصیف کرد و گفت: «این حق مالیاتدهندگان امریکایی نیست که به دفاع از کشورهایی بپردازند که خودشان برای امور دفاعیشان هزینهای نمیپردازند.» هر چند این سخنان برای مخاطبان اروپایی حرف تازهای نیست، اما مطرح شدن موضوع پرداخت هزینههای دفاعی در مقطع فعلی گویای این نکته است که امریکا و به خصوص شخص ترامپ به دنبال جدیتر شدن این موضوع است تا این که از آن در نشست آتی لندن نتیجهای به دست بیاورد. ترامپ قبل از ورود به کاخ سفید مسئله پرداخت هزینههای ناتو را یکی از موضوعات اصلی انتخاباتی خود عنوان کرده و همان موقع هم این گمانهزنی را به وجود آورده بود که او قصد دارد امریکا را به این بهانه از ناتو خارج کند. هر چند ترامپ اقدام جدی در این زمینه کرده، اما انتقاد خود را هم کنار نگذاشته تا بتواند سر فرصت از این موضوع بهرهبرداری سیاسی کند و به نظر میرسد حالا فرصت این کار فرارسیده است. او در عرصه بینالملل از کره شمالی و چین گرفته تا ایران و خاورمیانه و حتی امریکای جنوبی و ونزوئلا دستاوردی نداشته تا برای مبارزات انتخاباتی سال آینده از آن استفاده کند و حالا به نظر میرسد نوبت به ناتو رسیده تا با تحمیل شرایطش به اعضای آن بتواند امتیاز تبلیغاتی برای سال آینده به دست بیاورد.
رویکرد فرانسوی
هر چند عبارت «مرگ مغزی ناتو» در سخنان ماکرون تند و جنجالی به نظر میرسد، اما دلایل او تا این حد تند نیست و حتی میتوان گفت شبیه سخنانی است که از سوی دیگر شرکای اروپایی او هم گفته شده است. این که او در مصاحبه با اکونومیست از بیاعتمادی به امریکا میگوید و این که «کشورهای اروپایی دیگر نمیتوانند بر امریکا جهت دفاع از ناتو متکی باشند»، حرف تازهای در میان سران اروپایی نیست چنان که فرانک والتر اشتاینمایر، وزیر خارجه سابق و رئیس جمهور فعلی آلمان، در سال ۲۰۱۷ و با اظهار نگرانی نسبت به سخنان ترامپ گفته بود: «اروپائیان اینک دریافتهاند که دیگر نمیتوان به امریکا اعتماد داشت و خود باید امنیت خود را به طور مستقل تأمین کنند.» دونالد توسک، رئیس شورای اروپا، هم نسبت به فشار ترامپ برای افزایش هزینههای نظامی ناتو هشدار داده بود و گفته بود این کار ترامپ میتواند «منجر به فروپاشی این سازمان شود.» شاید به این جهت باشد که ینز آزلبورن، وزیر خارجه لوکزامبورگ در مصاحبه روز دوشنبه گذشته خود با روزنامه اتریشی وینر تسایتونگ گفت «به ماکرون حق میدهد تا از مرگ مغزی ناتو سخن بگوید.» در واقع، ریاست جمهوری ترامپ و مواضع یکجانبهگرایانه او باعث رشد بیسابقه بیاعتمادی اروپاییها به امریکا شده و این چیزی است که اروپاییها کم و بیش به آن آگاه هستند، اما این ماکرون بوده که رویکرد خود را جدیتر از دیگران مطرح کرده است. او بیپرده میگوید «دونالد ترامپ ناتو را به عنوان یک پروژه تجاری و یک انحصار تجاری میبیند؛ بهانهای برای خرید اجناس امریکایی. فرانسه چنین چیزی را امضا نکرده است.» روشن است که حمله ترکیه به شمال سوریه، همدستی امریکا با ترکیه و عدم هماهنگی با دیگر اعضای ناتو از جمله فرانسه مواردی هستند که باعث دلخوری ماکرون شدهاند و خود او هم در این مصاحبه به نوعی متذکر این موضوع شده، اما باید توجه داشت که رویکرد انتقادی به ناتو در فرانسه چیز جدیدی نیست و در واقع، ریشه در سیاست شارل دوگل نسبت به ناتو و فرماندهی نظامی آن دارد. دوگل در ۷ مارس ۱۹۶۶ خروج رسمی فرانسه از فرماندهی فراگستر نظامی ناتو را به این نحو به لیندون جانسون، رئیس جمهور وقت امریکا اعلام کرد: «فرانسه بر خود لازم میداند حق اعمال حاکمیت بر سراسر سرزمین خویش را بازیابد که اکنون حضور دائم عناصر نظامی متحدان و یا استفاده معمول از آسمان این کشور ((چنین حقی را)) خدشهدار کرده و ناگزیر است تا به مشارکت خود در ستادهای فرماندهی فراگیر پایان دهد و نیروهای خود را دیگر زیر فرمان ناتو نگذارد.»
فروپاشی ناتو؟
نامه دوگل به رئیس جمهور امریکا در آن زمان حتی در خود فرانسه هم مخالفان و موافقان زیادی داشت تا آنجا که رسانههای نزدیک به جناح راست میانه او هم از تصمیمش انتقاد کردند. با وجود این، رویکرد انتقادی به ناتو با دوگل گره خورده و هنوز هم آثار آن قابل مشاهده است از جمله یادداشتی به قلم سرژ حلیمی در نشریه لوموند دیپلماتیک تحت عنوان «ناتو تا به کی؟» او در این مقاله از سلطه تحقیرآمیز نظامی واشنگتن بر اروپا مینویسد که ناتو ابزار تحمیل این سلطه شده و دبیر کل ناتو ینس استولتنبرگ را هم به عنوان «تونی بلر نروژی»، عروسک خیمهشببازی امریکا مینامد و در ادامه مینویسد: «اگر شارل دوگل با ملحق شدن انگلستان به بازار مشترک مخالفت میکرد، واهمه داشت که این کشور به اسب تروای امریکا در قاره پیر تبدیل شود، اما ایالات متحده از برگزیت هیچ واهمهای ندارد چراکه پس از گذشت چندین دهه، اتحادیه اروپا مدتهاست به اصطبل امریکا تبدیل شده است.» آیا ماکرون قصد دارد فرانسه را از این اصطبل امریکایی خارج کند؟ از ظاهر سخنان ماکرون چنین برمیآید که او با تشخیص مرگ مغزی ناتو به دنبال این است که مسیر دوگل را ادامه داده و با احیای استقلال عمل فرانسه در مقابل امریکا، این کشور را از به قول سرژ، اصطبل امریکایی خارج کند. با وجود این، احتمال دارد سخنان ماکرون تنها مانور سیاسی در مقابل ترامپ و دار و دستهاش از جمله مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا، باشد که از قضا او هم از فروپاشی ناتو میگوید البته به روش خاص امریکایی خود. پمپئو یک روز بعد از مصاحبه ماکرون در آلمان و به مناسبت فروپاشی دیوار برلین گفت: «اگر کشورها فکر میکنند میتوانند بدون تأمین منابع مورد نیاز برای ناتو و بدون عمل به تعهدات خود، از منافع امنیتی آن استفاده کنند، احتمال بیاثر یا منسوخ شدن ناتو وجود دارد.» به عبارت دیگر، مرگ مغزی ناتو در سخنان ماکرون میتواند نوعی پیشدستی در مقابل امریکا و این دست اظهارنظرهای مقامات آن قبل از نشست لندن باشد. ماکرون به این وسیله به طرف امریکایی هشدار میدهد که با طرح منسوخ شدن ناتو نمیتواند شرکای اروپاییاش را تهدید کند و از آن به عنوان اهرمی برای فشار بر آنها استفاده کند، زیرا از دید اروپاییها هم ناتو دیگر کارکرد سابق را ندارد. ماکرون در مقابل این تهدید امریکا «ایده پروژه اروپایی» را مطرح کرده و معتقد است اروپا باید بیدار شود و متوجه این نکته بشود که «اگر همانند یک قدرت جهانی عمل نکند، از بین خواهد رفت.» اشاره ماکرون به پیشنهاد سال گذشته او برخی از متحدان اروپاییاش برای تشکیل ارتش واحد اروپایی در سال گذشته است. هر چند اتحادیه اروپا همکاری ساختاری دائمی موسوم به پسکو.
Permanent Structured Cooperation (PESCO)، را دو سال قبل راه انداخت تا بر اساس معاهده لیسبون زمینه همکاریهای نظامی بین اعضای اتحادیه فراهم شود و در کنار آن صندوق دفاعی اروپا یا ایدیاف، European Defence Fund (EDF، را با بودجه ۱۴ میلیارد یورویی به راه انداخته، اما باید توجه داشت که هنوز خود را در آن مرحلهای از استقلال عمل نمیبیند تا بتواند مهار امنیت خود را از دست امریکا بگیرد و به این جهت است که برخی از مقامهای اروپایی ترجیح میدهند تا رسیدن به آن مرحله در ناتو بمانند، اما ماکرون با توجه به مرگ مغزی ناتو یا قصد کامل کردن پروژه دوگل را دارد یا این که دستکم میخواهد ابتکار عمل را از امریکا بگیرد تا دیگر نتواند با فشار بر اعضای ناتو در این پیمان یکهتازی کند.